اعتراف آر ال استاین

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
اعتراف (nbookcity.com)

دانلود کتاب اعتراف آر ال استاین

کتاب اعتراف: آیا می توانی با حقیقت کنار بیایی اثری ست داستانی از آر ال استاین که برای نوجوانان نوشته شده است.

رابرت لارنس استاین در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایالت اوهایو به دنیا آمد. نویسندگی را از نه سالگی، با نوشتن لطیفه و داستان های فکاهی برای همکلاسی هایش آغاز کرد. اولین کتاب او «راه و رسم مسخرگی و خنداندن دیگران» نام داشت.

استاین ادبیات ترسناک را از سال ۱۹۸۶، با کتاب «وعده ملاقات با یک غریب» که در مجموعه خیابان وحشت بود و در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید؛ شروع کرد. او در سال ۱۹۹۲ مجموعه مورمور را نوشت. کتاب های او با فروش بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه در سطح جهان او را به پرفروشترین نویسندهٔ کودک تبدیل کرده است.

خلاصه کتاب

در پشت جلد کتاب اعتراف آر ال استاین می خوانید: «به خیابان ترس خوش آمدید به قصه هایی که درباره خیابان هراس می گویند گوش نکنید. آیا ترجیح نمی دهید خودتان به کشف آن بروید … و ببینید آیا وحشت های مخوف و اسرار غیرقابل پیشبینی آن واقعیت دارند یا نه؟ شما که نمی ترسید، اینطور نیست؟

خیابان هراس؛ جایی که هولناکترین کابوس های شما حضور دارند… دوستان ژولی نمی توانند آل را تحمل کنند. در حقیقت آنها همگی آرزوی مرگ آل را دارند؛ اما اصلاٌ منظورشان این نیست که کسی برود و او را به قتل برساند. ژولی دوست هایش را خوب می شناسد. او می داند آنها بیگناه هستند… تا وقتی که یکی از آنها به قتل اعتراف می کند. ژولی و دوست هایش عهده می بندند که راز قاتل را حفظ کنند. آنها مطمئن هستند که این مسئله تکرار نخواهد شد. هیچ وقت تکرار نخواهد شد… آیا واقعا همینطور خواهد بود؟»

بخشی از متن کتاب

سعی میکردم جلو لرزیدن بدنم را بگیرم. عاقبت صدایم بلند شد: «اما… آخر چرا؟ چرا ندی؟ چرا این کار را کردی؟» اتاق ساکت شد. می توانستم فقط صدای های های آرام تیلر را بشنوم و کوبش محکم قلب خودم را. سندی با صدایی که کمی از زمزمه بلندتر بود، جواب داد: «او زندگی ما را ویران می کرد. او زندگی همه ما را ویران می کرد. او بدتر و بدتر می شد. من… من این کار را برای همه کردم.» گفتم: «اما سندی…»

سندی عصبی وسط حرفم پرید: «همه ما می خواستیم آل بمیرد، مگر نه؟ او از همه ما متنفر بود… مگر نه؟ متنفر بودم که جلو ما قلدری می کرد. ما را مجبور می کرد کارهایی که نمی خواهیم انجام بدهیم. ما را وادار می کرد تا… تا… تا…» صدایش شکست. تیلر دوباره نالید: «حقیقت ندارد! حقیقت ندارد! حقیقت ندارد!» سندی آرام گفت: «متأسفم. متأسفم شما را عصبی کردم، اما متأسف نیستم که این کار را کردم. متأسف نیستم که او را کشته ام.» هیلاری را دیدم که از جلو پنجره برگشت.

او هنوز دست هایش را محکم دور خودش حلقه کرده بود. حالت صورتش عصبی بود. هیلاری نالید: «سندی، تو نباید این حرف را به ما میزدی.» چشم های ندی باز شد. او سرش را برگرداند و به هیلاری خیره شد: «ها؟ من فکر می کردم که….» هیلاری دوباره اصرار کرد: «تو نباید جلو ما اعتراف می کردی. تو نباید ما را بخشی از این ماجرا می کردی. این کار تو منصفانه نیست.» سندی چند قدم به سمت هیلاری جلو رفت. دست هایش باز شده بود: «اما… اما… شما دوستانم هستید!» هیلاری عقب کشید تا بدنش به چهارچوب پنجره خورد…

نقد کتاب اعتراف آر ال استاین

شمار کتاب‌های نویسنده کتاب اعتراف؛ آر ال استاین به بیش از ۵۰۰ عدد می‌رسد. استاین می‌گوید: «همه از ترس سرگرم‌کننده لذت می‌برند، اگر در آن زمان در محل امن باشند. خواندن کتاب ترسناک مانند سوار شدن بر ترن هوایی در شهر بازی است. هم سرگرم‌کننده و جالب و هم ترسناک است. اما شما می‌دانید که جای شما امن است»

استاین می‌گوید: “وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست” کتاب‌های او با فروش بیش از ۴۰۰ میلیون نسخه در سطح جهان او را به پر فروش‌ترین نویسندهٔ کودک در جهان تبدیل کرده‌است. همچنین نام او در کتاب «رکوردهای گینس» وجود دارد. کتاب‌های او به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده‌ است. استاین می‌گوید: “من عاشق این هستم که خواننده‌هایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می‌دانید ترسناک‌ترین مکان کجاست؟ این محل ذهن خود شماست.”

اگر از خواندن کتاب های ژانر وحشت لذت می برید، بدون شک کتاب اعتراف: آیا می توانی با حقیقت کنار بیایی  نیز برای شما لذتبخش خواهد بود.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 265 بار

R%20L%20Stine%20 %D8%A2%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%84

عنوان کتاب: اعتراف

آیا می توانی با حقیقت کنار بیایی …؟

نویسنده: آر ال استاین

مترجم: مصطفی رضیئی

تعداد صفحات کتاب: 126 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 11.9 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کتاب داستان من احمق ! داستانی که داستان نیست! این کتاب زیبا با جملاتی ساده و کوتاه شرح حال خیلی از آدم ها را روایت می کند که در چارچوب زندگی ناخودآگاه درگیر یک سری مسایل روزمره هستند و بیشتر...
بروزرسانی: 2 ماه قبل
تعداد بازدید: 3342
الیف شافاک مثل کسی که در یک شب سرد زمستانی آتشی روشن کرده و دیگران را به نشستن دور آن دعوت می‌کند، کتابی نوشته که با خواندن آن درمی‌یابیم ایمان و آینده‌‌ی بهتر در گرو چیزهایی مانند: چیزهایی مثل خردمندی، تفکر، مهربانی و باهم‎بودن ،که نباید آن‌ها را فراموش کنیم...
بروزرسانی: 12 ماه قبل
تعداد بازدید: 2280

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *