دانلود کتاب سنگی بر گوری
سنگی بر گوری نام کتابی است از جلال آل احمد. این کتاب کم حجم در شش فصل نوشته شدهاست. آلاحمد این کتاب را در سال ۱۳۴۲ به نگارش درآورد اما تا سال ۱۳۶۰ یعنی ۱۲ سال پس از مرگ اش منتشر نشد. ماجرای کتاب، تکگویی راوی است درباره این موضوع که خودش (جلال) و همسرش (سیمین دانشور) صاحب فرزند نمیشوند. کتاب با این جمله شروع میشود: « هر آدمی سنگی است بر گور پدرش »
راوی ابتدا به توصیف شرایط زندگی خانوادگیاش میپردازد و سپس راههای مختلفی که برای فرزنددار شدن مطرح بوده را برمیشمارد و از تجربیات خود و همسرش در آزمودن برخی از این راهها میگوید؛ از آزمودن شیوههای پزشکی تا پیروی و اجرای برخی باورهای خرافی قدیمی و یا حتی قبول کردن سرپرستی کودکی یتیم. نثر کتاب نمونه خوبی از نثر ویژهٔ جلال آل احمد است.
چکیده کتاب
در کتاب سنگی بر گوری جلال از نداشتن فرزند میگوید فرزندی که اصلا وجودش ضروری است یا نه؟ کشمکشهای درونی جلال در این کتاب جذاب است مخصوصا اینکه او در شرح ماجراها به حقیقت پایبند بوده است. حقیقتی که شاید به مذاق هرکسی خوش نیاید اما او از پنهانکاری خودداری کرده و هر آنچه را که در زندگی کاملا خصوصیاش رخداده بیان کرده است. او درباره زندگی خانوادگیاش میگوید، درباره خود و سیمین و اینکه سخنهای دیگران چقدر آنها را وادار کرده تا به بچه و خالی بودن حضور آن در زندگیشان فکر کنند.
سیمین و جلال آل احمد تمام راهها را برای داشتن فرزند امتحان میکنند پیش دکترهای مختلف رفته و به سراغ جادو و همینطور طب سنتی و نذرونیاز و حتی به دنبال به سرپرستی گرفتن بچه میروند. او میگوید ما دو دیواریم که هیچ کوچهای میانمان نیست. جلال میگوید هر فرزندی سنگقبر پدر خویش است و میگوید او آخرین سنگ قبر از نسل خودش است. گاهی بیفرزندی برایش سخت است و گاهی از این ماجرا خرسند است و هدفش را از زندگی چیزی جز نوشتن نمیداند.
بخشی از متن کتاب
اواخر تابستان سال 1341 بود. روزهای آن زلزله نکبتی! داشتم صبحانه میخوردم که تلفن صدا کرد. معمولا زنم میرود پای تلفن. اول سلام و علیکی ناآشنا و از سر خونسردی. و بعد بله همین جا است. و بعد مدتی سکوت و بعد سلام و علیک دیگری. و بعد صدایش احترام آمیز شد و سایه مبارک کم نشود… و من داشتم چایم را مزه مزه میکردم که یک مرتبه فریادش بلند شد. به گریه. و چه گریهای. که از جا پریدم. هقهق میکرد که رسیدم. گوشی را گرفتم و: – چه خبره اول صبح؟ که یارو خودش را معرفی کرد. تیمسار سپهبد… درست همین جور.
– خوب. چه فرمایشی داشتید؟ که خبر را داد. خیلی نظامی و خیلی تلگرافی. که بله 75 درصد از پوست سوخته. با نفت. صبح از کرمانشاه تلفونگرام کردند… و حالا من… که گفتم: – نمیشد اول مرد خانه را خبر کنید؟ که یارو جا خورد. با همه تیمساریاش. و جوری که دیدم بد شد. این بودم که افزودم: – خوب، میفرمودید.
نقد و بررسی کتاب سنگی بر گوری
نثر جلال آل احمد در این کتاب نثری روان و سرشار از اصطلاحات عامیانه است، اصطلاحاتی مانند عق نشستن، کلاه قرمساقی سر کسی گذاشتن، مشیمه مادر، لَر دوغ ندیده و… که همگی نشان از شناخت عمیق او از ادبیات عامیانه روزگار خویش است. آل احمد در این کتاب که از شش فصل تشکیل شده تلاش کرده از ابتدا تا انتهای «رستگاری» خود را شرح دهد. از ابتدای آغاز دکتر رفتن ها و منتظر بودن در یک گوشه کثیف و«دعوت از اسپرم ها برای نزول اجلال» تا همراه شدن با همسرش در اتاق جراحی یک دکتر خارجی و تجربه کردن طعم «جاکشی». از خوردن داروهای گیاهی و خانگی گرفته تا رجوع مجدد به دکترها و دست آخر عوض کردن زن و«بلند کردن زنها در خیابان».
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 2,424 بار
عنوان کتاب: سنگی بر گوری
نویسنده: جلال آل احمد
تعداد صفحات کتاب: 98 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 3 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب