مرد سوم

مرد سوم (nbookcity.com)

دانلود کتاب مرد سوم

گراهام گرین بعد از نوشتن فیلم ‌نامه‌ی مرد سوم به فکر نوشتن رمانی براساس همین فیلمنامه افتاد و این رمان را منتشر کرد. فیلم «مرد سوم» به گارگردانی «کارول رید» و با بازی «جوزف کاتن»، «آلیدا والی» و «اورسن ولز» ساخته شده که در سال 1949 برنده‌ی نخل طلا در جشنواره کن شد و در سال 1950 برنده‌ی بهترین فیلم‌برداری سیاه و سفید و نامزد بهترین کارگردانی و بهترین تدوین نیز گشت، همچنین در سال 1999 انستیتوی فیلم انگلستان، مرد سوم را به عنوان بهترین فیلم انگلیسی زبان قرن بیستم انتخاب کرد.

گرین مرد سوم را به سبک رئال در ژانر پلیسی و جنایی نوشته است و پیچیدگی مسائل جنایی را به خوبی به تصویر می‌کشد و مخاطب را در پیچ و تاب کشف معماها همراه می‌کند. درون ‌مایه محبوب گراهام‌گرین «جدال خیر و شر» است و در بیشتر رمان‌هایش، شر، جذابیتی دوچندان دارد و کار کسی که می‌خواهد خیر را به شر ترجیح دهد، سخت و پیچیده است. مرد سوم نیز داستانی پرفراز و نشیب درباره رویارویی خیر و شر است. کتاب  مرد سوم درباره‌ی نویسنده ‌ای به نام هولی مارتینز است که برای دیدار دوست دوران کودکی‌اش هری لایم به شهر دیگری سفر می‌کند، ولی به محض رسیدن متوجه می‌شود، همان روز هری طی یک تصادف رانندگی کشته شده است.

بخشی از متن کتاب

اگر قرار است این داستانِ عجیب و کم وبیش غمناک را بخوانید، باید خبر داشته باشید که کجا اتفاق افتاده: شهرِ ویران و غم زده ی وین تقسیم شده بود به منطقه ی نفوذِ چهار قدرتِ شوروی، بریتانیا، امریکا و فرانسه؛ چند منطقه که با تابلوهای هشداردهنده از هم جدا می شدند ( ساختمان های عمومی و مجسّمه های غول پیکر هم آن جا بودند ) . اختیارِ مرکز شهر هم دست هر چهار قدرت بود. چهار قدرت، ماهی یک بار، به نوبت، اختیارِ این میدان را، که روزگاری طراوت و تازگی ازش می بارید، دست می گرفتند. شب اگر آدمی این قدر احمق می بود که هوس کند شیلینگ های اتریشی اش را خرجِ یلّلی تلّلی کند، با جفت چشم های خودش می دید که این قدرت های بین المللی چه جوری انجامِ وظیفه می کنند: چهارتا دژبان ( هر ضلعِ قدرت یکی ) به زبانِ دشمنِ مشترک شان چند کلمه ای بلغور می کردند؛ اگر اصلاً دهن شان می جنبید! چیزِ زیادی راجع به وینِ بین دو جنگ نمی دانستم و سن وسالم هم که قد نمی داد وینِ قدیم را با موسیقی اشتراوس و آن جذّابیت های پُرزرق وبرقش به یاد بیاورم.
وین، به چشمِ من، شهری خرابه و حقیر می رسید که در آن فوریه خیابان هاش به رودخانه هایی پُر از برف و یخ بدل شده بود. رودخانه ی گِل آلود وراکدِ دانوب هم آن ورِ منطقه ی شوروی بود؛ جایی که پراترِ خراب و متروکْ پُر شده بود از علف های هرز. چرخ فلکِ بزرگی بالای پایه هاش، به آهستگی، می چرخید و بیشتر به ستون های خرابه شبیه بود. محوّطه پُر بود از آهن ِ زنگ زده ی تانک های له شده ای که کسی کاری به کارشان نداشت و هر جا که برف سبُک تر باریده بود، نوکِ یخ زده ی علف ها را هم می شد دید. قوّه ی تخیلم آن قدر قوی نیست که شهر را آن جور که بود تصور کنم؛ این است که هتل زاخِر، به نظرم، فقط اقامت گاهِ موقّتِ افسران انگلیسی است و کِرتنِر اِشتِراسه را هم فقط به چشمِ مرکز خریدی مدرن می بینم.
تازه تا جایی که چشم کار می کند، بیشتر جاهای این خیابان و طبقه ی اوّلِ ساختمان ها را مرمّت کرده اند. سربازِ شوروی با کلاه پوستی و تفنگی روی شانه اش از خیابان رد می شود، چند نفر هم جمع شده اند دوروبَرِ دفترِ اطلاعاتِ امریکا و چند مردِ بارانی پوش هم نشسته اند پشت پنجره های اُلد وی ینا و قهوه ی نامرغوب می خورند. این، تقریباً، همان وینی ا ست که هفتمِ فوریه ی سالِ پیش رولو مارتینز واردش شد. طبقِ پرونده هام و چیزهایی که خودِ مارتینز برام تعریف کرده؛ همه چیز را، تا جایی که می شده، دقیق بازسازی کرده ام. تا جایی هم که می شده دقت کرده ام. سعی ام این بوده که حتا یک خطِ این گفت وگوها را از خودم درنیاورم؛ هر چند نمی توانم تضمینی بدهم که حافظه ی مارتینز درست وحسابی کار می کند. شاید اگر دختره را از این داستان کنار بگذارید، داستانی بی خود از آب دربیاید و اگر ماجرای بی ربطِ سخنرانی در شورای فرهنگی بریتانیا نباشد، داستانی غم انگیز و خشک به نظر برسد.

شما می توانید این کتاب را به صورت رایگان از شهر کتاب دانلود و مطالعه نمایید.

تعداد بازدید: 981 بار

Graham%20Greene%20 %DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%85%20%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%86 3

عنوان کتاب: مرد سوم

نویسنده: گراهام گرین

مترجم: بهروز تورانی

تعداد صفحات کتاب: 132 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 4.71 مگابایت

نوع فایل: PDF

منبع: شهر کتاب

نوشته‌های مشابه

داستان آمریکایی آرام در رابطه با روزنامه ‌نگار انگلیسی ساکن ویتنام است که شاهد کشتار کودکان معصوم و بی‌دفاع این کشور است. جنایتی که به دست آمریکایی‌ های به ظاهر آرام رخ می‌دهد. و باز کشتار کودکانی که به هیچ یک از طرفین نزاع وابستگی ندارند، بستر مناسبی برای نوشتن داستانی جاسوسی می‌شود.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1299

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *