تو آن هستی

دانلود کتاب تو آن هستی

جوزف کمبل در کتاب تو آن هستی (دگردیسی در استعاره‌های دینی) مضامین جهانی را که در سنت‌های مذهبی در فرهنگ‌ها یافت می‌شود، بررسی می‌کند.

کمبل اسطوره‌ شناس و نویسنده مشهور آمریکایی بود که به خاطر آثارش در مورد اسطوره‌ شناسی تطبیقی و کتاب قهرمان هزار چهره شهرت داشت. عنوان کتاب حاضر از عبارتی گرفته شده است که اغلب با فلسفه Advaita Vedanta مرتبط است، که نشان می دهد خود فردی (تو) در نهایت با واقعیت الهی یا نهایی (آن) یکسان است.

ما زنان و مردان،‌ خود را در بیان خلاق حسرت‌ها، آرزوها و غم‌های ‌انسانی‌ِ سنتِ خاص‌مان پیدا می‌کنیم و این کارها چنان با رفتار و اعمال ما سرشته است که فکر نمی‌کنیم انسان‌های فرهنگ‌ها و سنت‌های دیگر هم همین‌گونه‌اند. درحالی‌که اگر چشم و گوش‌مان را به‌دقت باز کنیم، می‌توانیم در ادبیات، آیین‌ها و نمادهای دیگران نیز خودمان را کشف ‌کنیم، حتی‌ اگر ابتدا به چشم ما بسیار زشت و بیگانه باشد…

خلاصه کتاب

در سراسر کتاب تو آن هستی کمبل به این موضوع می‌پردازد که چگونه نمادهای مذهبی، اسطوره‌ها و آیین‌های مختلف حقایق عمیقی درباره وجود و معنویت انسان منعکس می‌کنند. او تأکید می‌کند که این استعاره‌ها را می‌توان به‌عنوان بیان تجربیات جهانی بشری درک کرد تا توصیف تحت اللفظی موجودات یا رویدادهای ماوراء طبیعی.

کمبل برای نشان دادن ایده های خود از نمونه هایی از سنت های مذهبی مختلف استفاده می کند و اشتراکات بین سیستم های اعتقادی به ظاهر متنوع را برجسته می کند. هدف او روشن کردن وحدت زیربنایی تجربه معنوی انسان در عین احترام به تنوع فرهنگی است. کتاب تو آن هستی خوانندگان را به شناخت معانی عمیق‌تر در نمادگرایی مذهبی دعوت می‌کند.

این اثر مخاطب را تشویق می‌کند تا سفرهای معنوی خود را از طریق دریچه‌ای فراگیر که فراتر از جزمات یا آموزه‌های خاص است، کشف کنند. این کتاب اثری است از سخنران، مدرس و اسطوره شناس برجسته آمریکایی که در آثار خود با عشقی مسلم به مجموعه ای از اسطوره های جهانی و نمادها پرداخته بود، آثاری که برخی از آنها همچنان سال‌ها پس از مرگش منتشر نشده است.

«تو آن هستی» عبارتی است که درون مایه اغلب تاملات معنوی جوزف را تشکیل داده و او آن را مضمون همه اساطیر شرقی و نیز استعاره های دینی مفهوم «بازگشت» می داند. مضمونی که کمبل شاید به شکلی ناخودآگاه بر آن استوار بود و درکی صحیح از آن به دست آورده بود.

بخشی از متن کتاب

یک انگاره اسطوره‌ای، در اصل یک بازخوانی و طریق بی‌واسطه انرژی روانی است. نشانه یک انرژی برانگیخته شده و انرژی جهت یافته است. اسطوره نظامی از انگاره‌های احساسی یا تأثیر است؛ و خود این بازنمودها احساس یا تأثیر را ایجاد می‌کنند. اساطیر خودمان، من و شما، بخشی از میراث انگاره‌های تأثیر است. ببینید حالا چه بر سر اساطیر ما آمده است. در سطح عقلانیت، آنها پوچ انگاشته می‌شوند و بنابراین هیچ معنایی ندارند.

و اینگونه نظام مبتنی بر عقلانیت ما، پیوندهای آنها را از ما بریده و ما در زندگی‌مان نمی‌توانیم به انرژی آن دسترسی داشته باشیم. دوم اینکه نمادهای ما را نهادهای دینی که از این نمادها تفسیر و تعبیر تاریخی ارائه کرده‌اند، زاییده‌اند. نمادهایی که باید به رمز و راز روان و یا روح تعبیر شوند، برعکس، به رخدادهای واقعی تاریخی ارجاع داده می‌شوند، که آنگونه که محققان مدرن به ما می‌گویند هرگز چنین نبوده است.

مادام که مردم می‌اندیشند ابتدا بهشت عدنی بوده که در آن یک افعی زندگی می‌کرده و آن افعی با آدم و حوا حرف زده و آنها را فریب داده و اینکه در آن باغ چیزی شبیه به هبوط رخ داده است و این هبوط لازمه رستگاری و نجات ماست و مادام که فکر می‌کنند توفانی، برج بابلی، ابراهیمی، خروج از مصری، نسخه‌ای از ده فرمان وجود داشته که در طور سینا بر دست‌های فیزیکی موسی بوده است…

و تازه بعد از اینکه اولین الواح را به دلیل فساد قومش شکست، دوباره رفت و الواح دیگری آورد؛ مادام که این چیزها مردم را متقاعد می‌کند و مردم نیز آنها را به نام رویدادهای تاریخی و عینی می‌پذیرند، پس نمادهایش را هم می‌پذیرند و با آنها به معبد و کلیسا می‌روند، چنانکه اینها همهٔ سنت‌های دینی‌‌شان است. به این ترتیب به محض اینکه در فهم و تشخیص مردم نسبت به حتمی و واقعی بودن این حوادث شک و شبهه ای وارد شود… (ص146 کتاب تو آن هستی)

نقد کتاب تو آن هستی

کتاب تو آن هستی که از آثار منتشر نشده قبلی جوزف کمبل بافته شده است، نمادها و استعاره های یهودی – مسیحی و تفسیرهای نادرست آنها را با گرمای محاوره ای و دانش قابل دسترس اسطوره شناس مشهور بررسی می کند. او استدلال می‌کند که کلیدهای همیشگی مرتبط با درک معنوی و مکاشفه عرفانی است.

جوزف کمبل، هم چون باستان شناسی که با استخوان ها و دست سازهای بیرون کشیده شده از زیر خاک، زندگی گذشته یک منطقه باستانی را بازسازی می کند، حیات را، در آنچه حتی در نظر بسیاری از یهودیان و مسیحیان بقایایی شکننده و حتی از بین رفته از اعتقادات است، برملا می سازد.

نویسنده کتاب تو آن هستی به تمامی در زمان تجسد یافته بود؛ انسانی زنده و جذاب، سرشار از شورِ رازِ بزرگ هستی در آنچه او خودش تماماً آن را می‌جست. اما پیش از اینکه پیامش به مخاطبان فراوانش برسد که اولین‌بار با او از طریق مصاحبه‌های تلویزیونی‌اش با بيل مویرز آشنا شدند، مرگ را در آغوش کشید. او تولد دوباره‌ای را تجربه کرد که تا اندازه‌ای، ما همه شاهدش هستیم.

بعدها نزدیک بود به دست منتقدانش، سنگدلانه به صلیب کشیده شود؛ برخی از آنها در مقابل کمکی که کمبل به آنها کرد و نمونه‌های فراوانی را در اختیارشان گذاشت و در دروس اسطوره‌ شناسی یاری‌شان داد، در نقش یهودا ظاهر شدند و به او خیانت کردند. دیگران هم، به شکلی عجیب به‌دلیل چیزی که به واسطه منسوخ‌ شدگی و کهنگی زمان‌شان از آنها مضایقه شده بود، ظاهراً به شهرت ناگهانی او غبطه می‌خوردند و از پیشرفت‌های او خشمگین بودند.

به عنوان سخن پایانی باید بگوییم که کتاب تو آن هستی مشترک بودن تجربه انسانی را تایید می‌کند؛ نسخه‌ای که در دنیای امروز بسیار مورد نیاز است!

کتاب های پیشنهادی

• نیلوفر و مرداب
• 42 اندیشه ناب
• 24 ساعت از زندگی یک زن

تعداد بازدید: 279 بار

عنوان کتاب: تو آن هستی

دگردیسی در استعاره های دینی

نویسنده: جوزف کمبل

مترجم: مینا غرویان

تعداد صفحات کتاب: 295 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 23.8 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب