کتاب چشم گربه

دانلود کتاب چشم گربه pdf

کتاب چشم گربه یکی از بهترین‌های دنیای ادبیات است و بسیاری معتقدند که ریشه هایی در زندگی واقعی مارگارت آتوود دارد!

نویسنده قصه را بسیار استادانه آغاز می­‌کند و جذابیت قصه شما را تا لحظه­‌ی آخر در اوج نگه می­‌دارد. لذت خوانش این رمان تا سال­‌های سال در وجود خواننده می‌­ماند. مارگارت آتوود کتاب بی­‌نظیری از خود به‌جا گذاشته است که به این زودی­‌ها فراموش نمی­‌شود…

نگارش رمان حاضر در حدود بیست سال زمان برد. عده‌ای از منتقدان بر این باورند که اتوود از حوادث زندگی خود و دخترش و البته تمایلات فمنیستی‌اش برای خلق این کتاب الهام گرفته است. البته که اتوود خود هیچگاه به طور مستقیم از این مسئله صحبت نکرد..

خلاصه رمان

کتاب چشم گربه داستان یک نقاش مسن است که آثار قدیمی و جدیدش را در یکی از نمایشگاه‌های شهر تورنتو در معرض دید علاقه‌مندان گذاشته است و از خلال این رویداد به گذشتهٔ خود سفر می‌کند.  داستان این رمان، به زندگی جنجال برانگیز نقاشی به نام ایلین ریزلی می‌پردازد که برای بررسی مجدد آثار گذشته‌ی خود به شهر دوران جوانی‌اش، تورنتو بازمی گردد.

تصاویری واضح از گذشته، ایلین را فرا می‌گیرند و او یاد دوستیِ سه نفره‌ای می‌افتد که کلید ورودش به دنیای دوستی‌ها، آرزوها و خیانت های دوران کودکی بود. ایلین باید با هویت خود به عنوان یک دختر، یک معشوقه، یک هنرمند و یک زن مواجه شود اما مهم‌تر از همه‌ی اینها، او باید به دنبال رهایی از خاطراتی باشد که او را رها نمی کنند.

کتاب چشم گربه، اثری تأثیرگذار، سرگرم کننده، پراحساس و نفس‌گیر درباره‌ی زنی است که تلاش می‌کند گره های کور زندگی خود را بگشاید. در این اثر، نقاشی که شخصیت اول و راوی داستان هم هست، در کنار این‌که به آثار قدیمی‌اش نگاه می‌اندازد، خاطرات مربوط به سرگذشت‌های هنری و سیاسی‌اش را در ذهن مرور می‌کند. ماجراهای این رمان در میانه قرن بیستم اتفاق می‌افتد و حوادث جنگ جهانی دوم تا دهه هشتاد میلادی را به تصویر می‌کشد.

مارگارت آتوود، با کتاب چشم گربه، نگاهی می‌اندازد به عناصر فرهنگی این دوره و انواع جنبش‌ هایی که در آن زمان به وقوع پیوسته است. فضایی که اتوود در این رمان طولانی به تصویر می‌کشد، تاریک و سرد است و بیشتر حول محور هویت و خودشناسی می‌چرخد. رمانی که در سراسر آن، مخاطب به لابه‌لای خاطرات سال‌های جوانی راوی می‌رود و با مشکلات او آشنا می‌شود؛ مشکلاتی که گویی برای مدت‌ها به دست فراموشی سپرده شده بود.

نکوداشت‌های رمان

• یک اثر هنری درخشان و سه بعدی… داستان کودکی الین آنقدر واقعی و نقس‌گیر است که می‌خواهید روی صندلی خود بایستید و تشویق کنید.
• کتاب چشم گربه خیره کننده است. آتوود الین را با آتش متحول کننده شاعری خلق می‌کند و او را این‌چنین به ما ارائه می‌دهد: شعله‌ای در داخل یخ.
• بهترین کتاب بعد از مدت‌ها در مورد دوستی‌های زنانه… کتاب چشم گربه قابل ستایش، خنده‌دار و در عین‌حال، جدی است. این رمان سرشار از آموزه‌های عجیب و غریب است.

بخشی از متن کتاب

در کتاب چشم گربه می‌خوانیم: دیروقتِ صبح صدای تلفن بیدارم می‌کند. شارناست. می‌گوید «هی، ما شدیم صفحه‌ی اول انتِرتینمِنت، و سه تا! بشمرم‌شون، سه تا عکس! یه جنجال رسانه‌ای درست و حسابی!» تصورش در مورد جنجال مو به تنم سیخ می‌کند؛ منظورش از ما چیست؟ اما خوشحال است: از نشریه‌ی لیوینگ به انترتینمنت ارتقا پیدا کرده‌ام! این خودش نشانه‌ی خوبی‌ست.

