پسرک فلافل فروش

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
پسرک فلافل فروش (nbookcity.com)

معرفی کتاب پسرک فلافل فروش

کتاب پسرک فلافل فروش یکی از بهترین کتاب هایی ست که واقعا هر قصه اش برای آدمی که دنبال پند گرفتن باشد درس زندگی است. البته اگر فرد خواننده انسان متعصبی باشد به پیام های کتاب نمیرسد؛ حالا چه متعصب نسبت به دین بزرگ اسلام،چه مخالف اسلام.هرچه هست شهید محمدهادی ذوالفقاری یک انسان واقعی بود که از خودسازی وارد کار تبلیغ در جبهه نبرد با تروریست های داعش شد و در یک حمله انتحاری به شهادت رسید. روحشان شاد.

بخشی از مقدمه کتاب

در روزگاری که جامعه بی‌هویت غرب، از نبود اسطوره‌های واقعی رنج می‌برد، و برای مخاطبان خود آرنولد و بت‌من و مرد عنکبوتی و صدها قهرمان پوشالی می‌سازد، ما قهرمانان واقعی داریم که می‌توانند برای همه جوامع انسانی الگوی واقعی باشند. در روزگاری که آمریکا و اسرائیل به کلاهک‌های هسته‌ای خود می‌نازند، محور مقاومت با سیلی محکمی که بر صورت استکبار زده است، کلاهک‌های هسته‌ای غرب را بی‌تأثیرترین سلاح نظامی دنیا کرده.

آری، نسل سوم انقلاب ما اگرچه ابراهیم هادی ندارد، جوانانی دارد که کپی برابر اصل شهدای جنگ تحمیلی هستند، کپی برابر اصل شهید هادی… اما حکایت این مجموعه به جوانی اختصاص دارد که علاقه عجیبی به شهید ابراهیم هادی داشت. همیشه سعی می‌کرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از شهید هادی را جلوی موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسیار بزرگ بود. با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می‌شناخت. کتاب «سلام بر ابراهیم» را بارها خوانده بود و مانند بسیاری از جوانان این سرزمین، می‌خواست ابراهیم را الگوی خود قرار دهد. نوع لباس پوشیدن و برخورد و گفتار و رفتار او همه دوستان را به یاد شهید ابراهیم می‌انداخت. او ابراهیم هادی از نسل سوم انقلاب بود.

چکیده کتاب

داستان پسرک فلافل فروش با هدایت گره خورده است ،نامش هادی و مرادش ابراهیم هادی و محل شهادتش هم سامرا شهر امام هادی و مهم تر از همه خودش که متحول شد و هدایت شد و حال هدایت گر امثال من است، ابتدا فقط یک بسیجی تند و تیز و متعصب بود ولی بعد ها تحول اساسی در وجودش شکل گرفت و در جوار حضرت امیر روز به روز رشد کرد و از نردبان سعادت بالا رفت ، تفاوت در عکس ها هم مشخص است عکسهای آخر حال و هوای عجیبی دارد ،نکته مهم در رابطه با او کنجکاوی و در حرکت بودن اوست ،اول درس را رها می کند به امید کار بعد احساس نیاز می کند و درس را ادامه می دهد. ‌نکته دیگر آن همه کار برای خلق خدا به راستی که مرید واقعی ابراهیم است ،کجا دیده اید که طلبه پول حوزه را نگیرد و تازه کار بکند بصورت رایگان برای بی بضاعت ها؟؟

کتاب به زندگی‌نامه و خاطرات طلبه جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری می‌پردازد. پسرک فلافل فروش داستانش را از زبان همراهان و دوستان شهید از دورانی شروع می‌کند که قهرمان داستان برای به سرانجام رسیدن انتشار خاطرات شهید ابراهیم هادی به یک گروه فرهنگی می‌پیوندد. مخاطب در ادامه از زبان دوستان و خانواده شهید ذوالفقاری، با روحیات و خلقیات او آشنا و همراه می‌شود. قرار است این کتاب به زبان اسپانیولی ترجمه و در کشورهای مقصد توزیع شود.

بخشی از متن کتاب

شخصیت‌ هادی برای من بسیار جذاب بود. رفاقت با او کسی را خسته نمی‌کرد. در ایامی که با هم در مسجد موسی ابن جعفر (ع) فعالیت داشتیم، بهترین روزهای زندگی ما رقم خورد. یادم هست یک شب جمعه وقتی کار بسیج تمام شد‌ هادی گفت: بچه‌ها حالش رو دارید بریم زیارت؟ گفتیم: کجا؟! وسیله نداریم. هادی گفت: من می‌رم ماشین بابام رو می‌یارم. بعد با هم بریم زیارت شاه‌عبدالعظیم (ع). گفتیم: باشه، ما هستیم. هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین پدرش برگردد. بعضی از بچه‌ها که‌ هادی را نمی‌شناختند، فکر می‌کردند یک ماشین مدل بالا و…

چند دقیقه بعد یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد. فکر کنم تنها جای سالم این ماشین موتورش بود که کار می‌کرد و ماشین راه می‌رفت. نه بدنه داشت، نه صندلی درست و حسابی و… از همه بدتر اینکه برق نداشت. یعنی لامپ‌های ماشین کار نمی‌کرد! رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند. هر کسی ماشین را می‌دید می‌گفت: اینکه تا سر چهارراه هم نمی‌تونه بره، چه برسه به شهر ری. اما با آن شرایط حرکت کردیم. بچه‌ها چند چراغ‌قوه آورده بودند. ما در طی مسیر از نور چراغ‌قوه استفاده می‌کردیم.

وقتی هم می‌خواستیم راهنما بزنیم، چراغ‌قوه را بیرون می‌گرفتیم و به سمت عقب راهنما می‌زدیم. خلاصه اینکه آن شب خیلی خندیدیم. زیارت عجیبی شد و این خاطره برای مدت‌ها نقل محافل شده بود. بعضی بچه‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند: می‌خواهیم برای شب عروسی، ماشین‌ هادی را بگیریم و… چند روز بعد هم پدر‌ هادی آن پیکان استیشن را که برای کار استفاده می‌کرد فروخت و یک وانت خرید.

نقد کتاب پسرک فلافل فروش

کتاب پسرک فلافل فروش عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم ، طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری است . شهید ذوالفقاری چند سالی می شد برای ادامه تحصیل در علوم فقهی عازم نجف شده بود .با شنیدن خبر هجوم داعشی های تروریست به سرزمین عراق و هتاکی شان به ساحت پاک خاندان رسول الله ( ص ) درس و بحث را رها کرد و به میدان جنگ با این طرفداران اسلام آمریکایی رفت .

کتاب شهید هادی ذوالفقاری حاوی مجموعه خاطراتی از خانواده و جمعی از دوستان و آشنایان شهید ذوالفقاری در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات می‌باشد. این پست صرفا جهت معرفی کتاب بود برای خرید کتاب می توانید به سایت انتشارات شهید ابراهیم هادی مراجعه کنید.

شاید به این کتاب ها نیزعلاقمند باشید:

  1. یادت باشد …
  2. پیرمرد و دریا
  3. آموزش مقدماتی نرم افزار افتر افکت
  4. رازهایی در مورد زنان
  5. شاهزاده عقیم جلد دوم

تعداد بازدید: 2,645 بار

Mohammad%20Hadi%20zolfaghary%20 %D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C%20%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D8%A7%D8%B1%DB%8C

عنوان کتاب: پسرک فلافل فروش

زندگینامه و خاطرات طلبه جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری

نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

تعداد صفحات کتاب: 160 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 3.2 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

برای خرید کتاب به سایت ناشر کتاب مراجعه کنید.

نوشته‌های مشابه

سلام بر ابراهیم کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 10114

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *