دانلود کتاب آدمی همان است که می خواند
کتاب آدمی همان است که می خواند راهکارهایی عملی را ارائه میدهد که به ما در مسیر درک هرچه بهتر آثار ادبی، یاری میرسانند.
اثری است که تاثیر دائمی خواندن کتاب را بر زندگی انسان نشان میدهد. اینکه با افکار و تجربه و دانش نویسندگان که برای نوشتن هر کتاب تحقیقات زیادی کرده آمد ما میتوانیم دیدی گسترده تر از افکار خودمان به تنهایی داشته باشیم.
کتاب پیش رو که مورد توجه منتقدان بسیاری در سراسر دنیا قرار گرفته، کتابی پر از شادی و شعف است. این اثر به تخیلات ما پر و بال میدهد؛ لذاتی عمیق را به ما میچشاند؛ و کمکمان میکند تا پیچیدگیهای زندگی خود را درک کنیم…
خلاصه کتاب
اصلیترین مدعای رابرت دی یانی در اثر پیش رو، در عنوان کتاب ذکر شده است: آدمی همان است که می خواند. معنای این گفته، هنگامی محرز میشود که به تعریف خاصی که دی یانی از ادبیات ارائه میدهد، توجه کنیم. به زعم او، ادبیات اصیل، برآمده از مواجههی روح و حساسیتی اصیل با تمامیت زندگی است. به بیانی سادهتر، اثر ادبی از بطن زندگی خالق آن زاده میشود.
پس در ادبیات، همواره سایهای از زندگی را مییابیم. همان سایه است که به ادبیات ارزش و شأنِ شامخِ آن را میبخشد. با توجه به این تعریف، هنگامی که گفته میشود آدمی همان است که می خواند، مراد آن است که آدمی با خواندههای خویش، به زندگیاش شکل میدهد؛ و زندگیاش را بر اساس خواندههایش تعریف میکند. از این گفته، اهمیت عمل خواندن آشکار میگردد. عملی که مستلزم حضورِ توأمانِ قلب و ذهن است.
تنها آن خواندنی را میتوان خواندن نامید، که با تمام جان صورت گیرد. مطالعهی سرسری هیچ چیز به فرد اضافه نمیکند، مگر خرده دانشی بیقدر و بیاهمیت. مطالعهی راستین اما، تجربهای به ژرفای یک زندگی را ارزانی آدم میکند. آموزش شیوههای نیل به این تجربه از طریق مطالعهی آثار ادبی، موضوع اصلی کتاب حاضر را تشکیل میدهد.
کتاب آدمی همان است که می خواند (با عنوان فرعی راهنمای عملی خوب خواندن) به شش فصل مجزا تقسیم شده است. ذیل این فصول ششگانه، به پرسشهایی از این دست پاسخ گفته شده است: مطالعهی متون داستانی، چه تفاوتی با مطالعهی متون غیرداستانی دارد؟ چگونه میتوان از سرسریخوانی اجتناب نمود؟ آنچه به عنوان «لذت خواندن» شناخته میشود، چگونه حاصل میگردد؟ کتاب خواندن چگونه بر عمق نگاه ما نسبت به خودمان و زندگی، میافزاید؟ و …
بخشی از متن کتاب
خانم مونی دختر یک قصاب بود. زنی بود مصمم که از پس کارهایش به خوبی برمی آمد. با شاگرد پدرش ازدواج کرده بود و حوالی اسپرینگ گاردنر، مغازه قصابی باز کرده بود. اما همین که پدرش مرده بود، شوهرش بنای بیماری گذاشته بود. مشروب میخورد، دخل را بالا میکشید و تا خرخره در قرض فرورفته بود. قول گرفتن از او بی فایده بود چون بعد از یکی دو روز زیر قولش میزد.
از طرفی، به خاطر مرافعه با زنش در حضور مشتریها و آن گوشتهای گندیده ای که به مغازه می آورد، کسب و کارش کساد شد. حتی یک شب با ساطور سروقت زنش رفت و زن هم مجبور شد شب را در خانه همسایه سر کند. بعد از این ماجرا از هم جدا شدند. زن به سراغ کشیش رفت و حق جدایی و نگهداری از بچه ها را گرفت. دیگر نه پولی به مرد داد، نه غذایی و نه سرپناهی.
مرد هم ناچار شد برای پادویی قاضیِ بخش، نام نویسی کند. او میخواره ای بود ریزنقش، خمیده قامت و ژنده پوش با صورتی سفید، سبیلی سفید و ابروهایی سفید بالای چشمهایی ریز با مویرگهایی قرمز و بیرون زده. تمام روز در اتاق ناظر بخش مینشست بلکه وظیفه ای به او محول کنند. خانم مونی که با تتمه درآمد قصابیاش در خیابان هاردویک پانسیونی دایر کرده بود، زن تنومند و باهیبتی بود.
پانسیون او ساکنانی موقتی داشت که از توریستهای لیورپول و آیل آومن و گاهی هم از هنرمندان تالارهای موسیقی و نمایش تشکیل میشدند. ساکنان دائمی پانسیون از کارمندان شهر بودند. خانم مونی آنجا را با جدیت و کاردانی اداره میکرد. میدانست چه موقع نسیه بدهد، کی سخت بگیرد و کی کوتاه بیاید. ساکنان جوان پانسیون همگی مادام صدایش میکردند.
جوانان پانسیون خانم مونی، هفته ای پانزده شیلینگ بابت اقامت و غذا (به جز آب جوی معمولی یا سیاه هنگام صرف شام) میپرداختند. ذائقه و مشغله های مشترکی داشتند و به همین خاطر باهم اخت بودند. یکی از بحث هایشان هم این بود که چه کسانی شانس ورود به جمعشان را داشتند و چه کسانی نه. جک مونی، پسر مادام که در خیابان فلیت برای یک دلال کار میکرد، به یکدندگی معروف بود…
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
ماهیت این کتاب نظری نیست، بلکه عملی است و هدفش بهبود بخشیدن به درک و شناخت خواننده از ادبیات است. مباحث کوتاه نظری در فصول آخر کتاب مزایای خواندن را توضیح میدهند. در کتاب آدمی همان است که می خواند به نظریهها تنها تا جایی پرداخته میشود که به ارتقای قوهٔ تشخیص ادبی، عمق بخشیدن به درک ادبی و افزایش لذت ادبی کمک کنند.
ادعای کتاب این است که خواندن، آنگاه که قرین مهارت و اعتماد به نفس باشد، زندگی ما را بهبود میبخشد و کمکمان میکند از آن بهشکلی بیکم و کاستتر لذت ببریم. چنین لذتی حاصل از تقویت قوای مشاهدهگری ما و افزایش ظرفیتمان برای خوب فکرکردن است. خلاصه آنکه ما با خواندن راه به زندگی بهتری خواهیم برد. ما از خواندن چندین هدف داریم: کسب اطلاعات، لذت بردن، برآوردن خواستههایمان، رشد شخصی؛ آموختن، سرگرم شدن، به هیجان آمدن و الهام گرفتن.
ما میخوانیم که به درک و شناخت برسیم که رشد و تحول پیدا کنیم. آدمی همان است که میخواند میکوشد به خوانندگان در دستیابی به این اهداف کمک کند. بهویژه در دنیای امروز، که همه با چالشهای پیچیده روبهروییم، خواندن مزایای خاصی دارد. خوب خواندنبا مهارت، اعتماد به نفس و حتی تخصص اینک بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. خواندن ادبیات همراه با درک و لذت میتواند راهورسم عبور از میان آشوبهای بیشماری را که از سر میگذرانیم نشانمان دهد.
ارزش یادگیریِ خوب خواندن به لذتهای گونهگونی است که به همراه میآورد، به دانشی که در اختیارمان میگذارد و به وسعت خیالانگیزی که به زندگی میبخشد. آموختنِ خوب خواندن و لذت بردن از مطالعه به آن دشواریای نیست که اغلب مردم فکر میکنند. هر فصل از کتاب آدمی همان است که می خواند راههایی برای دستیابی به این هدف بهظاهر بلندپروازانه ارائه میکند. هر یک بهروشنی نشان میدهد که خواندن چگونه درک ما را از زندگی بالا میبرد.
نقد کتاب آدمی همان است که می خواند
به گفته رابرت دی یانی، آدمی همان است که می خواند. خواندن ممکن است ما را خوشحال کند یا ما را تحریک کند. ممکن است برای آموزش یا الهام بخوانیم. اما بیشتر از این، در خواندن خودمان را کشف می کنیم. ما به زندگی دیگران دسترسی پیدا می کنیم، امکانات بی حد و حصر وجود انسان را کشف می کنیم، درک خود را از دنیای اطراف خود توسعه می دهیم و از خواسته های پرتنش زندگی روزمره مهلت می یابیم.
نویسنده در این کتاب، راهنمای عملی ارائه می دهد که نشان می دهد چگونه می توانیم با تبدیل شدن به خوانندگان ماهر و متعهد، مزایا و لذت های ادبیات را افزایش دهیم. دی یانی پیشنهاد میکند که ابتدا به آنچه نویسندگان میگویند و شیوه بیان آنها توجه داشته باشیم، نه اینکه عجله کنیم که منظورشان چیست. او اشکال مختلف ادبیات، از مقاله گرفته تا رمان، داستان کوتاه تا شعر را در نظر میگیرد و در خوانشهای نمونه آثار کلاسیک، رویکردهای سودمندی را برای هر یک نشان میدهد.
او از طریق مجموعهای از تقابلهای روشنگر، لذتهای متناقض خواندن را بررسی میکند: خواندن انفرادی در مقابل اجتماعی، تسلیم شدن یا مقاومت در برابر نویسنده، خواندن درونی یا بیرونی، و غیره. نویسنده با نه روش خواندن توصیه شده، افکار در مورد تجربیات مختلف خواندن چاپی و دیجیتالی، و توصیه هایی در مورد اینکه چه چیزی و چرا باید بخوانید، پایان می یابد.
کتاب آدمی همان است که می خواند، یک راهنمای ضروری برای همه کسانی است که می خواهند خواندن و زندگی خود را غنی کنند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 200 بار
عنوان کتاب: آدمی همان است که می خواند
راهنمای عملی خوب خواندن
نویسنده: رابرت دی یانی
مترجم: علی ظفر قهرمانی نژاد
تعداد صفحات کتاب: 265 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 21.51 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب