شب به خیر ترنا

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
شب به خیر ترنا (nbookcity.com)

دانلود کتاب شب به خیر ترنا

کتاب شب به خیر ترنا، رمانی جذاب و زیبا از جمال الدین اکرمی، درباره خواهر و برادری دور از ایران که دچار مشکلات زیادی شده اند.

مسائل مهاجرت در دوره های مختلف از مسائل روز بوده اند. تفاوت فرهنگی و فضا جذابیت هایی به لحاظ بصری دارد. در رمان پیش رو ما شاهد سرگشتگی دو نوجوان در سرزمین غربت هستیم. البته آنها ایرانی های زیادی در غربت می بینند. زاویه دید راوی همیشه عینی نیست. اما تنهایی و سرگشتگی آنها به خوبی تصویر شده است.

کتاب حاضر، کاری جذاب و امروزی ست که در بحث همذات پنداری بسیار خوب عمل می کند و خواننده را تا پایان داستان همراه خود می کشاند. داستان از کشتی آغاز می شود و خواهر و برادری که در راه رفتن به ترکیه هستند. فصل اول سوالاتی را به وجود می آورد که خواننده را برای آگاهی از پاسخ این سوالات همراه خود می کشاند…

خلاصه کتاب

کتاب شب به خیر ترنا درباره پسر نوجوانی به نام سیناست که همراه خواهرش ترنا و پدرش به کشور کانادا مهاجرت کرده. انتظار سینا و ترنا برای دعوت شدن مادر توسط پدرشان، و پیوستن مادر به آن‌ها به جایی نمی‌رسد، چرا که پدر تصمیم خود را گرفته و زندگی تازه‌ای را آغاز کرده است. سینا و ترنا هر یک جداگانه به تصمیم پدر برای نیامدن مادر به آنجا پی برده‌اند و هر کدام به سهم خود تلاش می‌کند این حقیقت تلخ را از دیگری پنهان کند، چرا که ترنا دچار افسردگی شده و سر از بیمارستان درآورده.

سینا هم دست از تحصیل کشیده، به کار کردن و فراهم کردن هزینه‌ های خود و خواهرش روی آورده است. پدر نیز برای کار به شهر دیگری رفته،  و نسبت به وظایف پدری‌اش کوتاهی می‌کند. فرار ترنا از بیمارستان، دلبستگی او به دوستش افشین، و فلوت زدنش در مترو، کار را برای سینا دشوارتر می‌کند.

او که به ناچار به زندگی در کلیسایی ویژه پناهندگان رو آورده و به تازگی دوستی‌اش را با مونا، که یک دختر کانادایی است و شیفته فرهنگ مشرق زمین، آغاز کرده، در پی آن برمی‌آید که همراه ترنا آپارتمان مستقلی برای خودشان بگیرند، اما این هم چاره افسردگی ترنا نیست. سرانجام سینا و ترنا تصمیم می‌گیرند بی‌خبر از پدر، مادرشان را در ترکیه ببینند و پس از آن ترنا همراه مادر به ایران برود، و سینا هم برای ادامه تحصیل به کانادا بازگردد.

در مسیر رسیدن به ترکیه است که قهرمانان کتاب شب به خیر ترنا به راز یکدیگر در پنهان کردن تصمیم پدر پی می‌برند، و تلاش هر یک برای حفظ آرامش دیگری آشکار می‌شود. کتاب حاضر جایزه «پرنده آبی» در بخش دستنوشته‌ها را به دست آورده، دارای نشان ۴ لاک پشت پرنده است و به کتابخانه بین‌المللی مونیخ و فهرست کلاغ سفید راه یافته (۱۳۹۷). فیلمنامه این رمان نیز توسط ابراهیم فروزش، کارگردان سینمای کودک و نوجوان ایران، برای کانون پرورش نوشته شده است.

بخشی از متن کتاب

نیم ساعت بود که داشت آن دور و بر بالا و پایین میرفت. خودرو سیاه رنگی جلوی بانک ایستاد. سینا چند قدم رفت طرف خودرو. زنی پوشیده در پالتویی بلند و پشمی پیاده شد. سینا ناامید برگشت عقب. زن دور و برش را نگاه کرد، چشمش افتاد به سینا. لبخندی زد و آمد سمت او. –سينا؟ سینا با تعجب نگاهش کرد. زن به در خودرو اشاره کرد. سینا سردرگم جلو رفت. زن لبخند زد: «من الیزا هستم، همکار پدرت. منو فرستاده دنبالت. کارش هنوز تمام نشده.»

سینا دو دل بود، زن در جلو را برایش باز کرد. سینا رفت سمت در، زن دستش را جلو آورد و کوله اش را گرفت. سینا با کمرویی اجازه داد کمکش کند. الیزا کوله را گذاشت صندلی عقب، بعد پشت فرمان نشست. راه افتادند. خودرو گرم بود؛ گرمایی خانگی با بوی چرم و خوشبو کننده ی هوا. سینا صدایی از پشت سر شنید. برگشت بچه ای در صندلی کودک خودرو نشسته بود و دست و پا میزد. موهای نرم کرکیاش زیر نور سقفی اتاقک برق میزد. – اسمش آگوستوسه من گاس صداش میزنم. نزدیک دو سالشه.

سینا لبخند زد. گاس شروع کرد به بریده بریده حرف زدن، خندیدن و دست و پا زدن. سینا سعی کرد با گاس حرف بزند اما حواسش جای دیگری بود. نمی دانست در برابر آدم هایی که ناگهان جلوی لحظه هایش سبز شده بودند، چه کار باید بکند؟ اگر زن نام و نشانی درستی نداده بود، فکر میکرد اشتباهی سوار ماشین او شده است. تیرگی سربی رنگ شب افتاده بود روی خانه های کوتاه شهر؛ روی پوشش سراسری برف. خیابانها خلوت بود. ریسه های چشمک زن با نورهای سبز، بنفش، سفید و قرمز از لای درخت ها رنگ عوض می کرد.

نقد کتاب شب به خیر ترنا

در کتاب شب به خیر ترنا، عموی سینا و ترنا در کانادا است. عمو برای آنها و پدر دعوتنامه فرستاده تا به کانادا بیایند. قرار شده بعد از گرفتن اقامت برای مادر هم دعوتنامه بفرستند. چند سال می گذرد. پدر از آنها جدا می شود. زن عمو از حضور آنها ناراضی است. پدر درخواست طلاق و جدایی از مادرشان را  داده است.

ترنا دچار بیماری روحی می شود. او را به بیمارستان می برند. سینا تلاش می کند تا دوباره خانواده را دور هم جمع کند. او به دیدار پدر می رود. در آنجا متوجه می شود که پدر با یک خانم کانادایی زندگی می کند. حال ترنا بدتر می شود و در نهایت تصمیم می گیرند به ایران و پیش مادرشان برگردند…

نویسنده در شخصیت‌ پردازی موفق عمل کرده و توانسته طیف‌ های شخصیتی مختلفی را که ما در اطرافمان با آن ها برخورد داریم برای هم‌ذات پنداری بیشتر در داستان بگنجاند. شخصیت سینا به عنوان برادری حامی خیلی خوب پرداخته شده، همچنین شخصیت مهدخت و رضا نماینده کسانی هستند که در اطراف ما هستند.

کتاب شب بخیر ترنا اثری درباره مهاجرت است. شاید تازگی در ماجراهای آن دیده نشود اما به دلیل حضور دو نوجوان و تلاش آنها برای حفظ خانواده اثری قابل توجه است.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 235 بار

Jamal%20al Din%20Akrami%20(%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%85%DB%8C)

عنوان کتاب: شب به خیر ترنا

نویسنده: جمال الدین اکرمی

تعداد صفحات کتاب: 159 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 11.63 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

فضای رازآلود و پرتنشی که میان شخصیت‌ها روایت می‌شود با افزوده شدن عنصر مبهمی به داستان جذاب‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. کامیون سیاه رنگی که راننده آن مردی میانسال و مشکوک است، سایه به...
بروزرسانی: 12 ماه قبل
تعداد بازدید: 154
از وقتی دوست صمیمی جزمین، بکی، ناپدید شده همه او را سرزنش می کنند. بکی از ساختمانی بلند می پرد اما هیچ وقت به زمین نمی رسد، انگار که او بین زمین و آسمان محو شده. همه فکر می کنند جزمین در ناپدید شدن او دست داشته است...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 317

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *