چشمهایش

آخرین ویرایش: 4 هفته قبل
چشمهایش (nbookcity.com)

دانلود کتاب چشمهایش

کتاب چشمهایش  نام رمانی از بزرگ علوی است که برای نخستین بار در سال ۱۳۳۱ خورشیدی منتشر شد.

نویسنده در این رمان روش استعلام و استشهاد را به کار برده، بدین گونه که قطعات پراکنده یک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طرحی کلی آفریده است که بر حدس و گمان تکیه دارد. این شیوه بیش تر در ادبیات پلیسی معمول است. برخی معتقدند این رمان و شخصیت استاد ماکان، با الهام از زندگانی کمال الملک، نگاشته شده است و گروهی دیگر آن را شرح حالی از زندگی تقی ارانی، می دانند.

بزرگ علوی آثاری چون رمان چشمهایش، چمدان، سالاریها، میرزا،، و پنجاه و سه نفر را در کارنامه خود دارد. رمان حاضر در سال ۱۳۳۱ باعث شد که علوی را به یکباره در بین نویسندگان معاصر نامدار و زبانزد شود. از همان سطر آغازین رمان نویسنده سعی دارد ما را با فضای سیاسی زمان خود آشنا سازد و به خواننده بفهماند که با رمانی با زمینه های سیاسی طرف است ولی به نظر نمیرسد کاملا سیاسی باشد نکته دیگر نحوه روایت کتاب است.

خلاصه رمان

استاد ماکان، نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید درمی گذرد. یکی از آثار باقی مانده از او، پرده ای است به نام «چشمهایش»، چشم های زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده است. راوی داستان که ناظم مدرسه و نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشم ها را دریابد. بنابراین سعی می کند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سال ها ناظم زن مورد نظر را می یابد و در خانه او با هم گفت وگو می کنند.

زن به او می گوید که او دختری از خاندانی ثروتمند بوده است و به خاطر زیبایی اش توجه مردان بسیاری را جلب خود می کرده، اما آن ها برای او سرگرمی ای بیش نبودند. و تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی و جاذبه اش نداشته است. زن برای جلب توجه استاد با تشکیلات مخفی سیاسی زیر نظر استاد همکاری می کند، اما استاد نه فداکاری او را جدی می گیرد و نه احساسات و عشق او را درمی یابد.

در آخر استاد توسط پلیس دستگیر می شود و زن به درخواست ازدواج رئیس شهربانی که از خواستاران قدیمی او بوده است به شرط نجات استاد از مرگ پاسخ مثبت می دهد. استاد به تبعید می رود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمی شود. در تبعید پرده چشمهایش را می کشد، چشم هایی که زنی مرموز اما هوس باز و خطرناک را نمایان می کند. زن می داند که استاد هرگز او را نشناخته است و این چشم ها از آن او نیست.

بخش هایی از متن کتاب

چشم‌هاى تو مرا به این روز انداخت. این نگاه تو کار مرا به اینجا کشانده. تاب و تحمل نگاه‌هاى تو را نداشتم. نمى‌دیدى که چشم به زمین مى‌دوختم؟ به او مى‌گفتم: در چشم‌هاى من دقیق‌تر نگاه کن! جز تو هیچ چیزى در آن نیست. مى‌گفت: نه، یک دنیاى مرموز در این نگاه نهفته. من آدم خجولى بودم، چشم‌هاى تو به من جرأت دادند.

محوریت کتاب

رمان چشمهایش، برجسته ‌ترین اثر بزرگ علوی است که برای نخستین بار در سال ۱۳۵۷ منتشر شد. علوی در این رمان به توصیفی دقیق و موشکافانه درباره‌ی زندگی و احساسات زنی به نام فرنگیس دست زده است. ماکان استاد نقاشی و یک مبارز سیاسی حکومت دیکتاتوری رضاشاه پهلوی است که در دوران تبعید از دنیا می‌رود. راوی داستان، ناظم مدرسه‌ای است که  نمایشگاهی از آثار ماکان در آن برپا شده است. او در میان آثار استاد، متوجه پرده‌ای به نام “چشمهایش” می‌شود.

ناظم می‌خواهد راز نهفته در چشم‌های زن پرده را دریابد چون تصور می‌کند صاحب این چشم‌ها در مرگ استاد نقشی داشته است. بالاخره پس از سال‌ها موفق می‌شود با فرنگیس ملاقات کند و داستان آشنایی‌اش با استاد را از زبان او بشنود. فرنگیس عاشق ماکان بوده است و به خاطر این عشق چندین بار خود و خانواده‌اش را به خطر انداخته و حتی بدون درکی از مبارزه، وارد مبارزات سیاسی شده و در نهایت هم به خاطر نجات جان ماکان به ازدواجی مصلحتی تن داده است.

اما ماکان که همه‌ی هستی‌اش را در راه مبارزه داده گویی توان رویارویی با عشق فرنگیس را نداشته است. فرنگیس پس از مرور اتفاق‌ها از همه‌ی تلاشش برای این عشق مطمئن می‌شود و به آرامش دست می‌یابد. او به پرده‌ی چشمهایش که گویی دروغین است نگاه می‌کند و به ناظم مدرسه می‌گوید: «استاد شما اشتباه کرده است. این چشم‌ها مال من نیست!»

نقد کتاب چشمهایش

داستان عشق حقیقی و بی‌قید و شرط یک زن ایرانی. داستان نکوهش قضاوتهای ظاهری و عجولانه. واقعیتی که چشمها را بروی گمراهی، سطحی نگری و خوشی‌های زودگذر می‌بندد… تا به آرمان گرایی، ژرف نگری و دریای احساس باز شوند. داستان ارزش نهادن به هنر، هنرمند، مردم دوستی و میهن پرستی. رمان چشمهایش  پنجره‌ای هستند برای تماشای ناشناخته ها… بزرگ علوی با رنگ واژگان، آن روزگار و مردمان ایران را هنرمندانه نقاشی کرده. این شاهکار بزرگ را نباید خواند، باید احساس کرد!

چقدر تعریف ساده، اشنا و دلنشینی میکنه بزرگ علوی از عشق. یه ناجی… یه مرحم… البته کتاب به جز عشق حسابی به سیاست میتازه و به بهترین شکل این کارو میکنه و این بینا یه جاییم واسه حمایت از حقوق بانوان پیدا میکنه.

تعداد بازدید: 17,098 بار

Bozorg Alavi بزرگ علوی0

عنوان کتاب: چشم هایش

نویسنده: بزرگ علوی

تعداد صفحات کتاب: 177 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 19.8 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهر کتاب

نوشته‌های مشابه

داستانی درباره زندگی زن پرستارِ سیاهپوست ِ میانسال است که مورد بی‌مهری نژادپرستانه قرار می گیرد. این کتاب نخستین‌بار در سال 2016 وارد بازار نشر شد. در حال حاضر بیشتر آثار پیکولت در آمریکا...
بروزرسانی: 9 ماه قبل
تعداد بازدید: 234
دختر جوان مجبور شد به دریچه تکیه بدهد و سر را خم کند و کتاب را در ارتفاع نور فانوس که به دست راست داشت، قرار دهد تا کرنلیوس بتواند آن را بخواند. زندانی برای اینکه رزا راحت باشد چراغ...
بروزرسانی: 8 ماه قبل
تعداد بازدید: 279

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *