درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش (nbookcity.com)

دانلود کتاب درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش

کتاب درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش بصورت عملی و به زبان ساده و روان، بن و اساس مشکلات را برای شما مشخص می کند تا به راحتی مغزتان را از خطاها دور کنید!

رهگذری به شخصی که در زیر درخت سالخورده‌ای آرمیده بود گفت: نمی‌ترسی؟ شخص پاسخ داد: از چه؟ شاید درخت بر روی تو فرو افتد. و شخص پاسخ داد: شاید هرگز درخت فرو نیفتد. در این تمثیل، تفاوت دو اندیشه‌ی متضاد را که یکی جهت نگرانی و اضطراب و دیگری در راستای آرامش و وارهیدگی است به خوبی مشاهده می‌کنید. گیلیان باتلر و تونی هوپ در این کتاب به یک سوال بسیار مهم پاسخ می دهند و آن اینکه: «چگونه اضطراب را کاهش داده و زندگی آرامی را شروع کنیم.

خلاصه کتاب

در کتاب درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش ابتدا به خطراتی پرداخته شده است که اضطراب و نگرانی برای جسم و روح و طرز تفکر انسان دارد، سپس راه‌های رهایی از انواع اضطراب‌های بی‌اهمیت و رخ‌ نداده و غیرمحتمل بیان شده است. در فصل دوم کتاب به موضوع درمان‌های رفتاری اضطراب‌های مزمن و پایدار پرداخته شده و در سومین فصل درمان‌های دارویی این اختلال بررسی شده‌اند. نویسندگان این کتاب معتقدند که نگرانی را می توان یک حالت مزمن و منتشر به شمار آورد که پیش‌درآمد اضطراب است. ذهن و روان ما انسان‌ها همواره گوش به زنگ علایم خطرهایی است که پیرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهای ناخوشایند یا آسیب‌ زننده به ما آگاهی می‌دهد.

فکر تمام انسان‌های طبیعی مجهز به یک مکانیسم «دوراندیشی» و «پرهیز» است که تا جای ممکن ما را از گزند عوامل گوناگون در امان می‌دارد. در روند یک حادثه‌ی ناخوشایند، نخستین رویداد، عبارت است از «احساس خطر» که موجب تپش قلب، افزایش فشار خون، انقباض عروق پوستی که به صورت رنگ پریدگی صورت، تندتر شدن سرعت تنفس و انقباض عضلات اندام‌ها ظاهر می‌شود و مجموعاً بدن را برای مرحله‌ی دوم یعنی «گریز» یا «ستیز» آماده می‌سازد. بنابراین در می‌یابیم که مکانیسم‌های احساس خطر که نوعی «هراس» را در آدمی ‌برمی‌انگیزند، برای بقا و دوام هستی وی ضروری هستند.

در حقیقت این مکانیسم‌ها در تمام جانوران وجود دارند ولی چرا اضطراب و نگرانی فقط مختص نوع بشر است؟ به سهولت می‌توان فکر و زندگی روزمره را از چیزهای کم اهمیت پر کرد و غالب اوقات را با پرداختن به موضوع‌های ناچیز تلف نمود، حتی در بسیاری از موارد که موضوع مورد نگرانی، کوچک نیست، ولی با کمی ‌توجه و تعمق می‌توان دریافت که بی‌اهمیت است. برای حذف اینگونه موارد از فکر خویش، کافی است به محض بروز نگرانی، از خودتان در مورد اهمیت نگران شدن و اتلاف وقت را دارد یا نه. برای این منظور بی‌درنگ از خود بپرسید: این چیزی که من در موردش این همه نگران شده‌ام چقدر اهمیت دارد؟

بخشی از متن کتاب

در سال 1926 یک ملوان تازه کار و ناشی در عرشه‌ی کشتی «گل میمون» بودم. در جریان مشق‌های نظامی پس از پایان جنگ جهانی اول، «گل میمون» هدف تمرینی را که مورد نشانه‌گیری کشتی‌های جنگی بزرگ بود بر روی آب یدک می‌کشید. این هدف عبارت بود از یک کرجی کوچک که چند دیرک چوبی به ارتفاع سی پا به فواصل کمی ‌بر روی آن نصب شده و باید بین آن‌ها رشته‌های کاموا کشیده می‌شد. پیش از شروع آتش، باید رشته‌های کاموا را ملوانان «گل میمون» از جمله من، بین دیرک‌ها می‌کشیدیم. ما سخت مشغول کار شدیم. پس از پایان هر ملوان به قایق نجات سوار می‌شد و سپس همگی به کشتی باز می‌گشتیم.

من آخرین نفری بودم که باید کارم را تمام می‌کردم. وقتی مأموریتم تمام شد، ناگهان با صحنه‌ای مواجه شدم که تمام وجودم را منجمد کرد. قایق نجات رفته بود. همه‌ی ملوان‌ها به کشتی بازگشته بودند. آن‌ها در تاریکی شب متوجه من نشده بودند. هیچ راه نجاتی نبود اگر از قایق هدف به دریا می‌پریدم غرق می‌شدم و اگر در آن می‌ماندم آماج گلوله‌های توپ ناوهای جنگی می‌شدم. باد سرد انگشتانم را کرخ کرده بود. احساس می‌کردم سرما تا مغز استخوانم نفوذ کرده است. از وحشت نزدیک بود قالب تهی کنم. همچون محکومی ‌بودم که به دیرک چوبین بسته شده و در برابر جوخه‌ی اعدام قرار دارد.

در همین گیر و دار بودم که ناگهان نفیر گلوله‌ای از دور شنیده شد و لحظه‌ای بعد، گلوله‌ی آتشین در چند قدمی ‌قایق در آب فرو رفت و مقدار زیادی آب را به سر و صورتم پاشید. قایق کوچک از تلاطم امواج همچون چوب کبریتی که در رودخانه‌ی خروشانی افتاده باشد بالا و پایین می‌رفت. گلوله دوم آن‌قدر نزدیک شد که نور نارنجی رنگ آن صورتم را روشن کرد و گرمایش را به خوبی احساس کردم. چند لحظه دیگر نفهمیدم چطور شد. همه چیز در برابر چشمانم تیره و تار شد. من از شدت اضطراب از هوش رفته بودم. اما به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کردم زیرا آن شب هیچ یک از گلوله‌ها به قایق هدف برخورد نکرد و صبح روز بعد، ملوانان مرا بیهوش در قایق پیدا کردند. در بدن من حتی جای یک زخم هم نبود!

نقد کتاب درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش

اضطراب عبارت است از ترس از یک عامل ناشناخته و نامعلوم که موجب پریشانی فکر و گاه بروز علایم احساس خطر، از جمله تپش قلب و رنگ پریدگی نیز می‌شود. بنابراین در فرایند اضطراب، برخلاف «ترس طبیعی و واقعی» یک عامل حقیقی ترس‌ آور یا خطرناک یا آسیب‌زننده وجود ندارد بلکه فقط به‌ طور خودکار، ذهن آدمی ‌دچار احساس خطر می‌شود. حالت اضطراب غالبا در هنگام شب، تشدید می‌شود و فردا را از خوابیدن باز می‌دارد و شاید بدین علت که در شب، به علت تاریکی، خودبخود ذهن انسان حساس‌تر و حواس او تیزتر می‌شوند و لذا مغز آمادگی بیشتر برای تولید فرایند «احساس خطر» پیدا می‌کند.

هر چه بیشتر نگران شویم، بیشتر احساس های خطر و هراس به سراغمان می آید و درنتیجه بیشتر در جهت افکار مضطربانه می اندیشیم. کتاب درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش، با ارائه‌ی مثال‌ها و راهکارهایی کلیدی به شما می‌آموزد که چگونه اضطراب را کاهش دهید و زندگی آرامی را آغاز نمایید.

تعداد بازدید: 453 بار

%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%20 nbookcity.com 1

عنوان کتاب: درمان اضطراب

همراه با آبشار آرامش

نویسنده: گیلیان باتلر و تونی هوپ

مترجم: کوشیار کریمی طاری

تعداد صفحات کتاب: 60 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 3.4 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

جوردانو در خصوص آلودگی همه جانبه ای که به دست بشر در سراسر دنیا در حال تولید و انتشار هست صحبت کرده و در شرایطی که نیروی طبیعت بر جریان پیش‌رونده ی سلطه ی انسان ها بر طبیعت...
بروزرسانی: 12 ماه قبل
تعداد بازدید: 111
رسول خدا (ص) و همراهانش قدم به خانه‌ی علی و فاطمه می گذارند. اهل خانه مشتاق دیدار پیامبر هستند. اما گویی اتفاقی رخ داده‌‌ است. این بار حسن و حسین کوچک به سوی رسول خدا نمی شتابند. گونه بر گونه‌های...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 114

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *