دانلود کتاب ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته
در کتاب ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته، ریپ ون کشاورزی زن ذلیل است که نزد مردم بسیار محبوب است اما در کار و زندگی خانوادگی اش تنها یک شکست خورده به شمار می آید.
در طی سفری یه کوهستان وی به گروهی از ردان بر می خورد و نوشیدنی ای از جام آنان می نوشد که وی را به خوابی بیست ساله فرو می برد. افسانه، تعلیق، راز آلودگی، ماجراهای عاشقانه و طنز؛ همه را می توان در کتاب حاضر نوشتۀ واشنگتن ایروینگ، که شاهکار ادبیات آمریکایی است، یافت.
خلاصه کتاب
کتاب متضمن دو داستان کوتاه از واشتگتن ایرونیگ نویسنده امریکایی است. این داستانها عبارتاند از : ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته. در داستان نخست، دهکدهای سرسبز و کوهستانی همراه با زندگی مردی به نام ریپ ون وینکل توصیف می شود. ریپ انسانی است مهربان و خونسرد، که روزگارش را با بیکاری یا بدون کار مفید سپری میکند. او گاه ساعتها کنار رودخانه می نشیند و چوب ماهیگیری را در دستان خود می گیرد و سرانجام دست خالی به خانه باز می گردد .
داستان کتاب حاضر در میان یادداشت هاى مرحوم «دیدریک نیکرباکر»، اهل نیویورک که درباره تاریخ هلندى ایالت و شیوه زندگى بازماندگان ساکنان اولیه آن کنجکاو بود، پیدا شده است. اما تحقیقات تاریخى او بقدرى که در میان انسانها قرار داشت، در میان صفحات کتب قرار داده نشده بود، زیرا موضوعات مورد علاقه او در صفحات کتابها بطور رقت آورى کم و کوتاهند، در حالى که شهرنشینان کهن و به خصوص همسران آنها از نظر فرهنگ داستانى غنى و در نتیجه از نظر تاریخ واقعى بسیار ارزنده بودند.
بنابراین، هرگاه خانواده هلندى اصیلى می یافت که در خانه روستایى خود با آن سقف کوتاهش زندگى می کردند و درخت چنارى بر آن سایه می افکند، آن را همچون کتاب کهنه پر ارزشى تلقى می کرد و از الف تا یاء آن را به دقت می خواند. واشنگتن ایروینگ، نویسنده کتاب ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته، اولین نویسنده امریکایى بود که شهرت و اعتبار ادبى بین المللى کسب کرد. او در سوم آوریل 1783 در شهر نیویورک متولد شد.
بخشی از متن کتاب
« ریپ » بیچاره بالاخره دچار یاس شد و تنها راه فرارش از کار سخت مزرعه و جیغ و داد همسرش، این بود که تفنگ به دست بگیرد و سر به جنگل بگذارد. در اینجا هم گاهی پای درختی می نشست و محتویات خورجینش را به همراه گرگی که تنها همدرد رنجهایش بود میل می کرد و می گفت: « گرگی بی چاره، زن صاحبت ترا وادار کرده که زندگی سگی داشته باشی. اما مهم نیست، جوان. تا من زنده ام، تو برای حمایت از خود به کسی نیاز نداری. » گرگی هم دمش را تکان می داد، آرزومندانه به چهره صاحبش نگاه می کرد، و اگر بشود گفت که سگها هم می توانند احساس تاسف بکنند، قویا معتقدم که با تمام وجودش پیامهای همدردی و عاطفه را با او مبادله می کرد.
در یکی از گردشهای پاییزی، ریپ بی آنکه خود آگاهانه بخواهد به یکی از قلّه های کوهستان « کاتسکیل » رفت. او به دنبال ورزش مورد علاقه خود یعنی صید سنجاب به آنجا رسید و صدای تفنگش در سکوت و تنهایی آن کوهستان طنین انداز شد. بعد از ظهر او خسته و نفس زنان، خود را روی پشته سرسبزی انداخت که با علفهای کوهستان پوشیده شده و در لبه پرتگاه قرار داشت. از میان درختان سربه فلک کشیده می توانست اطراف دهکده را از ورای بیش از یک کیلومتر درختان جنگلی نظاره کند.
رودخانه « هادسن » بزرگ را در دوردستهای زیر پایش می دید که مسیر باشکوه خود را در سکوت طی می کرد و اینجا و آنجا در آغوش درختانش تصویر ابری سرخ یا حرکت تنه درختی به چشم می خورد و بالاخره خود را در میان ارتفاعات آبی رنگ از دست می داد. در آن طرف، وقتی نگاه کرد، دره تنگ و عمیقی را دید، وحشی، تنها و درب و داغان که ته آن مملو از تکه های تخته سنگِ فوقانی بود و پرتوهای آفتابِ در حال غروب به آن نمی رسید. « ریپ » مدتی در آنجا دراز کشید و محو این چشم انداز شد، شب به تدریج فرا می رسید، سایه تیره و بلند کوه بر دره ها افتاده بود، او می دید که مدتها قبل از این که بتواند به روستا برسد…
نقد کتاب ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته
در میان کتاب هایى که نویسنده کتاب ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته در اسپانیا به چاپ رساند، شرح حال «کریستف کلمب» به نام «تالاربرِیس بریج» و «الحمراء» را می توان دید. در این میان آنچه که علاقه او را جلب می کرد و تخیل و تصورش را شعلهور میس اخت، همان چیزى است که پس از دویست سال او را همچنان در اوج شهرت نگهداشته است:
افسانههاى عامیانه، داستانهاى عجیب و غریب، از آلمان، اسپانیا، فرانسه و بریتانیاى کبیر که با تمام وجودش شنیده و به خاطر سپرد و سالها بعد با سبک زنده و بذله آمیزى بازگو کرد که تازگى خود را بازیافتند. منتقدین ادبى آثار او را نمونههایى از طنز درباره زندگى اروپایى و آمریکایى مىدانند و به پر معنى و پر مغز بودن طرحها و افسانه هایش اشاره دارند، اما این مسائل براى خوانندهاى که می خواهد داستان خوبى بخواند اهمیت چندانى ندارد.
تعداد بازدید: 434 بار
عنوان کتاب: ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته
نویسنده: واشنگتن ایروینگ
مترجم: عباس قاسم زاده اقدم
تعداد صفحات کتاب: 74 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 8.6 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب