شکار

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
شکار داستان های کوتاه جهان (nbookcity.com)

دانلود کتاب شکار: داستان های کوتاه جهان 22

در کتاب شکار: داستان های کوتاه جهان 22، نُه داستان کوتاه از نویسنده های بزرگ آمده است.

در ابتدای هر داستان، معرفی کوتاهی از خالق اثر آمده که برای درک بهتر سبک و قلم نویسنده و آشنایی با سایر آثارش کمک شایانی می کند. محمدعلی مهمان نوازان، ترجمه این کتاب را برعهده داشته است.

خلاصه کتاب

در این مجموعه داستان کوتاه اگرچه هر کدام سبک خاص خود را دارد ولی همان داستان شکار بی نظیر است. آنتونیو تابوکی با آفرینش این قصه نشان میدهد که از چه توانایی بالایی در خلق و پردازش و فضا سازی داستان بهره می برد و معروفیت و مقبولیت او دلیل محکم و درخشانی دارد. عنوان داستان های کتاب شکار به ترتیب زیر است:

  1. شکار – آنتونیو تابوکی
  2. دابی رفته است – آن پتری
  3. من، بابا و مار – لوییس برناردو هونوانا
  4. ایستگاه شگلوو – سرگئی پتروویچ آنتونوف
  5. کریمه – عامر حسین
  6. فرشته ی سپید – مایکل کانینگهام
  7. ماریانای دنیا یا دنیای ماریانا – لیلیانا هکر
  8. کنده کش – گوستاو تورگنی لیندگرن
  9. ترس کاذب – پیا فونتانا

خواندن داستان های کتاب شکار، می تواند شما را با دنیای خاص هر کدام از نویسنده ها آشنا کند و همچنین اگر می خواهید داستان نویسی را شروع کنید، این اثر کوتاه به کمک شما خواهد آمد.

بخشی از متن کتاب

شهزاد پسر من بود، وقتی به دنیا آمد که خودم هنوز بچه بودم. پدرش را «بدشاه» صدا میزدند. زیاد از من بزرگتر نبود. توی مملکت خودمان به دنیا آمده بود. توی پاتنا، قبل از آنکه وطن را ترک کنند، -والدین او و من- زمانی که قدرتمندان کشور را تقسیم بندی کردند. من متولد داکا بودم. همیشه بدشاهم را میشناختم. همیشه میدانستم که با او ازدواج می کنم. والدینش پیش از آن مغازه خواربارفروشی داشتند، اما خودش مکانیک بود.

قبل از آنکه با من ازدواج کند هم سخت کار می کرد؛ از مادر و برادر کوچکترش نگهداری می کرد. مغازه ی پدرش را فروخته بود و پولش را درست و حسابی به کار زده بود؛ در واقع آن را سرمایه ی کارش کرده بود، ما خوب زندگی می کردیم. من مجبور نبودم کار کنم؛ با اینکه خیلی از زنهای دورو برم باید کار میکردند و به خاطر همین بعضی از همسایه ها به من حسودی می کردند.

غروبها، ساری نخی رنگ روشن و نویی می پوشیدم و گل سفید یا سرخ به موهایم میزدم. بعضی وقتها بدشاه مرا سوار درشکه میکرد و به سینما میبرد. همسایه ها مرا اذیت می کردند ـ گـاهی خیلی بی رحمانه ـ وقتی شوهرم خانه نبود، به خاطر غذای خوبی که میخوردیم و چهره های شادی که داشتیم ما را خانواده ی سلطنتی می نامیدند. در منطقه ی ما کسی استطاعت آن چنانی نداشت، اما انگار ما داشتیم.

وقتی پسرم به دنیا آمد اسمش را شهزاد گذاشتم؛ چون عقیده داشتم او شاهزاده است. چون میخواستم گوشه و کنایه های درو همسایه را به خیر و برکت بدل کنم، چون میخواستم پسرم بلنداقبال شود. پدرش میخواست ما به کراچی برویم. می گفت آنجا قدر آدم را میدانند، آنجا جایی است که باید از اول می رفته، اینکه آنجا به زبان ما حرف میزنند و پاکستان واقعی آنجاست.

مـی گفـت واقعاً چیزی از حرفهای بنگلادشی ها حالی اش نمی شود. ما همیشه در خانه اردو حرف میزدیم. او خواندن و نوشتن هم بلد بود، اما حقیقتاً من سر از کارش در نمی آوردم، شاید زیادی جوان بودم. من در داکا متولد شدم. آنجا تنها جایی بود که میشناختم و می توانستم بنگالی را مثل زبان خودم صحبت کنم. مردم آنجا هم مثل مردم خودم بودند، اما این چیزها برای مردها و قدیمی ها اهمیت داشت؛ همانها که…

نقد کتاب شکار: داستان های کوتاه جهان 22

خواندن داستان های کتاب شکار، فرصت آشنایی با ناشناخته ها، جهان های هیجان انگیز و شخصیت های متنوع را در اختیار ما می گذارد. خواندن این کتاب، مثل رفتن به سفری اکتشافی است و همان احساسات را در ما به وجود می آورد: از ترس و هیجان گرفته تا تردید و رضایت و نوستالژی.

با داستان های کوتاه می توانید حتی قبل از تمام شدن فنجان قهوه تان، به یکی از این دنیاهای ناشناخته سفر کنید و به سلامت به خانه بازگردید! وقتی داستان های این کتاب را می خوانید و از آن خوشتان می آید، به دنبال آثاری مشابه با آن خواهید گشت: از همان نویسنده، ژانر یا چیزی که به همان موضوع مرتبط است. از طرف دیگر، زمانی که داستان نمی تواند انتظاراتتان را برآورده سازد، تمایل بیشتری به امتحان کردن اثری کاملا متفاوت در شما شکل خواهد گرفت.

بدیهی است که این آزمون و خطا برای یافتن نویسنده، ژانر یا موضوع مورد علاقه ی خودمان، از طریق کتاب شکار داستان های کوتاه جهان به مراتب راحت تر به انجام خواهد رسید.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 115 بار

%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1%20(nbookcity.com)1

عنوان کتاب: شکار

مجموعه داستان های کوتاه جهان

نویسندگان: آنتونیو تابوکی، آن پتری، لوییس برناردو هونوانا و …

مترجم: محمدعلی مهمان نوازان

تعداد صفحات کتاب: 178 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 13.83 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

در داستان عاشقانه و جذاب پیش رو ما روایت را خطی نمی‌خوانیم بلکه در خاطرات مرد به گذشته می رویم و ماجرای آشنایی او با همسر آلمانی‌اش را می‌بینیم. کتاب اینگرید نازنین آلمانی زبانی روان و گیرا دارد و شما را...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 187
خانم صاحبخانه داستان مردی به نام اردنیف است که به دنبال خانه می‌گردد چرا که صاحبخانه سابقش، به دلیل خاصی سن پطرزبورگ را ترک کرده و حال او مجبور شده است که به دنبال خانه جدیدی بگردد. وی که فردی منزوی و در تمام مدت مشغول فعالیت‌های علمی خود بوده به تجربه‌...
بروزرسانی: 12 ماه قبل
تعداد بازدید: 1256

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *