ما دروغگو بودیم

آخرین ویرایش: 4 هفته قبل
ما دروغگو بودیم (nbookcity.com)

دانلود کتاب ما دروغگو بودیم

خانواده یکی از مضمون های اصلی کتاب ما دروغگو بودیم است. خانواده های ثروتمند هم بدبختی‌های خاص خود را دارند!

یک شورش، یک حادثه، یک راز! رمان حاضر شاهکار امیلی لاکهارت که توانسته جوایز بین المللی فراوانی را به خود اختصاص دهد، ماجرای پیچیده و عجیب دختری به نام کادنس را روایت می کند که بر اثر حادثه‌ای شوم تمام زندگی‌اش زیر و رو می شود. پایان این داستان به قدری شگفت انگیز است که تا مدت‌ها در ذهنتان باقی خواهد ماند.

رمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی و پایان بندی بی نهایت غافلگیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید. کتاب را بخوانید و اگر کسی پرسید پایان قصه چه می شود، مثل همه ی شخصیت های داستان دروغ بگویید!

خلاصه کتاب

کتاب پنج بخش با عنوان «خوش‌آمد»، «ورمونت»، «تابستان هفده»، «نگاه کن، آتش» و «حقیقت» دارد. از دست دادن حافطه موضوع اصلی کتاب، در نگاه اول ممکن است کمی کلیشه ای به نظر آید اما اميلي لاكهارت با استفاده از عشق رمانتیک نوجوانانه طرح اصلی را از یک موضوع ساده فراتر می برد. تم عاشقانه که نویسنده با مهارت آن را روایت می کند در تمام سطور کتاب به چشم می خورد. عشق با چاشنی رمز و راز باعث افزایش اشتیاق خواننده برای کشف حقیقت ماجرا می‌شود و کتاب ما دروغگو بودیم را به رمانی خواندنی تبدیل می کند.

کلمات زیبای لاکهارت بر خواننده اثر می گذارد به‌ طوری که تا مدت‌ها داستان دختری را که فراموش می کرد را از یاد نخواهد برد. لاک هارت هر بخش کتاب را که به فصل‌های کوتاه‌تری تقسیم شده با لحنی شاعرانه نوشته است. بین نوه‌های سینکلر نوعی رقابت است که مادران‌شان به آن دامن می ی‌زنند. هر نوه‌ای باید بیشترین تلاشش را بکند تا بیشتر نظر پدربزرگشان را به خود جلب کند تا سهم بیشتری از ثروت او را به ارث برد.

پدربزرگ هم از این رقابت باخبر است. گیر افتادن در یک جزیره با حسادت و رقابت در جمع خانوادگی برای هر نوجوان به‌ ستوه آمده‌ای کافی است تا سر به شورش بگذارد و علیه این فشارها واکنش دهد. مسائل خانوادگی دیگری مثل مشاجره‌ی مادر کادنس با خواهرانش و بگومگوی آن‌ها با هریس، پدربزرگ کادنس یکی از پیرنگ‌های دیگر داستان کتاب ما دروغگو بودیم است.

دختران هریس سعی می کنند با استفاده از فرزندان‌شان سهم بیش‌تری از ثروت پدرشان به دست آورند. ایمیلی لاکهارت هوشمندانه با گردآوردن اعضای خانواده‌ی سینکلر در یک جزیره به این مشکلات دامن می زند و با استفاده از محدودیت مکانی جزیره به‌ خوبی این تضادها را نشان می دهد. بالاخره حتی خوشحال‌ترین خانواده هم اگر قرار باشد مدت زمان زیادی در یک جزیره‌ی اختصاصی بگذراند، به مشکل برخواهند خورد؛ حتی خانواده‌ی خوشبختی چون سینکلرها.

بخشی از متن کتاب

یک شب اواسط تابستان پانزده رفتم شنا در ساحل کوچک؛ تنها. گات، جانی و میرن کجا بودند؟ خبر ندارم. توی رد گیت کلی تخته بازی کردیم؛ احتمالا هنوز همانجا بودند و یا شاید رفته بودند به کلرمونت و به جر و بحث خاله‌ها گوش می‌دادند و مربای آلوی بنفش با کراکر می‌خوردند. در هر صورت با تاپ رفتم توی آب. ظاهرا با همین لباس تا ساحل هم آمده بودم.

روی ماسه‌های ساحل لباس‌هایم را پیدا نکردم؛ حوله‌ای هم در کار نبود. چرا؟ مجددا خبر ندارم. احتمالا خیلی دور شده بودم. اندکی دور از ساحل صخره‌های بزرگی هست؛ همیشه در تاریکی شب‌ها شوم به نظر می‌آیند. احتمالا سرم توی آب بوده و بعد محکم به آن صخره‌ها خورده.

قبلا هم گفتم خبر ندارم. فقط این یادم است؛ فرو رفتم در اقیانوس. پایین پایین تا ته صخره‌ای و شالوده‌ی سنگی جزیره بیچ وود را دیدم و دست‌ها و پاهایم سر شدند اما انگشت‌هایم سرد بودند. پایین که می‌رفتم، تکه‌های جلبک و خزه از کنارم می‌گذشتند. مامان من را روی شن‌ها پیدا کرد؛ مثل توپ جمع شده بودم تا نیمه در آب بودم.

نقد کتاب ما دروغگو بودیم

کتاب ما دروغگو بودیم در ژانر ادبیات بزرگسالان جوان و درام خانوادگی قرار می گیرد. کادنس، راوی داستان نوجوانی است که با مسائل نوجوانانه مواجه است. طلاق پدر و مادر، ورود به دانشگاه، اولین رابطه‌ی عاشقانه به همراه مشکل حافطه از جمله مشکلات کادنس است. او از خانواده‌ای قدیمی و متشخص است که عادت دارند همیشه بی نقص به نظر بیایند؛ حتی در چشم خودشان، حتی به قیمت پنهان‌کاری. عادتِ دیگرشان این است که همه‌ی تابستان‌ها، کل خانواده به جزیره‌ی شخصی‌شان می‌روند. بعد در تابستان پانزده حادثه‌ای رخ می دهد و کادنس حافظه‌اش را از دست می دهد.

کسی از حادثه حرف نمی زند و رفتارِ همه از همیشه عجیب‌تر شده است. بعد تابستان شانزده اجازه نمی‌دهند کادنس به جزیره بیاید. تابستان هفده خانواده او را در جزیره می پذیرد، اما همه بیمار شده‌اند و خانه‌ی قدیمی و خاطره‌انگیزشان را کوبیده‌اند و خانه‌ای مدرن به جایش ساخته‌اند و کماکان هیچ‌کس حاضر نیست برایش تعریف کند چه بر سرش آمده. حتی  دخترخاله‌ها و پسرخاله‌هایش که حاضر نشده بودند پس از آن حادثه و غیبت دراز با او هیچ ارتباطی برقرار کنند، الان طوری رفتار می‌کنند که انگار همه‌ چیز بر روال سابق است.

ما دروغگو بودیم رُمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی و پایان‌ بندی بی‌نهایت غافل گیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 6,419 بار

Emily%20Lockhart%20 %D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%20%D9%84%D8%A7%DA%A9%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AA

عنوان کتاب: ما دروغگو بودیم

برنده ی جایزه ی بهترین کتاب نوجوان گودریدز سال 2014

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

نویسنده: امیلی لاکهارت

مترجم: مهرآیین اخوت

تعداد صفحات کتاب: 236 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 19.71 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

اوستین کشیش ارشد کلیسای لیکوود، بزرگ‌ترین کلیسای پروتستان‌هاست؛ سبک موعظه و فن بیان این کشیش خندان آمریکایی منحصر به فرد است. او می‌گوید که ترجیح می‌دهد بیش از اینکه به موضوع گناه انسان‌ها بپردازد، بر خوبی‌ها...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 917
کتاب قمارباز اثری است از فئودور داستایفسکی. داستان خانواده ای روس که در پی از دست دادن ثروت خود به رولتنبورگ مهاجرت می کنند. راوی داستان که فردی قمارباز و معلم بچه های ژنرال است...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 2984

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *