دانلود کتاب آنچه زنان شادمان می دانند
کتاب آنچه زنان شادمان می دانند اثر مشترکِ سه نویسنده است که برخی راهکارهای آزموده شده در بحث خوشبختی و موفقیت را برای زنان، بازگو میکنند.
کار کردن با ابزارهای معرفی شده در کتاب پیش رو، به هشیاری، شجاعت و تعهد احتیاج دارد. اینها همگی مکانیزمهایی هستند که شما را در قبال خودتان مسئول میشناسند. مانند هر مهارت دیگری، هرچه استفاده از این ابزار را بیشتر تمرین کنید، نورونهای مغزی شما ارتباط و اتصال بیشتری ایجاد میکنند و برای استفاده از آنها کمتر به فکر کردن احتیاج پیدا میکنید.
هرگاه ضرورت پیدا کرد از ابزارهای کتاب استفاده میکنید: وقتی بارندگی شروع میشود، نیازی به این ندارید که فکر کنید چه کاری را باید انجام دهید؛ چتر را بر میدارید و آن را باز میکنید. در مورد خوگیری که اینا یالوف، دان بیکر و کتی برینبرگ به طور مفصل درباره اش صحبت کردهاند، همین قاعده وجود دارد. می آموزید که چگونه به بهترین شکل ممکن از این ابزار استفاده کنید.
خلاصه کتاب
کتاب آنچه زنان شادمان می دانند هدفش آن است که به شما کمک کند تا اهمیت احساسات مثبت را درک کنید. این کتاب به شما کمک میکند تا جایگاه شادی خود را پیدا کنید. درضمن هدف این است که به زنان نشان دهیم چه آسان ممکن است در دامهایی گرفتار شوند که آنها را از رسیدن به زندگی شاد و سعادتمند محروم کند. دام خوشبختی در ظاهر کلید رسیدن به خوش بختی را ارائه میدهد، اما در عمل برعکس این عمل میکند.
قول خوشبختی میدهد اما خوش بختی را نصیب کسی نمیکند. در واقع بر شدت سختیاش اضافه میشود زیرا وقتی شادی و خوشبختی به دست نمی آید اشخاص تلاشهای خود را دوبرابر میکنند. اگر یک بار عمل جراحی پلاستیک کاری را که قرار است بکند انجام ندهد، عمل دوم یا سوم حتماً به نتیجه میرسد. شش دام مهمی که موجب ناخشنودی زنان میشوند، موضوعات مطرح شده در این کتاب را تشکیل میدهند.
این دامها را میتوان به سادگی با عبارت «تنها اگر» توضیح داد. تنها اگر لاغرتر بودم، تنها اگر پول بیشتری داشتم، تنها اگر میتوانستم مرد رؤیاهای خود را پیدا کنم، تنها اگر میتوانستم ترفیع رتبه بگیرم زندگی ام عالی و بی کم و کاست میشد! نه نمی شد. زیرا همان طور که زنان شاد و خوشبخت بیشتر از همه میدانند اینها چیزهایی نیستند که به زندگی شما لذت و شادکامی بدهند.
اگر باورتان این باشد که اینها شما را شادمان میکنند بدانید که شادی و رضایت برای همیشه از زندگی شما دور خواهد ماند. اغلب گرفتاریهایی که با آن روبه رو میشوید ترس بی مورد است. ترس در شکلهای مختلف خود را نشان میدهد. برای زنان، به خصوص، نداشتن امکان کافی مطرح است. همان طور که در جای جای کتاب آنچه زنان شادمان می دانند میخوانید اغلب زنان احساس میکنند که امکانات کافی ندارند.
اگر از زیبایی فراوان بهره داشته باشند چیزی را در خود پیدا میکنند که از آن متنفر باشند. اگر در زندگی موفق باشند احساس میکنند که احتمالاً شیاد هستند و بالاخره کسی متوجه شیادی آنها خواهد شد. چه کسی راضی است؟ چه کسی احساس امنیت میکند؟ هیچ کس. علتش همان طور که به زودی مشخص میشود این است که ما دارای مغزی هستیم که طوری برنامه ریزی شده که به این شکل باشد.
در سرتاسر کتاب آنچه زنان شادمان می دانند به ابزاری اشاره کرده ایم که به شما کمک میکنند تا در این دامها قرار نگیرید و اگر در دامی گرفتار آمدید بتوانید از آن خارج شوید. بعضی از این دامها تنها با ابزار واحدی از میان برداشته میشوند اما در مورد بعضی دیگر میتوانید از ابزار مختلف بهره بگیرید.
جملات تامل برانگیزی از کتاب
- زنان شادمان میدانند اگر دنبال کسی میگردید که زندگیتان را با آنها سهیم شوید باید عامل باشید. نمیتوانید خود را دست کم بگیرید. اگر میخواهید همسرتان را بزرگتر و خودتان را کوچکتر جلوه دهید، بدانید که موفق نخواهید شد.
- زنان شادمان به راحتی دهههای عمر خود را پشت سر میگذارند زیرا احساس میکنند در تمام مدت عمرشان خودشان را دوست دارند.
- زنان شاد میدانند که ارزش آنها بستگی به این ندارد که چه دارند و چگونه به نظر میرسند. برای آنها مهم این است که از چه روابط موفق و سلامت احساسی برخوردارند.
- زنان به قدری تحت تأثیر روابط با دیگران هستند که گاهی رابطه با خودشان را فراموش میکنند. اگر من به شما بگویم دربارهی رابطهی خود با همسر، پدر و مادر، و خواهر و برادرتان برایم حرف بزنید شما مطالب زیادی دارید که به من بگویید. اما اگر به شما بگویم دربارهی رابطه با خودتان حرف بزنید معمولاً حرفی برای گفتن ندارید. شاید هم مجبور باشید در اینباره فکر کنید و بعد حرف بزنید. علتش این است که شما به طور مرتب و منظم به این موضوع فکر نمیکنید.
مروری بر فصل های کتاب
کتاب حاضر از ۱۰ فصل تشکیل شده است. فصل اول به موضوع روانشناسی مثبت اختصاص یافته و در واقع پایه و اصول آن چیزی است که در فصلهای بعدی دنبال میشود. روان شناسی مثبت، ماهیت روان درمانی را تغییر میدهد. بر این اساس روانشناسی مثبت به جای پرداختن به آنچه میتواند نقطه ضعف و ایراد و اشکال باشد، به جنبههای مثبت و نقاط قوت اشخاص توجه دارد.
شش فصل بعدی کتاب آنچه زنان شادمان می دانند، درباره ی دامهای شادی و خوشبختی بحث میشود که نخستین آن کمال طلبی است. این دام مبتنی بر ترسِ به اندازه ی کافی خوب نبودن است. زنانی که در این دام گرفتار میآیند معتقدند که شادمانی و خوش بختی با یک هدف ویژه در ارتباط اند. چیزهایی مانند لاغرتر بودن، باهوشتر بودن، جوانتر بودن، زیباتر بودن و محبوبیت بیشتر داشتن. خلاصه آنکه کامل و صد درصد بی عیب و نقص بودن.
اما کامل و از همه نظر بی عیب و نقص بودن یک توهم دست نیافتنی است. نمیتوانید از اینجا به آنجا برسید. زنان از آنسو کمال طلب هستند که این گونه شکل گرفته اند. به همین دلیل است که زنان همیشه خود را با کسانی مقایسه میکنند که ویژگیهایی برتر از خود آنها دارند. چرا به اندازه ی کافی خوب نیستند و هرگز به اندازه ی کافی خوب نبوده اند؟
فصل بعدی کتاب آنچه زنان شادمان می دانند درباره ی قدرت خواستن کنترل نشده بحث میکند این دام هم مبتنی بر ترس به اندازه ی کافی نداشتن است. بر اساس این باور کسب مادیات، ایجاد سعادت و شادی میکند. بسیاری از زنان گمان میکنند که رسیدن به مال و منال، ایجاد شادی همیشگی میکند، از این روست که خواهان خانه ی جدید، اتومبیل جدید و بسیاری از چیزهای دیگر میگردند و راه حل را در این موضوع جست وجو میکنند، اما واقعیت این است که این طور نیست.
آنهایی که در قرعه کشیها برنده شده اند، این موضوع را به خوبی میدانند. بررسیهای علمی نشان میدهند کسانی که به هر دلیل در قرعه کشی ها برنده ی پول زیاد میشوند شادیشان بادوام نیست و اصولاً بعد از گذشت مدتی در همان حد و حال سابق باقی میمانند.
فصل بعدی به زنانی میپردازد که فکر میکنند با راضی کردن دیگران میتوانند به شادی برسند. برخلاف شرایط همسرانشان اغلب زندگی زنان بر محور رابطه میگردد و به همین دلیل میتوان به این نتیجه رسید که خدمت کردن به دیگران بسیار فریبنده است اما وقتی اینجا و آنجا از خودتان مایه میگذارید، وقتی کمی انرژی اینجا و کمی انرژی آنجا صرف میکنید، در جایی به این نتیجه میرسید که چیزی برای خودتان باقی نمانده است و اگر شما به خودتان خدمت نکنید انتظار دارید چه کس دیگری این کار را بکند؟
در فصل بعدی کتاب آنچه زنان شادمان می دانند، به عنوان بدون او (مرد) من هیچ هستم، میرسیم. این شرایطی است که ما همه ی خوشبختی، موفقیت و شادکامی خود را در گرو دیگران قرار میدهیم. اما آیا هرگز فکرش را کرده اید که وقتی این شخص از زندگی ما بیرون میرود برایمان چه باقی میماند؟ شاید بتوان گفت که خلثی که ایجاد میشود، زمینه را برای رشد فراوان ما هموار میکند تا به رشد و بالندگی برسیم.
بخشی از متن کتاب
اگر هریت به جای دخترش لوئیز به من مراجعه کرده بود، به او این حرف را میزدم: تو میخواهی شوهر سابقت را مجازات کنی. میخواهی با او تسویه حساب کنی. بسیار خوب فرض کنیم بعد از همه ی این حرفها مایل نیستی او را ببخشی، اگر این طور است کار دیگری هم میتوانی بکنی. با کمی عزم و اراده راسخ میتوانی این شخص را در حد صفر در نظر بگیری. به هر صورت تو هنوز خشمگین هستی.
از شوهر سابقت متنفری. فکر میکنی او بدترین موجودی است که با تو برخورد کرده است. آیا این اشتباه نیست که او را هنوز کانون توجهت در زندگی قرار میدهی؟ او را از زندگی ات بیرون کن. این گونه: مقیاسی را از ۲۰- تا ۲۰+ در نظر بگیرید. این پیوستار شخص شماست. در سمت منفی این پیوستار ویژگی منفی مانند تنفر و در سمت راست این پیوستار ویژگی مثبت یعنی عشق قرار گرفته است.
اگر متنفر باشید در احساسات منفی ثبت میکنید. در این شرایط انرژی خود را صرف کسی میکنید که پیشاپیش میدانید ارزش آن را ندارد. انرژی محدود است، اگر بیش از اندازه زیاد به صندوق دار بانک مراجعه کنید، حساب ذخیره ی بانکیتان خیلی زود تمام میشود. احساسات منفی برای سلامتی شما هم مضر است. روی چهره ی شما هم اثر بدی میگذارد. استرس در صورت، چین و چروک ایجاد میکند.
روی رابطه ی شما با دیگران هم تأثیر میگذارد. چه کسی میخواهد با کسی دوست باشد که مدام در فکر حوادث تلخ گذشته است؟ در نهایت دیگر پیوستار عشق وجود دارد. اوج احساس عشق. در اینجا شکوفا میشوید و از زندگی سرشار و معنی داری برخوردار میشوید. در اینجا از صرف انرژی روی خودتان و دوستانتان لذت می برید. با این حساب آقای «اشتباه» در کدام سمت پیوستار قرار دارد؟
نه در نهایت منفی پیوستار زیرا ارزش آن را ندارد که در اینجا انرژی صرف کنیم. به اندازه ی یک تک اتم هم ارزش ندارد. در سمت مثبت هم وضع به همین شکل است. زیرا او در آنجا هم اثری از خود نگذاشته است. بنابراین او را به سمت صفر ببرید و همان جا او را نگه دارید. در ذهن هشیار خود که روی آن کنترل دارید او را تبدیل به صفر بکنید. هر بار مغز شما اسم او را به یاد میآورد او را به مرکز پیوستار ببرید و او را در همان جا نگه دارید و در تمام مدت روز به کار خودتان بپردازید…
نقد کتاب آنچه زنان شادمان می دانند
خوشبختی ناشی از یک زندگی جامع و کلی است که این ما را به مفهوم تنوع گرایی میرساند. فصل های پایانی کتاب آنچه زنان شادمان می دانند درباره ی از دست دادن، غم از دست دادن کسی، سلامتی و خوشبختی بحث میکند و به حالتهای زن شاد توجه میکند. موضوع غم از دست دادن کسی ممکن است به نظر برسد که جایش در کتابی درباره ی شادمانه زیستن نباشد، اما در واقع عکس این مطلب مصداق دارد.
ما در جریان زندگی خود کسانی را که دوست داریم و عزیزان ما هستند، از دست میدهیم. برای کسانی سوگواری میکنیم. این فصل از کتاب پیشنهاد میکند که به فراسوی سوگ و اندوه برویم و زندگی را جشن بگیریم. به آن معنا و مفهوم بدهیم و قدر آن اوقات گران بهایی را که با کسی که برایش به سوگ نشسته ایم داشتیم، بدانیم.
در فصل پایانی کتاب مطالبی درباره ی کیفیات یک زن شاد ارائه شده است. به ۱۸ زنی اشاره شده که نماد موفقیت هستند. بسیاری از این زنان تجربیاتی دردناک را پشت سر گذاشته اند و توانسته اند سالم تر و مثبت تر زندگی کنند. تجربیات آنها درسهای آموزنده ی فراوانی برای ما دارد. زن شاد کیست و چرا شاد است؟ دلایل مختلفی پیدا می کنید؛ اما وقتی به آنها نگاه کنید به وجوه تشابهی میان آنها پی خواهید برد.
این کتاب می تواند به شما کمک کند تا بار دیگر به شادی و نشاط برسید. کتاب آنچه زنان شادمان می دانند راه دستیابی به نشاط را به شما نشان می دهد.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 289 بار
عنوان کتاب: آنچه زنان شادمان می دانند
چگونه یافته های جدید در روانشناسی مثبت می تواند زندگی زنان را بهتر کنند
نویسندگان: دکتر دان بیکر، دکتر کتی برینبرگ و اینا یالوف
مترجم: مهدی قراچه داغی
تعداد صفحات کتاب: 239 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 16.38 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
مرسی از سایت خوبتون ممنون واقعا ,پرقدرت ادامه بدید سپاس