دورانی را که به فکر عظمت جاودان بودم به یاد دارم، وقتی می‌خواستم لئوناردو داوینچی باشم. حالا کارم کشیده به نشریاتی که پر است از خبرهای مربوط به گروه‌های راک و جدیدترین فیلم سینما. کسی جایی گفته که هنر چیزی‌ست که می‌شود از آن قسر در رفت؛ که البته آدم را یاد دزدی از فروشگاه‌ها یا خلاف‌های جزئی دیگر می‌اندازد. و شاید همیشه همین طور بوده، یا هست: نوعی دزدی، ربودن چیزی بصری.

می‌دانم خبر بدی خواهد بود اما باز نمی‌توانم در برابر وسوسه‌اش مقاومت کنم. لباس هایم را می‌پوشم و می‌گردم دنبال نزدیک‌ترین باجه‌ی نشریات. برای حفظ ظاهر هم که شده تا قبل از رسیدن به طبقه‌ی بالا روزنامه را باز نمی‌کنم. با حروف چاپی درشت نوشته شده: «هنرمند دمدمی مزاج هنوز قدرت ایجاد تلاطم را دارد» دقت می‌کنم: هنرمند به جای نقاش، قید معنادارِ هنوز که به سالخوردگی اشاره دارد. آندرئا، دختر ساده با سر بلوطی‌شکل به جای اولش بر می‌گردد.

از اینکه از واژه‌ی قدیمی‌ای مثل دمدمی مزاج استفاده کرده، تعجب می‌کنم. اما احتمالاً عنوان را دیگر خودش ننوشته بود. در واقع، سه عکس هست: یکی از سر من، که کمی از پایین گرفته شده، طوری که به نظر انگار غب‌غب دارم. دو عکس دیگر از نقاشی‌ها گرفته شده‌اند. یکی از خانم اسمیت است، برهنه، در حالی که سنگین سنگین در هوا پرواز می‌کند. مناره‌ی کلیسا با آن پیاز رویش در فاصله‌ای دور قرار گرفته. (ص248 کتاب چشم گربه)

آقای اسمیت مثل سوسک به پشت او چسبیده و مثل مجنون‌ها نیشخند می‌زند؛ هر دویشان بال‌هایی براق و قهوه‌ای مثل بال‌های حشرات دارند. با مقیاسی متناسب و بسیار دقیق و وسواس گونه نقاشی شده‌اند. اسمش اربوگ، عیدِ بشارت است. تابلوی بعدی از خود خانم اسمیت است، تنها با چاقوی میوه خوری داسی شکل و سیب زمینی‌ای پوست کنده. این اثر از مجموعه‌های امپایر بلومرز است.

عکس های روزنامه حق مطلب را برای این نقاشی‌ها ادا نمی‌کنند، چون هیچ رنگی ندارند. خیلی شبیه عکس‌های سیاه و سفیدند. می‌دانم که در زندگی واقعی پوشش خانم اسمیت آبی نیلی است و درست درآوردنش چند هفته وقت برد. آبی‌ای که ظاهراً نوری تیره و خفه متصاعد می‌کند. به پاراگراف اول نگاه می‌کنم: «هنرمند برجسته، الین رایزلی، این هفته به شهر زادگاهش تورنتو برمی‌گردد تا… (ص249 کتاب چشم گربه)

مراسم مرور آثارش را که همه از مدت‌ها پیش منتظرش بودند، برگزار کند.» برجسته، کلمه‌ای که معمولاً در آرامگاه‌ها می‌نویسند. می‌توانم همین حالا روی آن قطعه‌ی مرمری بروم و ملافه را روی سرم بکشم. همان نقل قول‌های نادرست همیشگی هم چاپ شده، لباس گرمکن آبی‌ام هم از دید خبرنگارها دور نمانده. «الین ریزلی که با لباس گرمکن آبی روشن، که از روزگار نو بودنش خیلی گذشته چندان شکوهمند به نظر نمی‌رسد می‌تواند…

معرفی نویسنده

مارگارت آتوود نویسنده‌ی بیش از پنجاه عنوان کتاب اعم از رمان، مجموعه شعر و مجموعه مقاله است. مهم‌ترین آثار داستانی‌اش عبارتند از: «سرگذشت ندیمه، رمان وصیت‌ها، کتاب چشم گربه، عروس فریبکار، آدمکش کور.»

مارگارت النور اتوود تاکنون جوایز و افتخارات گوناگونی را از آن خود کرده، که از جمله‌ی مهم‌ترینِ آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی فرانتس کافکا، جایزه‌ی بوکر و جایزه‌ی آرتور کلارک اشاره کرد. گفتنی است که این نویسنده زاده‌ی کشور کانادا، و متولد سال 1939 است.

چرا باید این رمان را بخوانیم؟

کتاب چشم گربه رمانی با نکات ظریف و بدیع فمینیستی است که برای آن دسته از خوانندگانی که علاقه‌مند به این دیدگاه هستند می‌تواند جالب باشد. موضوع این کتاب از برپایی نمایشگاه نقاشی هنرمندی می‌گوید که هر یک از آثارش او را به خاطرات گذشته‌اش می‌برد.

فضای داستانی کتاب خردمندانه و دامنه‌دار است و خواننده تحت تاثیر قدرت کلمات احساس می‌کند در حال کسب تجربه‌ای تازه است که نه فقط در داستان که در وضعیت دنیای واقعی هم می‌تواند برای او اتفاق بیفتد.

نقد کتاب چشم گربه pdf

کتاب چشم گربه، حاوی 15 بخش و 75 فصل است. فصل ابتدایی هر بخش در زمان حال روایت می‌شود و فصول بعدی به روایت گذشته می‌پردازد. هر بخش عنوانی دارد که این عناوین برگرفته از نام‌ هایی است که الین بر نقاشی‌های خود گذاشته است. عنوان کتاب هم نام یکی از تابلوهاست. البته این نام‌ها به موضوعات مهم و تأثیرگذار دوره‌های مختلف زندگی او اشاره دارد.

«الین ریزلی» بانوی نقاش میانسالی است که در اوایل دهه هشتاد میلادی به شهر زادگاهش تورنتو، بازگشته است تا در نمایشگاهی که برای مرور آثار او ترتیب داده شده، شرکت کند. الین پس از ورود به شهر طبعاً وارد دنیای خاطرات کودکی و نوجوانی می‌شود و خواننده را همراه خود به سفری می‌برد که ابتدای آن به سالهای جنگ دوم جهانی در تورنتو بازمی‌گردد. شهری که از آن نفرت دارد و در دوران جوانی از آن به همراه فرزند کوچکش فرار کرده است.

شخصیت اصلی کتاب چشم گربه واقعاً دوست ندارد حتی برای یکی دو روز به آنجا برود… ولی انگار باید برود! این نمایشگاه تأثیری در فروش آثار او ندارد و همینطوری هم آثارش به فروش می‌رود اما علیرغم ترس و تردید، کششی مبهم به این سفر دارد. ترس و تردیدی که ریشه در کودکی او دارد. این سفر، سفری درونی و  نوعی خودشناسی است. او به عمق زمان خیره می‌شود و چیزهایی را به سطح می‌آورد….

پدر الین حشره‌ شناس است و به همین واسطه عمدتاً خانواده را با خود به سفرهای تحقیقاتی طولانی مدت به جنگل‌ها و دل طبیعت می‌برد. این یکی از مواردی است که با دوران کودکی نویسنده مشابهت دارد اما این تشابه کفایت نمی‌کند تا کتاب را خودزندگی‌نامه بنامیم. اتوود در این باب جمله‌ای قصار دارد که خواندنش خالی از لطف نیست:

«از ویژگی‌های شاخص زمانۀ ما یکی این است که اگر رمانی بنویسید، همه فرض می‌کنند شخصیت‌ها و اعمال آنها برگرفته از زندگی نامۀ خودتان است، اما اگر زندگینامه‌تان را بنویسید، همه می‌گویند دروغ محض است!»

شخصیت الین در کتاب چشم گربه به گونه‌ای می‌شود که دیگران از باز شدن دهانش ابا دارند و در مقابل او دست به عصا رفتار می‌کنند و او از این موضوع خوشش می‌آید! جالب اینجاست که رفتارهای او از تعداد دوستانش کم نکرده است و حالا دیگران از او می‌ترسند! به عنوان مثال: «یک لحظه خودم هم می‌مانم که چطور می‌توانم در برخورد با بهترین دوستم تا این حد پست باشم. چون او واقعاً بهترین دوست من است»

به عنوان حرف آخر، کتاب چشم گربه فضای تاریکی دارد و به نوعی از تفکرات فمنیستی مؤلف نشأت گرفته است.