دانلود کتاب شرافت و شیطان
زمانی را که صرف مطالعه کتاب شرافت و شیطان می کنید، هرگز فراموش نخواهید کرد!
نویسنده ای که اقدام به نوشتن رمانهای تاریخی کند، علاوه بر مطالعات تاریخی باید ذوق و هنر ادبی هم داشته باشد تا اینکه کتابش مورد پسند همگان قرار گیرد. در میان رمان نویسهای مغرب زمین، الکساندر دوما از حیث دارا بودن قریحه و هنر و ذوق ادبی، اگر منحصر به فرد نباشد، لااقل در ردیف هنرمندان درجه اول است.
در هر اثر، الکساندر دوما این نویسنده اعجوبه قرن، به نوعی دیگر از آثار قبلی نبوغ خود را به ثبوت میرساند و این خصلتیست که خاص آثار دوما میباشد و برای همین آثارش جاودان خواهد ماند! دوما، در میان نویسندگان مغرب زمین؛ فردی باذوق و هنرمند است و در هنگام خلق یک اثر، با مهارت هنری خاص خویش، مضمون هایی بس تازه و نو پدید می آورد که خواننده را متحیر و شگفت زده می نماید.
خلاصه کتاب
کتاب شرافت و شیطان یکى از شاهکارهاى الکساندر دوما، نویسندۀ فرانسوی است. این رمان، داستان جوانی به نام گاستن است که در صدد گرفتن انتقام مرگ برادرش است. گاستن نایب السلطنه فرانسه، دوک دورلئان را مسبب مرگ برادرش میداند. به همین علت با گروهی همدست میشود و خود شخصا مسئولیت کشتن دوک دورلئان را بر عهده میگیرد. از طرفی گاستن عاشق دختر راهبهای است و نمیداند این دختر فرزند دوک دورلئان است.
دوک دورلئان به کمک جاسوسانش از توطئهای که علیه او در حال شکل گیری است خبردار میشود. او همچنین میفهمد دخترش هلن هم گاستن را دوست دارد به همین علت از کشتن گاستن و گروهش صرف نظر میکند، اما وزیر او که میداند نایب السلطنه مرد مهربانی است فرمان مجازات را زودتر از فرمان عفو میفرستد. به همین علت گاستن برای نجات دوستان خودش دیر میرسد و در کنار دوستانش اعدام میشود.
هلن هم که تحمل مرگ گاستن را ندارد مدتی بعد میمیرد. خواندن هریک از رمانهاى تاریخى الکساندر دوما، مانند حضور در یک آموزشگاه دروس تاریخى است. آن هم دروسى که با علاقه و مىتوان گفت با لذت خوانده مىشود و توشهاى از اطلاعات تاریخى و اوضاع اجتماعى براى خواننده باقى مىگذارد. رمان شرافت و شیطان که با عنوان دختر نایب السطنه هم ترجمه شده، بسیار شیرین و جذاب است و از خواندنش خسته نخواهید شد.
بخشی از متن کتاب
دوبوآ گفت: بهتر بود از دخترتان حرف میزدم. نایب السطلنه پرسید: دخترم! کدام دخترم؟ دوبوآ گفت: درست است، شما دختر زیاد دارید. یکی در کلیسای شل، راهبه است؛ یکی مادام دوبری معروف است. بعد هم مادموازل دووالوا… و دیگران هم که دیگر خیلی جوان هستند و به همین دلیل من نباید از آنها حرفی بزنم و آخر از همه هم این دختر زیبای برتانی که میخواستید از نفس زهرآلوده دوبوآ دورش نگه دارید!
دوک پرسید: حق نداشتم؟! دوبوآ گفت: حق داشتید، چون به هرحال این دوبوآی رسوای بی معنی به چه کار می آید؟ و چون اسقف کانبره از دنیا رفته بود، آدم پاک و بی عیب دیگری مثل «نوسه» را به جای او نشاندید و این بار خانه او را به قرض گرفتید… نایب السلطنه گفت: پس توِ بدجنس اینها را هم میدانی؟ دوبوآ دوباره گفت: اما چه خانه بکر و دست نخورده ای است. درست مثل صاحبش…
بله حضرت والا شرط عقل و احتیاط همین بود که این طفل بی گناه این دنیای خراب و هزره را نشناسد و هرچه را که اسباب ناپاکی و شیطنت است از او دور نگه داریم. در صورتی که در خانهی نوسه، چیزی جز تابلوهای «له داس»، «اری گونس»، «دانائس» که نشان دهندهی مکتب نفرت از زندگی است، چیز دیگری به چشم نمی آید. نایب السلطنه گفت: ولی «نوسه» سوگند یاد کرده بود که به جز تابلوهای اخلاقی چیز دیگری در آنجا نیست!
دوبوآ گفت: پس خودتان هم آن خانه را نمی شناسید؟ – مگر من باید زشتی ها را هم ببینم؟ دوبوآ به طعنه گفت: راست است، چشم حضرت والا نزدیک بین است، اما واقعیت این است که در خانه «نوسه» تصاویر غریب و کتابهای عجیبی وجود دارد. از همان کتابهایی که در دوازده سالگی نسخه های آن را برای خود شما هم آورده بودند. نایب السلطنه گفت: تو عجب مار گزنده ای هستی دوبوا.
دوبوآ دوباره گفت: تمام ریاضتهایی که برای پالایش روح لازم است در این خانه فراهم است. نایب السلطنه گفت: خسته ام کردی حرف آخر را بزن. دوبوآ گفت: البته دختر حضرت والا از اقامت در این خانه باید خشنود باشد چون مثل تمام خانواده، حضرت والا با استعداد و هشیار است ولی… نایب السلطنه دانست که در پس این کلام خبر ناخوش آیندی خواهد شنید. دوبوآ حرفش را ادامه داد…
نقد کتاب شرافت و شیطان
در میان نویسندگان رمانهای تاریخی، الکساندر دومای فرانسوی، نویسنده کتاب شرافت و شیطان، نه تنها مرتبه ای ممتاز دارد، بلکه از لحاظ هنر و تسلط بر موضوع هایی که در کتابهای خود پرورانیده منحصر به فرد است.
چنانکه قبل از الکساندر دوما و بعد از او هیچ نویسنده ای پا به عرصه گیتی ننهاد که بتواند مانند این نویسنده واقعیتهای تاریخی را در قالب داستان طوری به خواننده ارائه دهد که هرگز پدیدههای تاریخی فراموش نشود و خواننده از آغاز تا پایان کتاب بدون احساس کسالت و خستگی به مطالعه ادامه دهد.
دوما پیش از نوشتن اولین سطر کتاب خود، استخوان بندی جامع کتاب را (اعم از تاریخی، سیاسی و اجتماعی و عاطفی) شکل میداد. یعنی روی کاغذ طرح آن را مینگاشت. به طوری که قبل از شروع به تحریر کتاب میدانست که کتاب او چگونه گسترش خواهد یافت و به چه نتیجه خواهد رسید. او با به کار بردن این روش، هرگز در حال نوشتن یک کتاب بر اثر نداشتن موضوع (نداشتن سوژه) از کار خود باز نمیماند و مجبور نمیشد صفحات کتاب را با مطالب پیش پا افتاده انباشته نماید.
رمان شرافت و شیطان یکی از شاهکارهای برجسته اوست که همواره در ژرفای ذهن خواننده باقی می ماند و فراموش نمی شود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 244 بار
عنوان کتاب: شرافت و شیطان
(دختر نایب السلطنه)
نویسنده: الکساندر دوما
مترجم: حسینقلی میرزاسالور (عمادالسلطنه)
تعداد صفحات کتاب: 357 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 22.69 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب