انسان و درونش

معرفی کتاب انسان و درونش

یکی دیگر از آثار معروف گراهام گرین ؛ کتاب انسان و درونش می باشد. گراهام گرین رمان ‌نویس، نمایشنامه ‌نویس، منتقد ادبی و سینمایی و نویسندهٔ پرکار داستان‌های کوتاه انگلیسی بود. داستان کتاب انسان و درونش درباره فردی به اسم اندروز است که بعد از اینکه با ماموران گمرک درگیر می شود باعث کشته شدن یک مامور گمرک شده و فرار می کند. در هنگام فرار به خانه الیزابت می رود. الیزابت به تازگی شوهر خودش را از دست داده و اندروز از الیزابت در برابر همسایه ها که گمان می کنند وی زنی است که به اخلاقیات پایبند نیست محافظت می کنند. پس از اینکه اندروز در مه با کارلین که رئیس قاچاقچی هاست مواجه می شود به خانه الیزابت برمی گردد و الیزابت او را متقاعد می کند که در دادگاه لوز بر علیه قاچاقچی ها شهادت دهد…

اندرو به لوز سفر می کند و در دادگاه با وجود اینکه توسط دیگر شاهدان مورد تمسخر واقع می شود شهادت می دهد. محاکمه با تبرئه قاچاقچی ها تمام می شود و آنها سعی می کنند کار اندروز را با صدمه زدن به الیزابت جبران کنند. اندروز به خانه الیزابت باز می گردد و او را از وجود خطر آگاه می کند. زمانی که الیزابت او را برای آوردن آب از چاه می فرستد متوجه می شود که یکی از قاچاقچی ها در داخل خانه است. او می دود تا کمک بگیرد اما زمانی که برمی گردد متوجه می شود که الیزابت توسط یکی از قاچاقچی ها کشته شده و کارلن در خانه به انتظار او نشسته است. پس از آنکه اندروز متوجه می شود تنها راه لودادن پدرش آسیب رساندن به خودش است به کارلین می گوید که خانه را ترک کند

و اینکه خودش مسئولیت قتل الیزابت را بر عهده خواهد گرفت…

بخشی از متن کتاب

دختر توضیح داد و گفت: اگر او در آسمان ها بود این کار امکان پذیر نمی شد. آنروز با خنده خشم آلودی  گفت: در باری مردی که من از او نفرت دارم از این موضوع پاکی نیست. راستی به نظر شما خیلی عجیب است که آدم از یک مرده متنفر باشد؟ این موضوع شاید شما را بیشتر به افسانه هایتان پای بند کند. اگر آنها مانند هوا نامرئی و سیال باشند شاید ما هنگام نفس کشیدن آنها را تنفس کنیم نیست؟ …

درباره نویسنده کتاب

گراهام گرین در طول عمر طولانیش در غالب معرکه‌های سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستان‌هایش عمدتاً در متن همین وقایع قرن بیستم می‌گذرد، آثاری که ابهامات انسان نوین در این دنیای ناآرام را می‌نماید.گراهام گرین چهارمین فرزند از شش فرزند چارلز هنری و ماریون گرین بود. پدر وی چارلز هنری گرین رئیس مدرسه برک همستد  بود. برادرش هیو نیز تا مدیر کلی شبکه بی‌بی‌سی ترقی کرد.گرین ابتدا در مدرسه پدرش و سپس در آکسفورد تحصیل کرد.

در دوران نوجوانی ملال مرضی و مهلکش او را دو بار به خودکشی کشاند. و حتی مدتی به بازی رولت روسی پرداخت؛ به مدت شش ماه هر ماه یک بار به جنگلی دورافتاده می‌رفت و یک گلوله در خشاب چرخنده یک رولور شش تیر قرار می‌داد، خشاب را می‌چرخاند و لوله تپانچه را به شقیقه‌اش می‌گذاشت و ماشه را می‌چکاند. در هر شش بار گلوله‌ای شلیک نشد. و به گفته خودش هجوم آدرنالین در شرایط ترس و هیجان بسیار شیمی خون و روحیه‌اش را تغییر می‌داد و افسردگی‌اش را موقتاً درمان می‌کرد.

در ۱۹۲۳ به حزب کمونیست انگلستان پیوست.

سایر آثار گراهام گرین را از این قسمت می توانید مشاهده و دانلود کنید.

تعداد بازدید: 1,029 بار