خانه ی لهستانی ها

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
خانه ی لهستانی ها (nbookcity.com)

دانلود کتاب خانه ی لهستانی ها

رمان خانه ی لهستانی ها کتابی ساده و روان است برای مواقعی که می خواهید کتاب بخوانید و ذهنتان را در داستان رها کنید.

داستان زندگی آدم هایی است که در خانه‌ای بزرگ در جنوب تهران زندگی می کنند، خانه‌ای قدیمی که قصه‌ها و رازهایی را در خود نهفته است. مرجان شیرمحمدی با نوشتن این کتاب بار دیگر ثابت کرده است که در دنیای نویسندگی مهارت و خلاقیت ارزشمندی دارد.

این اثر برای همه علاقه‌مندان به ادبیات داستانی معاصر ایران و به خصوص آنها که دوست دارند داستانهایی درباره گذشته نزدیک ایران بخوانند، لذتبخش است. هنر نویسنده در این روایت‌ها گره زدن هویت مکان با شخصیت‌های داستانش است. خانه‌ای قدیمی با گذشته‌ای گنگ همراه با آدم‌هایی که هرکدام از رها شدن و فراموش شدن در دل شهری بزرگ هراس دارند.

خلاصه کتاب

رمان خانه ی لهستانی ها داستان سه نسل از انسان‌های متفاوت در عصر پهلوی دوم را بازگو می کند. در این خانه هر کس اتاقی اجاره‌ای دارد، عنصر “نداشتن” گره خورده با گذشته‌ای ترسناک که گاهی باعث رقم خوردن داستان‌های مخوفی می شود. داستان خواهرانی سالخورده، یا زنی که او را تنها گذاشته‌اند و توسط پسربچه‌ای 10 ساله بازگو می شوند. این اثر پر از قسمت‌های احساسی و قابل درک است که در آن‌ها ردپای ترس از رها شدن در دل مردم شهر ملموس می باشد و تمرکز آن بیشتر بر روی دنیای زنان، داستان گذشته، دلواپسی‌ها، ترس‌ها و نحوه تصمیم گیری آنهاست که با لحنی دلنشین و ساده از زبان پسربچه‌ای گفته می شود که گاهی دنیایش با دنیای زنان مخالف است و گاهی هم تحت تأثیر دنیای آن‌ها قرار می‌گیرد.

قصه‎‌ای از زن‌هایی که این خانه دنیای شخصیشان است و اگر کسی به این دنیا تجاوز کند سرنوشت خوبی نخواهد داشت. مرجان شیرمحمدی با لحنی داستان سرا و تلاش برای بازسازی یک شخصیت مکانی و پیوند زدنش با صورت شخصی هر یک از قهرمانان خود، قصه‌ای خواندنی را به تحریر درآورده است. درخشان‌ترین این شخصیت‌ها خاله پری است، که اگرچه از دید دیگر اهالی زنی دیوانه محسوب می شود، اما روی دیگر شخصیتش زنی باهوش و قوی است.

در یکی از محله‌های قدیمی در جنوب تهران، خانه‌ای وجود دارد که به خانه ی لهستانی ها معروف است. می گویند در زمان جنگ جهانی دوم، این خانه برای پناه دادن به آوارگان جنگ‌زده‌ی لهستانی خریده شده است. اما حالا به جای لهستانی‌ها، چند خانواده‌ی ایرانی در آن زندگی می‌کنند. ساکنان این خانه هر کدام قصه‌ای دارند. در این بین سهراب و خاله پری کسانی هستند که با همدستی هم سعی دارند برای رسیدن به خواسته‌هایشان، نقشه‌های خود را عملی کنند. اما جریانات پیچیده می شود و کم کم رد پای اسراری کهنه پیدا می شود که جریان داستان را تغییر می دهد.

بخشی از متن کتاب

بودن همهٔ ما توی آن خانه به خاطر مادام بود. این حرف من نیست. این را دلشادخانم می‌گفت. دلشادخانم صاحبِ خانهٔ دوطبقه، یا به قول خودش عمارت دواشکوبهٔ ما بود، که ماهی یک‌بار برای گرفتن اجاره‌خانه می‌آمد. وسط حیاط روی یک صندلی می‌نشست و همسایه‌ها یکی‌یکی می‌آمدند و اجاره‌هاشان را می‌دادند و دلشادخانم توی یک دفترچه که همیشه همراهش بود جلو اسم هر کس یک ضربدر می‌گذاشت…

مادام با فال قهوه گرفتن خرج زندگی‌اش را درمی‌آورد. فک و فامیلی هم در آمریکا داشت که گاهی برایش پول می‌فرستاد. فال گرفتنِ مادام مثل مطب دکتر، ساعت داشت و زن‌ها باید از قبل،2 وقت می گرفتند تا بروند توی اتاق مادام بنشینند و زُل بزنند به دهن مادام و منتظر حرفی باشند که خوشحال‌شان کند. ولی مادام که زنِ راست‌گویی بود، کاری به این حرف‌ها نداشت. هر چی توی فنجان می‌دید، بی‌کم‌وکاست می‌گفت. زن‌ها هم بعد از این که مادام فال‌شان را می‌گفت، پولش را می‌دادند و خوشحال یا ناراحت از اتاق می‌آمدند بیرون. مادر من اهل فال گرفتن نبود. می‌گفت فالِ ما را خدا گرفته. از صبح می‌رفت کار می‌کرد و شب خسته برمی‌گشت خانه و وقت این جور کارها را نداشت.

آن روز مامان همه آمده بود پیشِ ما. مادرم نبود. من ایستاده بودم پشت پنجره‌ی اتاق و برف‌هایی را تماشا می‌کردم که حیاط را سفیدپوش کرده بود. مامان همه روبه‌روی بانو، زیر کرسی نشسته بود و داشت می‌گفت آقای دیبایی از خاله پری خواستگاری کرده. گربه‌ی لاغر مردنی سیاهی توی حیاط راه می‌رفت. نصیبه خانم نبود، وگرنه یک لنگه کفش نثار گربه‌ی بیچاره می‌کرد. گربه راه افتاد طرف در زیرزمین. مرغ و خروس‌های نصیبه خانم توی زیرزمین بودند و به خاطر همین نصیبه خانم یک قفل بزرگ به درِ زیرزمین زده بود. گمانم گربه می‌فهمید درِ قفل شده یعنی چی، ولی هنوز امید داشت. بانو گفت «تقدیر پری این بود». داشت بافتنی می‌بافت. «چرا عقلتو دادی دستِ این مرد؟ دو روز دیگه که تب عشقش عرق کرد، می‌زنه تو سر دخترم»…

نقد کتاب خانه ی لهستانی ها

رمان خانه ی لهستانی ها روایت آدمهایی است که ساکن خانه‌ای بزرگ و قدیمی در جنوب تهران هستند. موقعیت و زمان داستان در زمان پهلوی دوم است و سرگذشت آدم‌هائی که هر کدام رازی در سینه دارند. راوی، پسر یکی از زن‌های خانه است. زنی که دوست دارد بچه‌اش آدم حسابی و باسواد بار بیاید و تمام تلاشش تربیت کردن صحیح او است. این پسر که اسمش سهراب است یکی یکی به زندگی ساکنان این خانه قدیمی سرک می کشد و داستانشان را تعریف می‌کند.

اگر از خواندن رمان های ایرانی لذت می برید و به داستان های دوره قاجاری علاقه مندید این کتاب برای شماست

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 857 بار

Marjan%20Shirmohammadi%20 %D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%86%20%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C

عنوان کتاب: خانه ی لهستانی ها

نویسنده: مرجان شیرمحمدی

تعداد صفحات کتاب: 139 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 13.84 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

بولگاکف در رمان «مرشد و مارگاریتا»، جامعه ای را به تصویر می کشد که هیچ چیز در آن، آن گونه که به نظر می رسد نیست. افراد این جامعه به طور معمول دروغ می گویند و پاداش هایی دریافت می کنند که لیاقتش را ندارند.
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 5433
مو یان خیلی احساساتی است. در آثارش رنگ و بو و صدا را حس میکنید. او به موسیقی عشق میورزد، صدای قطار را دوست دارد، تمایلی به طرح مسائل سیاسی ندارد؛ ولی این بدین معنا نیست که به...
بروزرسانی: 12 ماه قبل
تعداد بازدید: 206

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *