دانلود کتاب مجرمان را بیاورید
کتاب مجرمان را بیاورید گیرا و تطهیر کننده است، لکه های تاریخ را ازبین می برد و آن را صیقل می دهد، به طوری که گذشته انگلیس چیزی واضح به نظر می رسد.
این کتاب دنبالهی کتاب تالار گرگ است که در سال 2009 از این نویسنده به چاپ رسید. این دو کتاب شرح دوران پادشاهی هنری هشتم، پادشاه انگلستان در فاصله سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۵۳۵ است که به زیبایی وقایع تاریخی و سیاسی آن دوران را نشان میدهد. در این داستان هنری هشتم قصد دارد از همسرش «کاترین آراگون» خواهر شاه اسپانیا جدا شود و با زنی دیگر به نام «بولین» ازدواج کند تا فرزند پسری بیاورد. این اتفاق از سوی پادشاه مخالفان شدیدی دارد و از سوی قانون کلیسا خلاف است.
این اتفاق سبب بروز مشکلات شدیدی در انگلستان آن دوران میشود و پاپ و دستگاه واتیکان، کشیشان و گروهی از روحانیون روبهروی شاه قرار میگیرند. با وجود تمام این مشکلات، هنری هشتم خواستار موافقت روحانیون با طلاق، ازدواج مجدد و ریاست او بر کلیسای انگلستان است. دلیل تصمیم هنری هشتم برای ریاست بر کلیسای انگلستان تقویت خزانهی شاهی و تهیهی پول برای خرید گندم و آذوقه از کشورهای دیگر است.
خلاصه کتاب
هیلاری منتل در پی تالار گرگ، برنده جایزه سال 2009 و جایزه بهترین کتاب پرفروش نیویورک تایمز، با سقوط آن بولین در کتاب مجرمان را بیاورید به قلب تاریخ تودور وارد می شود. اگرچه آن برای ازدواج با او هفت سال جنگید، هنری دیگر تمایلی به او ندارد. او نتوانسته است برای او فرزندی بیاورد. هنگامی که کاترین برکنار شده در زمان تبعید درگذشت، آن کاملا به عنوان مرکز شایعات و بدخواهی ها قرار می گیرد.
با دستور هنری، توماس کرومول آماده است تا آن را از بین ببرد. بیش از سه هفته وحشتناک، آن در شبکه ای از توطئه ها گرفتار می شود، در حالی که جین سیمور موذی در انتظار حلقه عروسی مسموم ایستاده است. اما آن و خانواده قدرتمند او بدون مبارزه سرسختانه نتیجه نخواهند گرفت. اثر پیش رو به دنبال محاکمه دراماتیک ملکه و خواستگارانش برای زنا و خیانت است. کرومول باید برای شکست بولینز با دشمنان خود یعنی اشراف پاپیستی متحد شود. چه هزینه ای برای از بین بردن آن خواهد پرداخت؟
رمان مجرمان را بیاورید یکی از 10 کتاب برتر سال 2012 نیویورک تایمز، و یکی از 10 کتاب برتر هفته نامه ناشران و یکی از 10 کتاب برتر سال 2012 واشنگتن پست است. مانتل می داند چه چیزی را انتخاب کند ، چگونه صحنه ها را زنده جلوه دهد ، چگونه شخصیت های داستان خود را بسازد. به نظر می رسد او تقریبا قادر به انتزاع نیست. او به طور غریزی به واقعیت قابل توجهی دست می یابد … خلاصه اینکه این رمان نویس استعداد ارزشمندی دارد.
بخشی از متن کتاب
موهایش به دستهای کاه فلزی می ماند. هیکلش لاغر، اما پرنیه است و بوی عرق اسب، چرم و دکان اسلحه فروشی می دهد. به شکلی مرموز حالت آتشگاه یا شاید خاکستری رو به سردی دارد. مثل خاک سوزان، اما تند و زننده است. از هیچ آدم زنده ای غیر از هنری هشتم نمی ترسد که هوس کند قلمرو دوکی او را از دستش بگیرد. از مرگ اما می هراسد. می گویند در هر کدام از خانه هایش باشد، عصرگاه می توان صدای بستن پشت دری ها و کشیدن زبانه ی قفل ها را از دوردست شنید. آن هم از ترس این که مبادا روح کاردینال وولزی بخواهد از روزنه ای وارد شود یا او را از راه پله ها به پایین گل دهد.
و اگر نورفولک بخواهد از وولزی بگریزد، می تواند درون یک صندوق، دراز بکشد و از درز چوب صندوق نفس بکشد. با این همه روح وولزی می تواند از درون سوراخ کلید به درون بوزد یا از مسیر دودکش، با شتاب مثل یک فاخته دوده گرفته، پایین بیاید. آن بولین، این خواهر زاده ی خاندان نامدار که به صحنه آمد، جناب دوک تصور کرد دردسرهایش پایان یافته است. آخر دردسرهای زیادی را تحمل می کرد. این بزرگ ترین نجیب زاده ی مملکت، دشمنانی داشت که به او توهین می کردند و بدخواهاش بودند. اعتقاد داشت هر زمان این دختر تاج بر سر بگذارد، جای او در سمت راست شاه خواهد بود.
روزگار اما به میل او پیش نرفت و دوک از چشم افتاد. این ازدواج برای دوک ثروت و احترامی که انتظار داشت، در پی نیاورد. خانم آن، همه امتیازها را برای خود برداشت و بقیه نصيب تامس کرامول شد. انتظار داشت ملکه ی تازه از او راهنمایی بخواهد که او نیازی به راهنمایی هم نداشت. در واقع روشن کرد که فقط خود خودش را می بیند؛ نه جناب دوک را که اکنون بزرگ خاندان است. در چشم دوک، این فرایند غیر طبیعی بود: یک زن که نمی تواند بزرگ خانواده باشد! سرسپردگی و فرمان برداری وظیفه ی زن است. گرچه ملکه و زنی ثروتمند باشد، جایگاه خود را باید بداند؛ یا به او بیاموزند تا بداند.
هاوارد، دوک نورفولک گاهی در جمع، نه از شاه که از آن بولین با غرغر خرده می گرفت. بیشتر مایل بود وقت خود را در روستای خود بگذراند و همسرش دوشس نورفولک را به ستوه آورد. دوشس هم گاه به گاه به تامس کرامول نامه می نوشت و از رفتار دوک با خود گله می کرد. گویی او، تامس کرامول قادر بود جناب دوک را به عاشق سینه چاک دوشس یا موجودی منطقی تبدیل کند. بعدها اما وقتی معلوم شد آن برای بار دوم باردار است، دوک دوشادوش همراهان خنده برلبش به دربار آمد و خیلی زود پسر بد ادایش هم به او پیوست.
نقد کتاب مجرمان را بیاورید
هیلاری مانتل در رمان تاریخی مجرمان را بیاورید دوران پرآشوب، امّا اثرگذار بر آینده بریتانیا و اروپا در قرن شانزدهم را روایت کرده است. نویسنده به زیست و گذران مردم، بیش از روند و منطق تاریخ و عناصر تاریخساز توجّه کرده و نشان میدهد در عرصه سیاست، چگونه میتوان با ناراستی، دسیسه و نزدیکی به کانون قدرت و بیپروایی، در خدمت خواستهای پادشاه درآمد.
دوران پادشاهی هنری هشتم تاریخ و روند زندگی اجتماعی، سیاسی و مذهبی انگلستان را تحت تأثیر بسیار قرار داد. مطالعهی این دوران خواننده را با وقایع و رویدادهای قرن شانزدهم انگلستان آشنا میکند. کتاب پیش رو در قالب داستان به زیبایی وضعیت دربار و هوسبازیهای پادشاه انگلیس آن دوران را به تصویر کشیده است.
کتاب مجرمان را بیاورید نه تنها جسورانه ترین کتاب هیلاری منتل، بلکه بهترین کتاب اوست و شهرت منتل را به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان زنده انگلیس تأیید می کند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 319 بار
عنوان کتاب: مجرمان را بیاورید
برنده ی جایزه ی بوکر سال 2012
برنده ی جوایز کاستا بوک و Audie سال 2012
نامزد دریافت چندین جایزه ی ادبی دیگر
جز برترین رمان های تاریخی
جزو برترین آثار داستانی دهه 2010 به انتخاب نیویورک تایمز
جز کتاب های برگزیده به انتخاب واشنگتن پست
جزو کتاب های برگزیده به انتخاب Publishers Weekly
نویسنده: هیلاری منتل
مترجم: علی اکبر قاضی زاده
تعداد صفحات کتاب: 383 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 49.42 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب