دانلود کتاب راز شوهر
کتاب راز شوهر داستانی خندهدار، غمانگیز، پر از تعلیق و بینهایت شگفت انگیز است که تاکنون سه میلیون نسخه از آن در دنیا فروش رفته و به 35 زبان ترجمه شده است.
آن لاموت نویسنده کتاب پرفروش «پرندگان ناقص» هم درباره این کتاب می گوید: کتاب چنان سرگرم کننده و جالب است که خواننده نمی تواند کتاب را زمین بگذارد. چه نویسنده خوبی: بسیار باهوش، عاقل، و سرگرم کننده.
لیان موریارتی در رمان حاضر شخصیتی جدید خلق کرده که دوراهی اش همگان را متحیر می کند. تکان دهنده، پیچیده و تفکر برانگیز و قطعا گروه های کتابخوان را بسیار جذب خواهد کرد. با خواندن این کتاب ضربه فنی خواهید شد. این رمان در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و در لیست پرفروش ترین کتاب های آمازون و نیویروک تایمز قرار گرفت. همچنین در ایران نیز طرفداران زیادی دارد.
خلاصه کتاب
در قلب داستان راز شوهر نامه ای وجود دارد که قرار نبوده خوانده شود: «سیسیلیای عزیزم اگر این نامه را باز کرده ای پس قطعا من از این دنیا رفته ام». نویسنده در این رمان از مخاطبش می خواهد تصور کند همسرش برای او نامه ای نوشته که پس از مرگش باید بخواند. نامه ای که حاوی بزرگترین و تاریک ترین راز زندگیش است. رازی که نه تنها زندگی مشترک او، بلکه زندگی دیگران را نیز ویران خواهد کرد. حالا تصور کنید نامه را زمانی که همسرتان در قید حیات است بیابید؛ این مهمترین اتفاقی است که در این رمان با آن مواجه میشویم.
این اثر داستان انسان هایی است که دروغی ویرانگر را با خود حمل می کنند و در مسیر زندگی یاد این دروغ ها رهایشان نمی کند. در عین حال، روایتگر زندگی افرادی است که حاضرند برای حفظ آرامش عزیزانشان همه زندگی خود را فدا کنند. وقتی سیسیلیا به عنوان قهرمان داستان نامه ای خاک خورده را در اتاقک شیروانی خانه اش یافت، اصلا به این فکر نمی کرد که این نامه زندگیش را دگرگون کند. این نامه نه تنها سبب شد وی شناخت بهتری نسبت به شوهرش پیدا کند بلکه خود واقعی وی را نیز آشکار کرد.
کتاب راز شوهر ماجرای خانوادهای پنج نفری و چالشهایش با خانوادههایی دیگر را روایت میکند. پدر این خانواده در آستانه 17 سالگی دخترش رازی دارد که اگر آن را فاش کند همه چیز دگرگون میشود. موریارتی در تلاش است به خوانندگان نشان دهد که هر آنچه در زندگی خود دریافت میکنید اعم از شادی و غم، کامیابی و شکست، بازخورد رفتار خود شما در طبیعت است. نویسنده تکلیفش را با خواننده روشن میکند؛ اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشد باید به افراد و اشیای پیرامون خود مهر بورزید.
بخشی از متن کتاب
تو فرودگاه ویلچرم دارن.» این را لیام خیلی جدی گفت و در همین زمان لبه کوله پشتی دخترکی به صورتش خورد و گوشه چشمش را خراشاند. ناراحت شد و اشک از چشمان آبی زیبا و درخشانش سرازیر شد. تس که خود درمانده بود و نزدیک بود اشک هایش جاری شود، گفت: «عزیزم، ببین، اصلا مجبور نیستی بری مدرسه. فکر مسخره ای بود…» صبح بخیر، لیام. همین الان داشتم فکر میکردم اومدی یا نه.» همون مدیر مدرسه کک ومکیشان بود. مثل یک بچه راحت جلوی لیام دولا شد.
تس فکر کرد حتما یوگا انجام میده. یک پسر همسن لیام داشت از کنارشان رد می شد و دستی روی سر مو فرفری سفیدش کشید گویی او سگ مدرسه است، نه مدیر مدرسه. «سلام خانم مکداف.» صبح بخیر هریسون!» ترودی یک دستش را بالا برد و شال گردنش از روی شانه اش سر خورد. تس گفت: «ببخشید وسط راه موندیم و ترافیک درست کردیم.» اما ترودی فقط لبخندی زد و با یک دست شال گردنش را تنظیم کرد و توجهش دوباره به سمت ليام جلب شد. میدونی من و معلمت خانم جفرز دیروز بعدازظهر چی کار کردیم؟»
لیام شانه اش را به نشانه ندانستن بالا انداخت و سعی کرد اشکهایش را پاک کند. «ما کلاستونو به یه سیاره دیگه تبدیل کردیم.» چشمانش درخشید. «گروه جستجوی تخم مرغ عید پاکمون قراره تو یه سیاره دیگه باشه.» لیام بینی اش را بالا کشید و کاملا دودل به نظر می رسید. «چه جوری؟ چه جوری این کارو کردین؟بیا و ببین. ترودی بلند شد و دستان ليام را گرفت. «از مامانت خداحافظی کن. بعداز ظهر می تونی بهش بگی چند تا تخم مرغ تو فضا پیدا کردی .» تس بالای سرش را بوسید. «خوب باشه. روز خوبی داشته باشی و یادت نره که…» ترودی که داشت لیام را راهنمایی می کرد گفت:
«یه سفینه فضایی هم هست البته. حدس بزن کی قراره به پرواز درش بیاره.» و تس لیام را دید که به بالا و به او نگاه می کند. درست قبل از این که در جمعیتی که اونیفرم آبی و سفید پوشیده بودند گم شود، صورتش از امید برق زد. تس برگشت و راه خیابان را در پیش گرفت.همان احساسی را داشت که همیشه وقتی لیام را به کس دیگری می سپرد به او دست میداد گویی قانون جاذبه وجود ندارد. حالا تنهایی چه کار کند؟ و بعد از مدرسه چه می خواست به او بگوید؟ نمی توانست دروغ بگوید و بگوید اتفاق خاصی نیفتاده است اما نمی توانست حقیقت را به او بگوید، آیا می توانست؟ باباتو و فلیسیتی عاشق هم شدن.
نقد کتاب راز شوهر
رمان راز شوهر داستان سه زن را روایت می کند که زندگی آنها پس از کشف یک راز خطرناک ، به طور غیر منتظره ای به هم پیوند می خورد. این رمان در سیدنی استرالیا میگذرد، جایی که سیسیلیا متاهل است و زندگی به ظاهر کاملی دارد. در همین حال، تس ایلاری زنی است که بعد از این که متوجه می شود شوهرش عاشق دخترعمویش که بهترین دوست اوست، شده به همراه پسرش به سیدنی باز می گردد. فرزندان تس و فرزندان سسیلیا در همان مدرسه ثبت نام می کنند، جایی که دوست پسر سابق تس معلم است.
راشل، دبیر مدرسه زن سوم است که گمان می کند که کانر مردی است که مسئول قتل قدمی و حل نشده دخترش است که تقریبا از سه دهه قبل هنوز همراه اوست. یک روز ، هنگامی که شوهر سسیلیا جان پاول حضور ندارد، نامه ای از شوهرش پیدا می کند که فقط در صورت مرگ وی باید باز شود. سسیلیا به هر حال این نامه را باز می کند ، و راز ویرانگری که او کشف می کند عواقب عظیمی را برای او و زنان دیگر به همراه می آورد.
مشهورترین کتاب لیان موریاتی کتاب دروغ های کوچک بزرگ است که بعد از انتشارش، به سریال تبدیل شد و جوایز متعددی را دریافت کرد. کتاب راز شوهر موریارتی هم چند سال بعد از انتشارش تبدیل به فیلم شد و در استرالیا فروش خوبی داشت.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 334 بار
عنوان کتاب: راز شوهر
نامزد دریافت جایزه ی بهترین کتاب داستان گودریدز سال 2013
رتبه اول پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز و آمازون
داستان زندگی خانوادگی
نویسنده: لیان موریارتی
مترجم: سحر حسابی
تعداد صفحات کتاب: 253 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 29.88 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب