دانلود رمان بیگانه
رمان بیگانه اثر آلبر کامو تازه از چاپ بیرون آمده بود که توجه زیادى را به خود جلب کرد.
این مطلب تکرار مىشد که این اثر «بهترین کتابى است که از متارکه جنگ تاکنون منتشر شده»؛ در میان آثار ادبى عصر ما، این داستان خودش هم یک بیگانه است. «بیگانه» کتابی نیست که چیزی را روشن کند. انسان پوچ نمیتواند چیزی را روشن کند. انسان فقط بیان میکند و همچنین این کتاب کتابی نیست که استدلال کند. آقای کامو فقط پیشنهاد میکند و هرگز برای توجیه کردن آنچه که از لحاظ اصول، توجیهنشدنی است خود را به دردسر نمیافکند.
پیامی که آلبر کامو میخواهد با روشی داستان مانند ابلاغش کند، او را به تواضعی بزرگمنشانه و امیدوار میکشاند که عبارت از تسلیم و تفویض هم نیست. «بیگانه» یک اثر کلاسیک است. یک اثر منظم و آراسته است. اثرى است که در موضوع بیهودگى و پوچى و نیز بهضد آن ساخته شده است. آیا همه آنچه را که نویسنده از ساختن چنین داستانى مىخواسته همینها بوده است؟ من نمىدانم. و این عقیده خوانندهاى است مثل من که ابراز مىدارم. بیگانه داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف میکند که مرتکب قتلی میشود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است.
خلاصه کتاب
رمان بیگانه داستان یک مرد درونگرا به نام «مورسو» را روایت میکند که مرتکب قتل میشود. مورسو، کارمند فرانسوی اهل الجزیره است که از دروغ گفتن خودداری میکند. در ابتدای داستان او از طریق تلگرام متوجه مرگ مادرش میشود. رفتار مورسو در مراسم خاکسپاری، خوردن قهوه و سیگار کشیدن او، بعدها به ضررش تمام شده و به علاوه هنگامیکه به اتهام قتل تحت تعقیب است، علیه او استفاده میشود.
مورسو انسانیست که روند جامعهپذیری را آنگونه که باید طی نکرده، او به همه چیز به غیر از خوشی های حسی بیتوجه است. به گفتهی خود کامو، مورسو نمیتواند یا نمیخواهد در بازی همگانی شرکت کند. جایی که گریستن بر سر خاک مادر تبدیل به هنجار شده، مورسو صادقانه هیچ واکنشی نشان نمیدهد، چون مرگ برای او اصلی و پذیرفته شده است.
رمان بیگانه شناخته شدهترین کتاب آلبر کامو است که در نظر ژان پل سارتر بهترین کتابی است که از متارکه جنگ تاکنون منتشر شده است. داستان در دههٔ ۳۰ در الجزایر رخ میدهد. داستان به دو قسمت تقسیم میشود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت میکند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمیدهد.
مقدمهی رمان
در جامعهی ما هر آدمی که سر خاکسپاری مادرش نگرید، خودش را در معرض این خطر در میآورد که محکوم به مرگ شود. این جملهی معروف آلبر کامو در مقدمهی کتاب بیگانه است که در سال 1942 منتشر شده است.
بخشی از متن کتاب
من گوش مىدادم و مىشنیدم که مرا با هوش و زیرک مىنامند، اما درست نمىفهمیدم که صفات یک مرد عادى چطور ممکن است به اتهاماتى سنگین علیه یک مجرم تبدیل شوند. اقلاً این موضوعى بود که مرا شگفتزده کرد و من دیگر به حرفهاى دادستان گوش ندادم تا لحظهاى که شنیدم مىگوید:
«آیا هیچ اظهار پشیمانى کرد؟ ابداً، آقایان! این مرد در تمام مدت بازپرسى حتى یک بار هم از جنایت پلیدش متأثّر به نظر نیامد.» در این لحظه، در حالى که رو به سوى من چرخاند و با انگشت مرا نشانه رفت، به محکوم کردن من ادامه داد. بدون شک نمىتوانستم مانع این حس شوم که حق با اوست.
من از کارى که کرده بودم چندان تأسف نمىخوردم. اما این همه کینهجویى و جوش و خروش مرا شگفتزده کرده بود. مىخواستم صمیمانه و تقریباً از سر دلسوزى، به او بفهمانم که من تاکنون هرگز نتوانستهام از چیزى پشیمان شده و افسوس بخورم. من همیشه تسلیم آن چیزى هستم که واقع شود، چه امروز و چه فردا!
نقد کتاب بیگانه
داستان رمان بیگانه با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه مییابد. مرسو به عنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم میشود. او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمیکند و در بی تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را سپری میکند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادتهای خود میگذراند خشنود است. همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق میشود. مرسو به سنته کمک میکند یک معشوقهٔ او را که سنته ادعا میکند دوست دختر قبلی او است به سمت خود بکشد.
سنته به آن زن فشار میآورد و او را تحقیر میکند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن«مرد عرب» و دوستانش بر می خورند. اوضاع از کنترل خارج میشود و کار به کتک کاری میکشد. پس از آن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل میبیند و این بار کس دیگری جز آنها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی میکند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخرهای در گرمای سوزنده لذت میبرد. در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز میشود.
در این جا شخصیت اول رمان بیگانه برای اولین بار با تأثیری که بی اعتنایی و بی تفاوتی برخورد او بر دیگران میگذارد رو به رو میشود. اتهام راست بی خدا بودنش را بدون کلامی میپذیرد. او رفتار خود را به عنوان قانون منطقی زندگی اش تفسیر میکند. او به اعدام محکوم میشود …
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 4,793 بار
عنوان کتاب: رمان بیگانه
جزو فهرست ۱۰۰ کتاب قرن لوموند
جز برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ
جز برترین آثار فلسفی گودریدز
جز فهرست برترین آثار داستانی «جریان سیال ذهن»
نویسنده: آلبر کامو
برنده ی جایزه نوبل ادبیات سال 1957
مترجمان: جلال آل احمد و علی اصغر خبره زاده
تعداد صفحات کتاب: 65 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 813 کیلوبایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب
یک پاسخ
کتاب رو به صورت صوتی گوش دادم که خلاصه بود. ولی خیلی لذت بخش بود و تک تک احساسات از صدای گوینده منتقل میشد. تنها ایرادش خلاصه بودنش بود که کمی خواننده رو سردرگم و مبهوت میکرد که با خوندن مطلب شما، برام کامل و روشن شد. ممنون از سایت خوب و مطالب مفیدتون. 🙂