دانلود کتاب حکومت نظامی
نمایشنامه حکومت نظامی که در شهر کادیز اسپانیا آغاز می‌شود، شامل سه بخش است. این مصیبت طاعونی است که به مثابه مرد یونیفرم پوشی مجسم شده که با یک منشی زن با عنوان مرگ همراه شده است. طاعون بر شهر مسلط می‌شود و مرگ، نام‌ها را تدفین می‌کند. تمثیل روشن است: طاعون، توتالیتاریسم و مرگ، خدمتکار وفادار اوست. کادیز نیز همانند اُران در رمان «طاعون»، محصور می‌شود.
در بخش دوم می‌بینیم که دیِگو تلاش می‌کند تا مقاومت را سازماندهی کند اما این کوشش با شکست مواجه می‌شود و در قبال این ناامیدی وی گروگان بیگناهی را گرفته و او را تا سطح دشمن خود تنزل می‌دهد. در قسمت سوم ما شاهد پایداری مؤثرتری هستیم و مرگ کتاب، خود را تسلیم مردمی می‌کند که مشتاقانه اسامی افرادی را که دوست ندارند خط زده و بنابراین این‌گونه دشمن خود را حذف می‌کنند. چگونه دیا‌گو، خونریزی که یادآور حمله‌های انتقام‌جویانه پس از آزادی‌خواهی است را متوقف کرده و طاعون و مرگ را شکست خواهد داد؟
چکیده کتاب
کتاب حکومت نظامی اثر آلبر کامو، نمایشنامه‌ای است که دغدغه‌هایی تقریبا مشترک با رمان طاعون دارد. انگار که این نمایشنامه سایه‌ای از همان کتاب طاعون به شکلی دیگر و یا در قالبی دیگر باشد. هرچند که خود آلبر کامو گفته است: باید ذهن خوانندگان را روشن کنم که این کتاب به هیچ وجه از رمان خود من به نام طاعون استنساخ نشده است. تفاوت جذاب این نمایشنامه نسبت به رمان طاعون در این است که در این کتاب، طاعون به شکل یک شخصیت درآمده است و وارد داستان می‌شود. ما ابتدا با شخصی روبرو هستیم که از ثبات خوبی برخوردار است. ولی به ناگاه یک تغییر عظمی جای این ثبات را می‌گیرد.
و آن چیزی جز ورود یک نوع بلا و بیداد نیست.
شخصی به نام طاعون به همراه منشی خود وارد شهر می‌شود. منشی او زنی است که یک لیست از اسامی تمام مردم شهر در دست دارد. با کوچک‌ترین اشاره‌ای از سمت طاعون، زن اسم هرشخصی را در لیست پیدا کرده، روی آن خط سیاهی میکشد. و آن شخص در آنی از واحد می‌میرد. طاعون به‌نوعی ناقوس مرگ را برای مردم به صدا درمیاورد. واقعیتی انکارناپذیر که از آن راه گریزی نیست. طاعون تمام شهر و قدرت را در دستان خود و زیر سلطه خود می‌گیرد. حکومتی کاملا نظامی و خشک. حکومتی عاری از احساس که از همان ابتدا با جدا ساختن مردان و زنان، داشتن هر نوع عاطفه انسانی را قدغن می‌شمارد.
چرا که معتقد است تنها حقیقت موجود چیزی نیست جز مرگ.
بخشی از متن
شرف وغرورهم روزی در زیر پنجه ما عاجز می شود. انسان بیشتر از آنچه که تصور می شود باهوش است . (از دور صدای آمدن کانی و مرتب کردن وضع شنیده می شود . صدای شیپور نیز بگوش می رسد. ) گوش کنید ! این بخت و اقبال من است که دارد بر می گردد . این اربابان قدیم شما هستند که دارند می آیند و خواهید دید که چگونه برای دیدن جراحات دیگران کور و از باده های سکون و فراموشی سر مستند. مسلما از اینکه شاهد و ناظر این خواهید بود که بلاهت و حماقت مجددا بدون هیچ جنگ و جدالی پیروز شده است رنج خواهید برد.
بیدادگری به شورش و انقلاب منجر می شود ولی حماقت دلسردی و تأسف بوجود می آورد ، درود به احمق ها که راه را برای من باز می کنند . در حقیقت این احمق ها نیروها و امیدهای من هستند ! بالاخره روزی خواهد رسید که هر فداکاری را بیهوده بدانید و دم از فریاد های تمام نشدنی شورش های کثیف خود علیه من فرو بندید ، آنروز من سلطنت خود را واقعا در سکوت ابدی و بر خدمت گذاران خوب آغاز خواهم کرد. ( می خندد ) من لجوج و خیره سرم ، اینطور نیست؟ ولی نگران نباشید در عوض خيره سرها و لجوج های دیگر را تسلیم محض خویش ساخته ام (و بطرف ته سن دوان می شود .)
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 1,994 بار
عنوان کتاب: نمایشنامه حکومت نظامی
برنده جایزه نوبل 1957
برنده جایزه بهترین ترجمه در سال 1337
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: دکتر یحیی مروستی
تعداد صفحات کتاب: 195 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 2.37 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهرکتاب
