آنکه گفت آری و آنکه گفت نه

• دانلود کتاب آنکه گفت آری و آنکه گفت نه

در کتاب آنکه گفت آری و آنکه گفت نه یک روستایی دچار یک بیماری واگیر شده‌ است. 

معلم روستا به همراه عده ای برای پیدا کردن درمان راهی سفر می شوند. در این میان یکی از شاگردان اصرار دارد که در این سفر این تیم را همراهی کند. در نهایت آموزگار و همراهانش قبول می‌کنند که او را همراه خود ببرند.

شاگرد در میانه‌های راه خسته می‌شود و به همسفران اعلام می‌کند که دیگر قادر به ادامه این راه نیست. قوانین کهن در آن سرزمین حکم می‌کند که فرد نا توان و بریده از سفر را به حال خود رها کرده و به راه خود ادامه دهند . این قانون اجازه نمی‌دهد که یک جمع مصلحت خود را فدای یک فرد کنند

خلاصه کتاب

در بخش اول نمایشنامه آنکه گفت آری و آنکه گفت نه شاگرد با رجوع به قوانین کهن، با رضایت کامل قبول می‌کند که آموزگار و همراهانش او را رها کنند و به سفر خود ادامه دهند. همسفران نیز پیرو سنتهای پیشین او را رها کرده و برای یافتن دارو به راه خود ادامه می‌دهند.

در بخش دوم نمایشنامه اما داستان متفاوت است. شاگرد در میانه‌های راه به همراهان اعلام می‌کند که قادر به ادامه راه نیست. همراهان به او اعلام می‌کنند که باید به سنتها رجوع کرد و طبق قوانین کهن باید تیم به راهش ادامه دهد و او را رها کند. 

شاگرد به همراهان اعتراض می‌کند و به قوانین کهن نه می‌گوید و از این رو به مقابله با سنتهای پیشین و قوانین کهن بر می‌آید.

بخشی از متن کتاب

شاگرد: جواب من حسابی نبود. اما سوال شما هم ناحسابی تر بود. هر کس قدم اول را برداشت، حتما لازم نیست قدم دوم را هم بردارد. ممکن است قدم اول اصلا اشتباه باشد. من می خواستم برای مادرم دوائی پیدا کنم، اما خودم هم بیمار شدم. 

بنابر این دیگر پیدا کردن دوا برایم ممکن نیست. پس همین الان عقب گرد می کنم. برای این که وضع تازه ای پیش آمده است. از شماهم خواهش می کنم عقب گرد کنید و مرا به خانه ام برد گردانید. تحقیقات و مطالعات شما ممکن است زیاد طول بکشد.

و اگر چیزی یاد گرفتید – که امیدوارم یاد بگیرید – شاید غیر از این نباشد که در وضعی مانند وضع ما باید عقب گرد کرد. اما در باره آداب و رسوم مقدس ، من کوچکترین اثری از عقل سلیم در آن نمی بینم. آنچه من احتياج دارم آداب و رسوم تازه ای است که ما همین الان داریم درست می کنیم: این رسم که در هر وضع تازه ای باید فکر تازه ای کرد.

نقد کتاب آنکه گفت آری و آنکه گفت نه

آنکه گفت آری و آنکه گفت نه یک نمایشنامه بسیار کوتاه از برتولت برشت در مورد کودکی که مادرش بیمار است و همراه آموزگارش و سه نفر دیگر راهی سفری دراز می شود تا دوای بیماری مادر را پیدا کند. نمایش نامه دو قسمت است:

• در قسمت اول کودک طبق سنت عمل می کند.
• در قسمت دوم با عقل خود سنت اشتباه را مورد بررسی قرار داده و راه حل جدیدی پیش پای می نهد .