دانلود کتاب پرواربندان
نمایشنامه پرواربندان داستان یک روشنفکر و مبارز سیاسی است که برای افشای واقعیتهایی که میداند نقشههای بسیاری در سر پرورانده است.
غلامحسین ساعدی نام این شخصیت را به اختصار «میم» گذاشته است که شاید مخفف مردم است. تعدادی از دوستان وی او را به یکپرواربندی دعوت میکنند تا از مطلب مهمی آگاهش کنند. آن مطلب چیزی نیست جز کشته شدن شخصی که میم بنا داشته رسوایش کند تا جامعه خیلی چیزها در موردش بداند…
غلامحسین ساعدی از شاخصترین نمادهای نسلی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی است که تصویر زمانه پرتب وتاب شان را در آثارشان به دست میدادند. داستانها و نمایشنامههای ساعدی برآمده از ذهنیتی متعهد است که آرمان جامعه بدون رنج را به تصویر کشیدهاند و از این رو آثار او بهجز ویژگیهای ادبیشان از اهمیتی دیگر هم برخوردارند.
خلاصه کتاب
نمایشنامه پرواربندان که نخستینبار در سال 1348 به کارگردانی محمدعلی جعفری روی صحنه رفت، هجویهای است از محاکمات فرمایشی زندانیان سیاسی در عصر استبداد پهلوی به زبان نمادین و استعاری. متفکری اهل قلم و مبارزی سر سخت که نویسنده او را با نام «میم» به خواننده میشناساند بنا به دعوت دوستی که او را به اسم مرد اول میشناسیم به خانهای دور افتاده و متروک متعلق به مرد دوم و جایگاه پرواربندی گاو و گوسفند، رهسپار میشود.
وی پس از ورود به خانه در مییابد که نیت مرد اول از کشاندن او به آنجا ظاهراً حمایت از «میم» بوده است که به قتل شخصیتی ذی نفوذ به نام معبودی متهم شده است. اعلام بی گناهی و تمایل «میم» به ترک خانه بی ثمر میماند و او در حقیقت به زندانی آن خانه مبدل میشود. در پرده دوم شاهد گذشت زمانی نامعلوم و تغییراتی در ظاهر و روحیات «میم» هستیم که در ملاقاتی با پدر، عمو و استادش، رفتاری پرخاشگرانه در قابل انتقادات و اعتراضات آنان نشان میدهد.
عاقبت در پرده سوم نمایشنامه پرواربندان با ورود شخصیتی جدید به نام قاضی، محاکمهای نمایشی صورت میگیرد که متهم (میم) در طی آن به رغم ضرب و شتم عمال دادگاه تنها سکوت اختیار میکند. لیکن با بهره جستن از فرصتی مناسب پا به فرار می گذارد. صدای گلولهای از در دور دست و ورود شخصیتی که مرد سوم خوانده میشود به صحنه در حالی که اسلحهای در دست دارد، حاکی از کشته شدن میم و پایان ماجرا به نحو احسن است.
معرفی نویسنده
غلامحسین ساعدی در ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز متولد شد. دکتر علی اکبر ساعدی جراح برادر دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و شاعر شهیر و برجسته درباره برادرش و مدرسه طالقانی (منصور سابق) تبریز میگوید: غلامحسین پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبستان بدر، کوچه غیاث در خرداد ماه سال ۱۳۲۷ گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مهرماه همین سال برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان منصور شد.
دبیرستان منصور در زمینی بنا شده بود که قبلاً قبرستان بود، به هنگامی که منصور استاندار آذربایجان شده بود این دبیرستان سر و سامان گرفت و برای همین نام منصور را روی دبیرستان ما گذاشته بودند، دبیرستان خیلی خوبی بود، معروف بود، اتوریته داشت و خیلی هم از خانه ما دور نبود.
نویسنده نمایشنامه پرواربندان کار خود را با روزنامهنگاری آغاز کرد. در نوجوانی به طور همزمان در ۳ روزنامهٔ فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب مینوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیریها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد. وی تحصیلات خود را با درجه دکترای پزشکی، گرایش روانپزشکی در تهران به پایان رساند. مطبش در خیایان دلگشا در تهران قرار داشت و او بیشتر اوقات بدون گرفتن حق ویزیت بیماران را معاینه میکرد.
ساعدی با چوب به دست های ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب تا مشروطیت، پرورابندان، دیکته و زاویه و آی بی کلاه آی با کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد و نمایشنامههای او هنوز هم از بهترین نمایشنامههایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شدهاند.
غلامحسین ساعدی یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی، رحیم خیاوی، بهمن فرسی، عباس جوانمرد، بیژن مفید، آربی اوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، اسماعیل خلج و… تئاتر ایران را در سالهای ۴۰-۵۰ دگرگون کرد. پس از ۱۳۵۷ و درگیر شدن ساعدی با سانسور و دستگاه ضد فرهنگی در پس از انقلاب، نمایشنامه اتللو در سرزمین عجایب را که در خفقان و خفا به چاپ رساند.
پس از دوران تعقیب و آزار نزدیکان وآشنایانش مجبور به فرار از ایران شد، وی در غربت به چاپ دوباره “الفبا” را (جهت حفظ فرهنگ) آغاز کرد. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.
نقد نمایشنامه پرواربندان
کتاب پرواربندان نمایشنامهای سیاسی است. از وضعیتی سخن میگوید که مرز بین دوست و دشمن و خائن مخدوش است. میم شخصیت اصلی نمایشنامه روزنامه نگار است. او در پرواربندانی اسیر میشود. موقعیت و نقش پررنگ مکان نمایشنامه، پرواربندانی که مرتب از اطراف آن صدای گاو، گوسفند و بولدوزر میآید، درخشان است.
انگار مکان نیز به یکی از پرسوناژهای نمایشنامه تبدیل میشود و نقش مهمی در طرح نمایشنامه دارد. این جنس توجه و ظرافت در به کارگیری موقعیت مکانی در تاریخ نمایشنامه نویسی ایران کم سابقه است.
کتاب های پیشنهادی
عنوان کتاب: نمایشنامه پرواربندان
نویسنده: گوهر مراد (غلامحسین ساعدی)
تعداد صفحات کتاب: 127 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.49 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
2 پاسخ
با درود
فایل خراب است. لطفا بررسی کنید.
سلام. لطفا دقت کنید که فایل ها با پسوند رار فشرده سازی شده اند و برای استخراج باید از برنامه وینرار (که در صفحه راهنمای کاربر قرار گرفته) استفاده کنید.