دانلود کتاب پیروزی عشق
رمان معروف پیروزی عشق یکی دیگر از شاهکارهای سامرست موام خالق آثاری همچون قلب زن و لبه تیغ است که توسط فیروزه بهبهانی در 368 صفحه به فارسی ترجمه شده است.علاقمندان به قلم این نویسنده می توانند تمامی آثار منتشرشده از موام را در سایت شهر کتاب به صورت رایگان دانلود و مطالعه نمایند.
چکیده رمان
پیروزی عشق داستان زنی ثروتمند است به نام برتا که عاشق یک رعیت به نام ادوارد می شود و با هزار آرزو با او ازدواج می کند اما بعد از گذشت مدت کوتاهی متوجه می شود که او عاشق همسر خود است و عشق متقابلی وجود ندارد. زندگی برای برتا (که خواستار چیز زیادی جز عشق نیست ) به جهنمی تبدیل می شود، این کتاب رنج و سختی برتا را نشان می دهد ، کشمکش ها ، تبدیل شدن عشق به نفرت و بعد بی اعتنایی و بی تفاوتی…
معرفی نویسنده
ویلیام سامرست موام یکی از پرکارترین داستان نویسان قرن بیستم بود و در زمان حیاتش میلیونها نسخه از داستانهای بلند و کوتاه و نمایشنامههای وی به زبانهای مختلف ترجمه و به فروش رفت. در سال های دهه ۱۹۳۰ او پر درآمدترین نویسنده جهان بود. هنرپیشگان سرشناس هالیوود مثل گرتا گاربو، ریتا هیورث و نائومی واتس در فیلمهایی که براساس داستانهای او ساخته شد بازی کردهاند.
با وجودی اینکه او چندین سال از دوران کودکی خود را در شهر بندری ویتستابل در ناحیه کنت واقع در جنوب شرقی انگلستان گذراند، کمتر کسی از ساکنان این شهر با میراث این نویسنده بزرگ آشنا است. هیچ نشانی از او در سطح این شهر دیده نمیشود و خانه کوچکی در حومه شهر که او سالهای کودکی خود را در آن جا گذراند در سالهای دهه ۱۹۶۰ برای احداث ساختمانهای مسکونی جدید تخریب شد. برخی از ساکنان شهر ویتستابل معتقدند که سامرست موآم از این شهر نفرت داشت و در دو اثر داستانی خود به نامهای «پایبندیهای انسانی» و «کلوچه و آبجو» از این شهر به نام بلک استیبل یاد کرده است.
بخشی از متن کتاب پیروزی عشق
او نزدیک تر آمد. مردی بلندبالا، ۲۷ ساله، درشت اندام، با دست ها و پاهایی کشیده و سینه ای فراخ. به راحتی میشد باور کنی که قدرت ورزایی در اوست. برتا، لباس و پوشش های روی کفش، نیم تنه ای که از پارچه راه راه مردانه بود، جوراب های سفید و کلاهی که همه نشانی از محلی و بومی بودن داشت و همواره شادمانش میکرد را شناخت، و مجموعه اینها و درشت اندامی و قدرت عضله های مرد بود که برنا را به دام عشقش انداخت.حتی پوتین های بزرگ او برتا را غرق شادی می کرد، بزرگی آنها نشان دهنده شخصیت تزلزل ناپذیر و مهارتش بوده که بی قوت قلب میداد و اطمینان می بخشید. از شیوه لباس پوشیدنش پیدا بود که سروکارش با مردی است که کارش به جاده، گاو آهن و زمین و شخم مربوط می شود. برتا نمی دانست آیا آن مرد میداند که به هنگام بالا آمدن از تپه این اندازه خوش ظاهر و دیدنی است یا نه!
مرد همچنان که میگذشت گفت: عصر شما به خیر، دوشیزه برتا.
در رفتار مرد هیچ نشانی از این که بخواهد پاست کند نبود، و قلب دختر از این که ممکن است مرد فقط با سلامی گذرا بگذرد، فرو ریخت. برتا دستش را دراز کرد و گفت: «فکر کردم که این خود شما هستید که از تپه بالا می آیید.) مرد ایستاد و با او دست داد. دست بزرگ و انگشت های محکم مرد، براندام دختر لرزه انداخت. بزرگی و سختی دستهایش چنان بود که گویی سنگی است. برتا نگاهش کرد ولبخندی زد و گفت: «خیلی سرد است، نیست؟» کسی که مشتاق گفتن کلامی عاشقانه است مشکل بتواند به دلیل آداب اجتماعی به حرفهای معمولی بسنده کند.
مرد شادمان گفت: شما مثل من بنج مایل را یک ساعته راه نیامده اید.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 1,155 بار
عنوان کتاب: پیروزی عشق
نویسنده: سامرست موام
مترجم: فیروزه بهبهانی
تعداد صفحات کتاب: 368 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5.4 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهرکتاب