دانلود رمان بینایی
رمان بینایی ، وقایع بعد از رمان کوری را بازگو می کند. در کوری خواندیم که کورها درصدد برآمده بودند که خود نظمی خودجوش برای جامعه ی خود شکل دهند.
حال این کورها بینا شده و قصد دارند تغییری اساسی در زندگی خود بدهند. بینایی که اول از همه به مذاق سیاستمداران خوش نمی آید. بینایی تقریبا همان سبک و سیاق کوری را دنبال می کند. در این رمان نیز کسی اسم ندارد.
در رمان کوری بدین جهت کسی اسم نداشت که اسم اهمیت نداشت چراکه در آن جهان افراد بر مبنای چیز دیگری شناخته می شدند. در دنیای بینایی نیز اسم از این جهت اهمیت ندارد که همه تبدیل به یک نفس واحده شده اند و هیچکس دیگر خود نیست بلکه جزئی از یک کلِ بزرگ تر است.
شروع داستان
رمان بینایی با ماجرای انتخابات در یک روز بارانی شروع می شود. باران به شدت می بارد و در ساعات اولیه ی روز کسی برای رای دادن مراجعه نمی کند. مسئولین زیربط به شدت نگران می شوند که اگر این اتفاق ادامه پیدا کند مشروعیت حکومت زیر سوال می رود اما چنین نمی شود. راس ساعت چهار عصر هزاران نفر همزمان از خانه هایشان بیرون می آیند و به سمت مراکز رای گیری حرکت می کنند.
مسئولین دولتی خوشحال از اینکه توانسته اند مشروعیت حکومت را حفظ کنند به شمارش آرا می پردازند اما در عین ناباوری می بینند که اکثریت قاطع آرا نه به حزب راست، نه به حزب میانه رو و نه به حزب چپ تعلق دارد بلکه بیش از هفتاد و پنج درصد آرا سفید هستند. این اتفاق به مراتب بدتر از زیرسوال رفتن حاکمیت بود. بلکه با اینکار مردم نشان دادند مشکل آنها نه با حکومت های دموکرات که با اصل دموکراسی است.
نقد رمان بینایی
ژوزه ساراماگو در کوری از بیهویتی آدمها میگوید و شناخت آنها را نسبت به خودشان و مسایلی که در اجتماع آنها رخ میدهد، به نقد میکشد و این بیهویتی اجتماعی و سیاسی آدمهای یک شهر که پایتخت یک کشور فرضی است، در نماد بیماری کوری ظاهر شده و باعث بروز کوری سفیدی در آنها میشود. نویسنده رمان بینایی میگوید که این آدمها با وجود نور و روشنبودن مسیر زندگیشان آن را نمیبینند و دچار کوری سمبلیک شدهاند.
تنها یکنفر است که از هویت خود و مسایلی که در جامعه میگذرد آگاه است و او کسی است که از این بیماری سمبلیک مصون میماند. در پایان رمان کوری میبینیم که آدمها متوجهی هویت واقعی خود شده و چشمشان به مسایل اجتماعی و سیاسی جامعهی خود باز شده و با نگاهی دیگر به دنیای خود نگاه میکنند. در بینایی، تمام آدمهایی که از بیماری کوری رهایی یافتهاند به یک شناخت عمیق نسبت به موجودیت خود و نقششان در اجتماع رسیدهاند.
بهخاطر همین هم آنها کوری سفید خود را به برگههای رأی میدهند و در انتخابات، همگی با یک انسجام هماهنگ، آرای سفید به درون صندوقها میاندازند. ازنظر حکومت که مدعی حراست از اصول دموکراسی است و حق آزادی را برای همگان محترم میشمارد.
این کار مردم آشوب طلبی نام میگیرد و دولت درپی یافتن کسانی است که در این شورش همگانی دخیل بوده و مردم را رهبری کردهاند. راهحل حکومت این است که مردم این شهر را دوباره در یک قرنطینهی سیاسی و اقتصادی قرار دهد تا بتواند با فشاری که بر مردم میآورد آنها را وادار سازد تا از کار خود اظهار پشیمانی کرده و دوباره در برابر حکومت سرِ اطاعت فرود آورند.
اما مردم که اینبار به بینایی عمیقی دست یافتهاند دربرابر تمامی فشارها ایستادگی میکنند و دولت مستأصل نیز درپی یافتن رهبران این بینایی است.
تعداد بازدید: 6,158 بار
عنوان کتاب: بینایی
نویسنده: ژوزه ساراماگو
برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1998
مترجم: عبدالرضا روزخوش
تعداد صفحات کتاب: 268 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 24.97 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهر کتاب