لبه تیغ

لبه تیغ (nbookcity.com)

دانلود کتاب لبه تیغ

کتاب لبه تیغ از زبان نویسنده روایت می‌ شود: هرگز رمانی را با این همه بیم آغاز نکرده‌ام. اگر بر این کتاب نام رمان می‌ نهم، از آن روست که برای آن نام دیگری نمی‌ دانم. داستانی چندان برای گفتن ندارم و پایان کارم نیز مرگ یا ازدواج نیست.

کتاب لبه تیغ رمانی داستانگو و پرکشش است که حاصل تجربیات سامرست موام در سیر و سفر به گوشه و کنار دنیاست که  منجر به شناخت وسیع او از زندگی شده. از کتاب حاضر دو بار اقتباس سینمایی شده ؛ بار اول سال ۱۹۴۶ ادموند گولدینگ  و بار دوم جان بایرم  در سال ۱۹۸۴.

خلاصه کتاب

سامرست موام در اواخر عمر به‌ شدت احساس شکست می‌ کرد، چون به این نتیجه رسیده بود که همواره در سطحی درجه دو باقی مانده. اما مهارت داستان‌ پردازی او در نوشتن داستان کوتاه، او را به مقامی والا و شناخته شده رساند. جایزه‌ی ادبی معتبر سامرست موام گواه این ادعاست.

موام، دست خواننده را می‌ گیرد و او را به اروپای دهه‌ی سی می برد، به خیابان‌های خیس و باران‌ خورده‌ی لندن، به کافه‌ های شلوغ و مه‌ گرفته از دود پاریس و در قالب قصه‌ای دلکش و زیبا، حکایت زندگی قهرمانانش را باز می گوید. لبه تیغ داستان خلبانی به نام لاری‌ست که در طول جنگ جهانی و پس از آن به دنبال معنای زندگیست. او برای کشف پرسش‌هایش به زندگی خود پشت پا می زند و قدم در سلوکی عرفانی می گذارد. این اثر بی‌ شک یکی از خواندنی‌ترین و جذاب‌ ترین آثار ادبیات انگلیسی قرن بیستم است.

پزشکی که از راه نوشتن ثروتمند شد؛ ویلیام سامرست موام. طبابت را رها کرد و نویسندگی را برگزید. بیست رمان، بیست‌وپنج نمایش‌نامه و ده‌ها داستان کوتاه نوشت. البته در طول عمر ۹۱ ساله‌اش. با این وجود تنها چند رمان او در تاریخ ماندگار شد؛ از جمله رمان تأثیرگذار لبه‌ی تیغ….

نقد کتاب لبه تیغ

در کتاب پیش رو سبک های زندگي کردن نشان داده شده. بشر در روي اين کره ي خاکي به سبک و سياق هاي مختلف زيست مي کنند و مي ميرند. در ميان اين گوناگوني سبک زندگي، تفاوت هاي چشمگيري وجود دارد. در يک روش زندگي آدم کمتر رنج مي کشد و بيشتر سعادت مند است و در روش ديگر بيشتر رنج مي کشد و کمتر سعادت مند است و همين طور ده ها تفاوت ديگر.

حالا در کتاب لبه تیغ چند تا سبک زندگي به تصوير کشيده شده، که خواننده می تواند از ميان آن روش هاي زندگی، سبک و روشی  را الگو بسازد. در بين پيام ها و سخن های نهفته در اين کتاب سه نوع زندگي بسيار با مهارت تام و تمام نشان داده شده است. اين سه نوع زندگي با کم و کيف که از آن حاصل می شود و ميزان سعادت انسان در درون آن نشان داده شده است. اين سه نوع زندگي:

  1. زندگي قانعانه همراه با رضايت و کشف خواسته هاي واقعي درون
  2. زندگي در پيوند با جايگاه اجتماعي و شهرت و جاه ومقام
  3. زندگي تجمل گرايانه و گره خورده با ثروت.
زندگي قانعانه با رضايت باطن و دست يافتن به خواسته هاي اصيل درون:

اين نوع زندگي، زندگي است که آدم صرف براي خودش و آنچه که خود واقعيش مي خواهد، زندگي مي کند؛ نه براي پديده هاي بيروني و اين و آن. از اين نوع زندگي تعبير به «زندگي اصيل» نيز مي شود. يعني زندگي که خود ما برگزيده ايم، نه زندگي که ديگران به ما ديکته کرده است. زندگي با دليل نيز گفته مي شود، يعني براي زندگي کردن و روش زندگي خود ما دليل داريم. نماينده ي برجسته ي اين سبک زندگي در کتاب «لبه ي تيغ» لاري است. کسي که همواره به دنبال خواسته هاي درون خودش است، درسدد دست يابي به آنچه که دنياي واقعي خودش آن را مي طلبد.

او در سرتا پاي داستان لبه تیغ به دنبال چيزي است که در درون خودش به جستجوي آن است. هدف براي او مشخص است و مي داند که چه چيزي را مي طلبد. خودش مي گويد در جستجوي آرامش است؛ اما نه آرامشي در بيرون، در جا و مقام، در ثروت و… بلکه او آرامش در درون را مي طلبد. براي همين تا انجا جستجو مي کند تا سرانجام به آن دست مي يابد. البته اين سعادت با رهايي و وارستگي براي لاري ميسر مي شود؛ يعني رها بودن از پديده ها در ميزان خوشبختي آدم سهم مستقيم دارد. به هراندازه که وابستگي کمتر باشد به همان اندازه شيرين کامي و نيک بختي زياد تر است.

سبک ديگر زندگي زيست تجمل گرايانه و متکي برجايگاه و پايگاه اجتماعي يا جاه و مقام است.

در اين نوع زندگي، همه خوشبختي ها و سعادت مربوط و منوط مي شود به جاه و مقام اجتماعي. در چنين سبک زندگي، اگر کسي داراي جاه و مقام باشد خودش را سعادتمند مي پندارد و در صورتي عکس آن، تيره بختي و نگون بختي را احساس  مي کند. در اين کتاب، زندگي اليوت دقيقا به همين شکل است، کسي که يک عمر براي جايگاه اجتماعي مهماني داده و تجمل گرايي کرده. حتي سنگ قبرش را تجملي ساخته، تا با اين روش سعادتمند شود. اين فرد هيچ گاهي براي خودش زندگي نکرده، هميشه زندگي اش براي اجتماع بوده.

راوي راجع به زندگي اليوت لحظات پس از مرگش چنين مي گويد:« به کنار بستر اليوت رفتم ودر نور چراغ دريايي، نبض او را گرفتم. مرده بود. چراغ پهلوي تخت خوابش را روشن کردم و به او نظر انداختم. چانه اش افتاده بود. چشمهايش باز بود و من پيش از آنکه آنها را ببندم، لحظه ي در آنها خيره ماندم. چند قطره اشکي برگونه ام دويد. دوست قديمي و مهرباني بود. زندگاني احمقانه و بي نتيجه ي او را از برابر ديده ي خيال گذراندم و دلم گرفت. اکنون ديگر از آن مهماني دادن ها و با شاهزادگان و بزرگان نشستن ها چه سود؟ اينان هم اکنون همه او را از ياد برده بودند».

سبک سوم زندگي که ارايه شده، زندگي با ثروت است.

در اين روش سعادت و خوشبختي زندگي در سايه ي ثروت متصور مي شود. يعني به هر ميزان که فرد ثروتمند است، به همان ميزان خوشبخت است. در اين نوع نگاه خوشبختي بر پول و ثروت وابسته مي شود. خانم اليزابت شخصيت است که در اين داستان به همين سبک زندگي مي کند، او حتا عشق را به پاي پول و ثروت قرباني مي کند با اين توهم که سعادت را فراچنگ آورد، اما اين سعادت محقق نمي شود. تا آخر داستان، زندگي اش آن طور که تصور مي کرد رقم نمي خورد.

سعادت همچنان ميسر نمي گردد. در نتيجه مي توان گفت که سعادت و خوشبختي که وابسته يا متکي به يک پديده ي بيروني باشد، پايدار و ماندگار نيست.  فرقي نمي کند که اين سعادت در جايگاه است يا در ثروت. چون نکته ي اتکا در بيرون از خود فرد است، بنا بر آن زمانيکه اين اتکاي بيروني نابود مي شود، سعادت نيز جايش را به نگون بختي و اندوه مي دهد. چنانکه سعادت که بربنياد اجتماع و اقتصاد براي اليوت و اليزابت در اين کتاب پايدار نماند.

اما ماندگار ترين سعادت يا خوشبختي در زندگي، نوع زيست قانعانه همراه با رضايت درون و انتخاب زندگي اصيل است. زندگي که فرد با دليل براي خود بر مي گزيند و خوشبختي را به جاي پديده هاي بيروني در درون خودش پيدا مي کند. اين نوع سعادت ماندگار و پايدار است.

چنانچه در داستان لبه تیغ آرامش درون لاري با از بين رفتن هيچ يک از پديده هاي بيروني از بين نمي رود. چون بربنياد پديده هاي بيروني بنا نهاده نشده.

تعداد بازدید: 3,763 بار

William Somerset Maugham سامرست موآم

عنوان کتاب: لبه تیغ

نویسنده: ویلیام سامرست موام

مترجم: عباس کرمی فر

تعداد صفحات کتاب: 397 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل : 4 مگابایت

نوع فایل: PDF

منبع:  شهر کتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

کتاب سالهای طلایی یک داستان کلاسیک از زندگی و جامعه آمریکایی در آن زمان. خانواده ای که فراز و نشیب های زیادی را طی می کنند پولدار می شوند، سقوط می کنند پدر زمین های زیادی خریده که معتقد است در آینده کنار راه آهن خواهند بود و زغال سنگ خواهند داشت و ....
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 480
دانیل استیل در موسم اشتیاق نشان داده است که شهرت و نام آوری برای هیچکس ابدی نیست و به قول معروف هر کسی چند روزی نوبت اوست و اگر فردی در اثر تلاش و یا حوادث گوناگون خود را در بلندای شهرت و نام ببیند، باید در صورت افول ستاره شهرتش بتواند آن را پذیرا باشد...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 795

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *