دانلود کتاب بازگشت چورب
کتاب بازگشت چورب، حاوی داستان هایی ست که غالباً، حس غربت و دورافتادگی را با قلمی ظریف و نکته سنح به تصویر می کشند.
داستانهای کتاب حاضر از مجموعههای متفاوت داستانهای کوتاه ولادیمیر نابوکوف انتخاب شدهاند و بازتاب دهندهی روحیات و نگرشهای مختلفی در هنر دهه های ۱۹۳۰ – ۱۹۲۰ او هستند. دنیای هنری این نویسنده به واسطه چندمعنایی بودنش پیچیده و دشوار است. به این صورت که در آن، خبری از تقسیمبندی قهرمانان مثبت و منفی نیست، عشق به انسان به صراحت اعلام نمیشود و ارزشهای جاودانه شمرده و دقیق بر زبان نمیآید.
ولادیمیر نابوکوف را با رمانهایش و مخصوصا با رمان لولیتا میشناسند، ولی داستانهای کوتاه او نیز ارزش ادبی و هنری فراوانی دارند. این داستانها بیشتر به دوران اول نویسندگی او که به زبان روسی مینوشت و دوران مهاجرتش به اروپا بازمیگردد. کتاب بازگشت چورب گزیدهای از داستانهای اوست که خواننده ایرانی راحتتر آنها را درک میکند. زبان اصلی داستانهای این مجموعه روسی است و مترجم به خوبی آنها را ترجمه کرده است. ویژگی مشترک میان تمام داستانهای این کتاب شاید «فقدان» باشد.
خلاصه کتاب
نویسنده در این روایات کوتاه با ضربهای غیرمنتظره و بیرحمانه خواننده را گیج و مدهوش میکند و همین ویژگی مشترک سبب شده تا تمام داستان های کتاب بازگشت چورب حال و هوای واحدی داشته باشند. ناباکوف در داستان «از ما بهتران» نگاه غمبار و پرحسرتی به زادگاهش روسیه دارد که به جهت انقلاب 1917 آن را نابود شده میبیند. این نگاه اندوهبار او در بسیاری از آثارش دیده میشود. مضمونی که در داستان «از ما بهتران» به کار رفته است در داستانهای «تصادف و تیغ» و «در اعلام خبر» با زندگی روسهای مهاجر در اروپا تلفیق میشود.
«رنجش» و «بادرنجبویه» عنوان دو داستان از کتاب حاضر هستند که قهرمان واحدی دارند؛ پسربچهای به شدت حساس و درونگرا که نمیتواند با اطرافیانش به درستی ارتباط برقرار کند. بدون شک میتوان گفت شخصیت این پسربچه شباهت بسیاری به کودکیِ خود نویسنده دارد. «بازگشت چورب» و «کوتولهی سیب زمینی» دیگر داستانهای این مجموعه هستند که مجدد ما را با قهرمانانی مواجه میکند که در غرق در جهان خود هستند و هر ارتباط با دنیای بیرون برای آنها ضربهی روانی سختی به دنبال دارد.
«برایتن اشترِتِر پائولینو» بیشتر از آنکه داستانی کوتاه باشد، جستاری محسوب میشود که با توصیفاتی شاعرانه و ادبی به ورزش مشتزنی میپردازد، به همین خاطر این داستان متفاوت ترین اثر کتاب پیش رو است. جهان واقعى براى نابوکوف از همه نظر زیبا و هماهنگ است، ولى این توانایى به همه داده نشده که این زیبایى را درک و احساس کنند. بسیارى افراد از مدتها پیش فراموش کردهاند آسمان بالاى سرشان چه رنگى است و فقط براساس ذهنیتهاى فایدهگرایانه زندگى مىکنند.
از دید نابوکوف چنین ابتذالى شرّ اصلى جهان است و او با تمام نوشتههاى خود مثل همین کتاب بازگشت چورب، درصدد مبارزه با آن است. ساختار فلسفىِ فضا در آثار نابوکوف گویاى عناصر تشکیل دهندهی سبک او نیز هست: یک دنیاى واقعى که افراد مبتذل و قهرمانان موردعلاقهی نویسنده در آن زندگى مىکنند؛ یک دنیاى غیرواقعى؛ و مرز میان این دو: دیوارى که این دو جهان را از هم جدا مىکند و راه شخصیت مبتذل و غیرآفرینشگر را به جهان غیرواقعى سد مىکند.
بخشی از متن کتاب
خانم و آقای کلر دیروقت از تئاتر بیرون آمدند. در این شهر آرام آلمانی، که هوایش قدری کدر بود و هشت قرن بود که لرزش پهنای رودخانه اش اندکی سایه و هاشور به تصویر منعکس شده ی کلیسای جامع میداد، واگنر را بدون شتابزدگی و با سلیقه عرضه میداشتند و مخاطب را به حد اشباع از موسیقی سیراب می کردند. کلر همسرش را از تئاتر به کافه ی آبرومندی برد که به شراب سفیدش شهره بود و تازه ساعت دوی نیمه شب اتومبیلی که چراغهای داخلش بیقیدانه روشن بود، با سرعت زیاد آنان را در خیابانهای مرده به سوی در آهنی باغ عمارتی کهن سال میبرد.
کلر آلمانی مسن و چهارشانه ای که بسیار به پرزیدنت کروگر شباهت داشت، زودتر پا به پیاده رو گذاشت، سایه های پرچین و شکن برگها زیر نور خاکستری رنگ چراغ خیابان به خش خش افتادند. نور برای لحظه ای سینه ی آهار خورده ی کلر و منجوق های میله ای شکل لباس شب همسرش را، که پای فربهش را از زیر خود خلاص کرد و به نوبه ی خود از اتومبیل بیرون خزید در بر گرفت. پیشخدمت در سرسرای ورودی خانه به استقبالشان آمد و بی مقدمه با زمزمه ای هراسان، خبر آمدن چورب را به آنان داد.
چهره ی گوشتالو و هنوز باطراوت واروارا کلیموونا به لرزه درآمد و از نگرانی سرخ شد: «گفت که دخترمان مریض است؟ زمزمه ی پیشخدمت باز هم پرشتاب تر شد کلر با کف دست فربهش دستی به موهای کوتاه سفیدش کشید و چهره ی درشت و کمی میمون وارش با فرورفتگی بلند لب بالا و چینهای عمیق به سبک پیرمردها در هم رفت. واروارا کلیموونا در حالی که سر تکان میداد غرغر کرد: من که نمیتوانم تا فردا صبر کنم. ما همین الآن میرویم آنجا و به سنگینی سرجایش چرخ زد و سعی کرد انتهای توری را شکار کند که کلاه گیس بورش را میپوشاند.
…خدای من، بیخود نیست که نزدیک یک ماه هیچ نامه ای به دستمان نرسیده… کلر با ضربه ی مشت کلاه سیلندر تاشوش را باز کرد و با زبان روسی دقیق و کمی حلقی اش گفت: این آدم عقل درست و حسابی ندارد اگر دخترمان مریض شده به چه جرئتی او را دوباره به آن مهمانخانه ی نفرت انگیز آورده؟» ولی مسلماً آنان در اشتباه بودند که خیال میکردند دخترشان بیمار است. چورب فقط به یک دلیل این حرف را به پیشخدمت زده بود چون ساده ترین چیزی بود که میتوانست بگوید…
نقد کتاب بازگشت چورب
قهرمانان نویسنده کتاب بازگشت چورب، اصولاً تنها هستند. در جهان واقعى معمولاً شبه قهرمانانى همراهیشان مىکنند: زنانى زمینى، درندهخو، با فکر محدود. سیماى آرمانى زنانى که نشانى از سنتهاى ادبیات کلاسیک روس را در خود داشته باشند (توانایى درک قهرمان از یک اشارهی او، توانایى دیدن زیبایى در روزمرگىها، عشق ورزیدن و گذشتن از خود براى دلدارشان)، فقط در جهان غیرواقعى، در خاطرات، باقى مىمانند.
چنین آرمانى از زنانگى با ابتذال و روزمرگى نابود نمىشود. قهرمانان نابوکوف بر پایهی «عیش مدام» زندگى مىکنند: آنان که در این دنیا هیچچیز ندارند و خانه و میهن و عشقشان، همه را از دست دادهاند، باز در درون خود غنى باقى مىمانند. کسى نمىتواند به این ثروت آنان دستدرازى کند. آنان در هر لحظهی دلخواه مىتوانند از گنجینههاى خاطراتشان بهرهمند شوند و آن را از چشم بیگانگان مصون بدارند.
ولادیمیر ناباکوف در آثارش وظیفهی بسیار دشوارى را به انجام رسانده است: بیرون کشیدن زیبایى از روزمرگى، لذت بردن از هماهنگى، جستوجوى زیبایى در زندگى، و خلق زیبایى از زندگى. زبان آثار نابوکوف نمونهی اعلاى نثر زیبا و پیراستهی روسى است.
اگر داستان کوتاه دوست دارید، اگر به ادبیات روسیه علاقه دارید و اگر میخواهید از نابوکوف بخوانید، کتاب بازگشت چورب احتمالا مناسبترین گزینه خواهد بود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 226 بار
عنوان کتاب: بازگشت چورب
داستان کوتاه
نویسنده: ولادیمیر ناباکوف
مترجم: آبتین گلکار
تعداد صفحات کتاب: 100 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 9.42 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب