دختری که با تبهکارها در افتاد

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
دختری که با تبهکارها در افتاد (nbookcity.com)

دانلود کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد

کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد رمانی پیچیده، رضایت بخش و هوشمندانه از استیگ لارسن است.

آدم باید خیلی بدشانس باشد که شهرت در حد جهانی اش و در پی آن ثروت در حد کلانش، وقتی به سراغش بیاید که نه روی زمین که زیر خاک خفته باشد. شهرتی که ربطی به مرگ طرف ندارد و اگر زنده هم بود نصیب او می شد و بدتر از همه اینکه نوع زندگی و بی توجهی به سلامت خود باعث مرگی زودهنگام شده و فرصت داشتن یک زندگی متعارف را از او گرفته باشد. استیگ لارسن یکی از همین بدشانس روزگار بود. با زندگی نامرتبی که تنها در نوشتن خلاصه می شد.

مثل یک خوره نوشتن ساعت های طولانی مشغول کار بود، سه پاکت سیگار هم دود می کرد و اغلب گرسنه که می شد با وجود اضافه وزن پیتزای درست و درمانی به بدن می زد! دست آخر هم سر پنجاه سالگی قلب او بی آنکه خبر دهد و دست صاحبش را توی پوست گردو گذاشت. هرچند هر آدم عاقلی که استیگ لارسن را می دید چنین آینده ای را به او گوش زد می کرد اما کو گوش شنوا. چرا که او نه تنها در نوع ادبی مرید ریموند چندلر بود در تخریب بدن هم به او اقتدا کرده بود که به هرحال در این مورد هم حق استاد به خوبی ادا شد.

خلاصه کتاب

روزنامه نگاری میانسال و جسور به نام «میکائیل بلومکویست» و دختر جوان بدعنق و گوشه گیری به نام «لیزبت سالندر» که هکری بی رقیب است، شخصیت های اصلی کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد را تشکیل می دهند. نام هزاره برگرفته از عنوان نشریه ای است که بلومکویست آن را منتشر می کند. این دو شخصیت نامتعارف در کنار هم در برابر فسادها و جنایت ها می ایستند و توانایی های آن ها در این مسیر دست به دست هم می دهد. در رمان دختری که با آتش بازی کرد، لیزبت متهم به قتل می شود. میکائیل دوست او که از بی گناهی او مطلع است برای کمک به او وارد ماجرایی پرفراز و نشیب در رابطه با قاچاق انسان و تجارت جنسی سازمان یافته می شود.

در رمان حاضر، دستگاه امنیتی سوئد و جریانی فاسد در آن مطرح می شود. این دو شخصیت درگیر ماجرای پیچیده سازمان ها و شرکت هایی می شوند که به منافع ملی این کشور خیانت می کنند. سازمان هایی که آسیب هایشان ناشی از مدیران نالایق است. ویژگی منحصربه فرد رمان های سه گانه استیگ لارسن داشتن شخصیت هایی به ظاهر نامتعارف و غیر سمپاتیک است؛ اما نویسنده در طول داستان چنان تصویری از آن ها در دل ماجرایی سرگرم کننده و جذاب ترسیم می کند که خواننده بدان ها بسیار علاقه مند می شود.

در کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد، «لیزبت سالاندر» در بیمارستانی در سوئد بستری می شود، البته با گلوله ای در سرش. او اما در بیش از یک میدان، مشغول نبرد برای حفظ جانش است: اگر «لیزبت» بهبود یابد، باید به اتهام ارتکاب سه قتل در دادگاه حاضر شود. او با کمک «میکائیل بلومکویست»، باید افراد قدرتمندی را پیدا کند که انسان های آسیب پذیر مثل خودش را مورد ظلم و سوءاستفاده قرار داده اند. «لیزبت» همچنین به تنهایی، به دنبال انتقام است؛ انتقام از مردی که تلاش کرد او را بکشد، و از نهادهای حکومتی فاسدی که زندگی اش را تا آستانه ی نابودی پیش بردند.

بخشی از متن کتاب

یوناسون سری به بخش زد و وضعیت بیماران را بررسی کرد و سپس به اتاق مخصوص کارمندان رفت تا کمی استراحت کند. باید تا ساعت 6 صبح سر کار می ماند و حتی اگر مورد خاصی را هم به بیمارستان نمی آوردند، خیلی فرصت خوابیدن پیش نمی آمد، اما آن شب بلافاصله بعد از خاموش کردن برق خوابش برد. کمی بعد صدایی آمد و یوناسون بالگرد را دید که یک ور شده بود و در میان باد و باران سعی می کرد در محل مخصوص فرود بنشیند.

نفس یوناسون در سینه اش حبس شد. انگار خلبان به مشکل برخورده بود. بعد صدا ضعیف و ضعیف تر شد. یوناسون شتاب زده چند جرعه از چایش را خورد و فنجان را روی میز گذاشت و در قسمت پذیرش به تیم اورژانس پیوست.خودش هم بالای سر بیمار دوم رفت، همان زنی که تیر خورده بود. خیلی سریع اوضاع ظاهری او را بررسی کرد. به قیافه اش می خورد نوجوان باشد، با سر و صورتی کثیف و خون آلود و زخم هایی عمیق.

نقد کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد

استیگ لارسن وقتی شروع به داستان نویسی کرد شک نداشت که رمانی پلیسی خواهد نوشت. هر چند برخلاف سنت مرسوم ادبیات پلیسی، با رویکردی فمینیستی یکی از کلیدی ترین شخصیت های رمان هایش را که مایه های حادثه ای پررنگی هم داشت به یک زن سپرد. او طرح نوشتن ده جلد رمان را در سر داشت؛ اما تنها فرصت نوشتن سه رمان کامل: «دختری که راز کهنه را آشکار کرد»، «دختری که با آتش بازی کرد» ، «دختری که با تبهکارها در افتاد» و یک رمان ناتمام را پیدا کرد؛ رمانی که قرار شده توسط نویسنده ای دیگر کامل شود.

این داستان روایت؛ ميکائيل بلومکويست روزنامه‌نگاري جست‌وجوگر است که خشونت‌ها و ظلم وارد شده بر ليزبت سالاندر، شخصيت اصلي داستان را برنمي‌تابد و براي حمايت از او با تمام قوا به مقابله با دستگاه‌هاي امنيتي سوئد مي‌پردازد. اتفاقات و رخدادهايي که در اين ميان براي بلومکويست و سالاندر روي مي‌دهد جذاب و هيجان‌ انگيز و گاه متحير کننده است… اساسا در جامعه ای زندگی می کنیم که مردم آن بعضا به این نکته اشاره های بدون هدفی می کنند از قبیل اینکه از این مملکت برویم به فلان و بهمان کشور اروپایی و امریکایی…. بعد آنجا فلان است و بهمان و این صحبتها.

مدینه ی فاضله ای که با افکار پوچ و توخالی و بدون مطالعه ای در سر پر می شوند، ناشی از عدم شناخت و مطالعه همه جانبه اهداف شخص می باشد. سه گانه ی استیک لارسن به ما می گوید که کشور سوئد که برای برخی تبدیل به رویا و مدینه ی فاضله شده، از دور فقط زیباست، در عمل دست به گریبان بسیاری از مشکلات می باشد …. به مانند چهره ای بسیار زیبا که از دور زیبا می نماید و در برخوردهای نزدیک تر و نزدیک تر نه تنها زیبا نمی نمایاند بلکه گاها به وحشت هم می اندازد..

اگر دو جلد قبلی این مجموعه را خوانده اید، مطالعه کتاب دختری که با تبهکارها در افتاد نیز به شما توصیه می شود.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 372 بار

Stieg%20Larsson%20 %D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%AF%20%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%86

عنوان کتاب: دختری که با تبهکارها در افتاد

برنده ی جایزه ی گلس کی سال 2008

برنده ی جایزه Audie سال 2011

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

جز برترین آثار داستانی دهه 2010 به انتخاب نیویورک تایمز

نویسنده: استیگ لارسن

مترجم: احمد نیازاده

تعداد صفحات کتاب: 591 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 65.63 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

نویسنده به گواه این کتاب شناخت دقیقی از منطقه و نیز درک قابل توجهی از دین مبین اسلام دارد، چنانکه در جای جای کتاب به آیات قرآن استناد میکند و به کمک آنها با داعشیها به بحث و جدل خطرناک میپردازد...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 992
کتاب اتاق در سال 2010 منتشر شد. این اثر روایت ماجرای مادر و پسری است که در یک اتاق کوچک حبس شده‌اند. «ماما» و «جک» در این داستان سال‌ها تنها در یک اتاق زندگی می‌کنند به همین دلیل «جک»، شخصیت اصلی داستان هیچ تجربه‌ی مستقیمی‌ از جهان واقعی ندارد. او از زمانی که به یاد دارد...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 4156

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *