رمان کوری

آخرین ویرایش: 4 هفته قبل
کوری (nbookcity.com)

دانلود رمان کوری 

رمان کوری نوشته ژوزه ساراماگو نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل است.

او با انتشار این کتاب توانست به موفقیت های چشمگیری دست‌ یابد و درست مدت کوتاهی پس از انتشار صدها نسخه از آن در سراسر اروپا به فروش رسد.

رمان کوری به عنوان یکی از برجسته ترین رمان‌های عصر معاصر شناخته می شود که با روایت تمثیلی جهانی بدون مرز را خلق کرده و مهم ترین عواطف و احساسات بشری در آن به تصویر کشیده شده است. این رمان  ساراماگو، هم از نظر محتوا و هم تکنیک های نگارش، ویژگی های شایان ذکر بسیاری دارد.

پیوستگی روایت کتاب، که بر خلاف سنت رایج در بسیاری رمان‌ها با عنوان‌های فرعی بخش‌بندی نشده است، تنها یکی از این ویژگی‌هاست. این نوع پیوستگی و به هم‌چسبیدگی، با ماهیت داستان که قصه‌ی تجربه‌ی نابینایی و روایتِ تاریکی پیوسته است، هم‌خوانی دارد.

هم‌چنین بی‌نام بودن همه‌ی شخصیت‌ها، باز هم با فضای نابینایی حاکم بر داستان، هم‌خوان است. وقتی چشم‌هایت را به روی جهان می‌بندی، رفتارها و ویژگی‌ها، بیشتر از نام‌ها بر ذهنت اثر می‌گذارند. به همین علت، در رمان کوری با نام‌هایی مانندِ پزشک، همسر پزشک، حسابدار، مرد مسلح، وزیر و دختر عینکی مواجه می‌شویم.

خلاصه کتاب

در پشت چراغ قرمز، راننده ی اتومبيلی ناگهان كور می شود. اين مرد به كوری عجيبی دچار شده، ‌يعنی همه چيز را سفيد می بيند و گویی در دريای شير فرو رفته است. مرد دیگری او را به خانه اش می رساند، اما اتومبيل اين كور را می دزدد. همسرش او را به چشم پزشكی می رساند، اما علت كوری كشف نمی شود. چشم پزشک و دزد اتومبيل هم به همين ترتيب كور می شوند، چشم پزشک مسئولين بهداشت را با خبر می سازد. اين فاجعه را هيولای سفيد می گويند.

مسئولين براي جلوگيری از سرايت آن، كورها و نزديكانشان را در ساختمان تيمارستانی قرنطينه می كنند، اما روز به روز تعداد كورها بيشتر می شود. همسر چشم پزشک كور نمی شود، اما خودش را به كوری می زند تا از همسرش جدا نشود، او تنها كسی است كه تا پايان داستان بيناست. در قرنطينه چه بلاهایی كه بر سر كورها نمی آيد. همسر چشم پزشک از رفتارها و مصيبت های آن ها گزارش عبرت‌انگيزی می دهد. بسياری از كورها به دست سربازان و نگهبانان قرنطينه كشته می شوند.

اما سربازها هم كم كم كور می شوند. بزرگ ترين مشكل برای كورها برآوردن نيازهای اوليه يعني خوراک و مستراح است و با اين كه دولت به آن ها غذا تحويل می دهد، اما تقسيم كردن و استفاده از آن بسيار دشوار می شود. آن دزد اتومبيل به دليل دست درازی به دختر عينكی زخمی و به دست سربازان كشته می شود.

دولت و رسانه ها وعده های دروغين می دهند كه كوری در حال كنترل است. نظم و ترتيب شهر از بين می رود و كسانی كه يک باره كور می شوند، همه چيز را از بين می برند، اتوبوس ها و هواپيماها، ‌سقوط می كنند و حوادثی مانند اين ها. در قرنطينه كه كشوری مستقل است، دسته ای از كورها اوباش و مسلح، ‌كنترل غذا را به دست می گيرند. از بقيه كورها می خواهند كه به خواسته های آنها تن دهند وگرنه غذای هر بخش را قطع می كنند.

كورها هم برای زنده ماندن تن به همه چيز می دهند، ابتدا پول و جواهرات و وسايل آن ها را می گيرند و در مرحله بعد زن های هر بخش را می خواهند. همسر چشم پزشک كه بيناست، قهرمانانه سر دسته اوباش را از پا درمی آورد و لشگری درست می كند تا با اوباش بجنگند. با چند كشته، بالاخره بخشی كه اوباش در آن هستند به وسيله همين زن به آتش كشيده می شود، ‌اما آتش قرنطينه را فرا می گيرد.

كورها فرار می كنند، اما از سربازهای نگهبان اثری نمی بينند. گروه گروه به شهر می آيند، اما شهر را زباله دانی متروک، ويرانه، بدون آب، برق،‌ گاز و ديگر امكانات می يايبند. همه كور شده اند و كورها كه خانه هايشان را گم كرده اند، گروه گروه با هم به حركت در آمده و به دنبال غذا همه جا را خراب می كنند. آن زن كه همسر چشم پزشک است گروه خود را راهنمایی می کند و به خانه خود می برد و برايشان غذا تهيه می كند.

با هم به عشق و محبت می رسند، كودكی و سگی نيز با آنهاست. بالاخره همان كسی كه نخستين بار كور شده بود و در اين گروه بود  به طور ناگهانی بينا می شود و ديگران نيز يكی يكی با شادی فرياد می زنند كه می بينند و در شهر اين فريادها شنيده می شود.

بخشی از متن کتاب

گروه‌های خشمگینی از افراد بینا و نابینا، همه از فرط درماندگی، به بانکها هجوم بردند، دیگر موضوع چک کشیدن با آرامش و پول خواستن از صندوقدار نبود، که بگویند می‌خواهم پولم را بگیرم، بلکه هر چه دم دستشان می‌رسید می‌قاپیدند. تصورش را هم نمی‌توانید بکنید، سرسراهای وسیع و مجلل شعبه‌ی اصلی بانکها، دفاتر شعب کوچک‌تر در محلات مختلف، شاهد صحنه‌های واقعاً هولناکی بود، صندوقهای اتوماتیک [دستگاه‌های خودپرداز] را هم نباید فراموش کنیم که به زور باز شد و تا اسکناس آخر به غارت رفت.

روی نمایشگر بعضی از این صندوقها این پیام گوشه‌دار ظاهر شد که به خاطر انتخاب این بانک تشکر می‌کرد… سر راهِ خانه‌ی دختر عینکی از میدان بزرگی گذشتند که کورها دسته دسته به سخنرانی‌های کورهای دیگر گوش می‌دادند، در نگاه اول هیچ‌کدام از این دسته‌ها کور به نظر نمی‌رسیدند، سخنران‌ها هیجان‌زده سر به سوی شنوندگان می‌چرخاندند، و شنوندگان با دقت به حرف‌های سخنران‌ها گوش می‌دادند…

سخنرانها از آخر زمان خبر می‌دادند و از رستگاری به وسیله‌ی توبه، مرگ خورشید، روح قومی، عصاره‌ی مهرگیاه، نظم و ترتیب باد، کینه‌توزی تاریکی، نشانه‌خوانی پاشنه‌ها، خواب سایه، طغیان دریاها. منطق آدم‌خواری، اختگی بدون درد، ضعف تارهای صوتی، مرگ کلمات…همسر چشم‌پزشک گفت اینجا هیچ‌کس از سازمان حرف نمی‌زند. چشم‌پزشک گفت شاید در میدان دیگری از آن صحبت کنند.

نقد کتاب کوری

تمام اشخاصی که بیماران یک چشم‌ پزشک در شهر هستند به این کوری دچار می شوند  و به صورت زنجیر‌واری کوری به تمام شهر و سراسر کشور گسترش می یابد. ما در کتاب کوری با چند شخصیت اصلی مواجه هستیم که شامل؛ همسر چشم پزشک، چشم ‌پزشک، راننده ای که در آغاز رمان کور می شود، دختر عینکی،  پسر لوچ و پیرمردی که چشم بند داشت هستند، نکته قابل تامل درباره این شخصیت‌ها این است که هیچکدام نامی ندارند و تا پایان رمان ما نامی از آنها نمی دانیم. ساراماگو در رمان کوری جهانی وهم آلود و هولناک را تصویر کرده است.

جهانی که در آن کوری تمثیلی از غرق شدن در بی هویتی و گمگشتگی انسان معاصر است. جهانی که اعتماد در آن بی معنی شده و آدم‌ها گرفتار نازل ترین نیازهایشان هستند.

شاید به همین دلیل است که خواندن کتاب کوری تجربه‌ای متفاوت و منحصر به فرد است که تمام احساسات مخاطب را لحظه به لحظه همراه خود می کند.

تعداد بازدید: 9,725 بار

José Saramago ژوزه ساراماگو

عنوان کتاب: کوری

جز برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ

جزو برترین رمان های پادآرمان شهری و پسارستاخیزی

جز برترین کتاب های اگزیستانسیالیسم

جزو برترین رمان های روانشناسانه

نویسنده: ژوزه ساراماگو

برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1998

مترجم: کیومرث پارسای

تعداد صفحات کتاب: 227 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 20.52 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهر کتاب

نوشته‌های مشابه

فصل های این کتاب از زبان یک زن روسپی برزیلی نوشته شده که ناخواسته به سوئیس می رود و در سرزمین غریب کارش به روسپی گری می کشد. در طول مدتی که این زن در سوئیس زندگی...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 24905
داستان کتاب قلعه‌ مالویل درباره فردی به نام اِمانوئل است. او یکی از زمین داران بزرگ در کشور فرانسه است. روزی هنگامی که در سرداب مشغول شراب‌ گیری است ناگهان صدای انفجار بلندی می‌ شنوند. گرمای...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 4580

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *