دانلود کتاب گرسنه
کتاب گرسنه، با قدرتی زیاد به کاوش در اعماق ذهن می پردازد. کنوت هامسون می توانست راجع به هر چیزی بنویسد و به آن، زندگی ببخشد.
نام این کتاب خود بهترین معرف آن است: جوانی پاکباز و بلند نظر در شهری بزرگ، میان مردمی بی اعتنا، سرگردان و با فقر و گرسنگی دست به گریبان است. روزهای متمادی گرسنگی میکشد و در جست و جوی کار میدود، ولی به هرکه روی می آورد جز بی اعتنایی و خشونت چیزی نمی بیند.
جذبه و لطف کتاب در این است که این داستان، شاید بی کم و کاست، شرح حال خود نویسنده است. در طول کتاب شدیدترین عواطف بشری به بهترین وجه تشریح شده است. رمان پیش رو باب جدیدی در هنر داستان نویسی نروژ گشوده و در خارج از این کشور نیز شهرت بسیاری یافته است.
خلاصه کتاب
رمان بهصورت اولشخص نوشتهشده است و در آن جوانی بینام روزگار خودش را در شهر اسلو روایت میکند. داستان پر از توصیفات ظریف و بیاناتی از حالات روحی و عاطفی شخصیت اصلی داستان است. داستان کتاب گرسنه تمرکزش بر یک شخصیت جاندار است که به مبارزه با یک ضدقهرمان بیجان میرود تا آنجا که سیمای انسانیاش شکل و شمایلی دیگر به خود میگیرد. نویسندهای مطرود از جامعه و سرگردان به دور خود.
فضای داستان خاکستری و سرد است و با داستانکهایی پرشده که بهخوبی مفهومی معناگرایانه به سرمای اجتماعی و خشک آن زمان میدهد. داستان جایی آغاز میشود که جوانکی که شخصیت اصلی داستان است شروع به روایت قصهی زندگی خودش در سالهایی که در کوچهها و خیابانهای اسلو با شکم گرسنه سرگردان بوده است میکند. او اسلو را جایی که تنها برای او گرسنگی و سرگردانی به همراه داشته است، میداند.
کتاب گرسنه در چهار فصل نوشته شده است که در هر فصل با افرادی کمو بیش مرموز ملاقات میکند. یکی از برجستهترین این افراد زنی به نام «لایالی» است که باهم درگیر رابطهی عاطفی مختصری میشوند. شخصیت اول داستان در طول کتاب دائماً با گرسنگی دست و پنجه نرم میکند. او پول اندکی از راه نوشتن مطالبی برای روزنامهها و گاهی هم گدایی و دزدی به دست میآورد اما با این همه نمیتواند خودش را از گرسنگی در اسلو قرن نوزدهم راحت کند…
بخشی از متن کتاب
اگه قراره اتفاق اجتناب ناپذیری پیش بیاد یه روز دیرتر یا زودتر چه فرقی میکنه؛ اگه آدم معقولی بودم مدتها قبل رفته بودم خونه، آروم دراز کشیده بودم دست از همه چیز شسته بودم و خودمو تسلیم کرده بودم. برای لحظه ای همه چیز برام روشن شد. فهمیدم چیزی از عمرم نمونده پاییز از راه رسیده بود و همه چیز آماده زمستون خوابی بود. من به هر وسیله ای چنگ زده بودم، هر راه چاره ای رو امتحان کرده بودم؛ بنابرین پیش وجدان خودم آسوده بودم که تلاش خودمو کرده م.
به خودم گفتم: «احمق، مگه نمی بینی که مرگت رسیده؟ بنابرین کاری که باید بکنم اینه که چند تا نامه بنویسم، ترتیب کارها رو بدم و خودمو آماده کنم قبل از هر چیز خودمو تمیز کنم تختو مرتب کنم و سرمو بذارم روی ورقهای پاکنویسم. یعنی تمیزترین چیزی که از خودم به جا میذارم اصلا چطوره پتوی سبزو بذارم زیر… پتوی سبز! انگار ضربه ای به من وارد شده باشه، کاملا هوشیار شدم. سرم داغ بود و قلبم به شدت میزد از جا بلند شدم و شروع به رفتن کردم.
احساس سرزندگی کردم و بارها عبارت پتوی سبز پتوی سبزو به زبون آوردم انگار دنبال کار ضروری باشم مرتب تندتر قدم بر میداشتم چند دقیقه ای نگذشت که دیدم توی مغازه حلبی سازی خودم هستم. بدون این که لحظه ای درنگ کنم یا خللی در تصمیمم به وجود بیاد به طرف تختم رفتم و پتوی هانس پالی رو لوله کردم به خودم گفتم: بی برو برگرد این فکر بکر به نتیجه میرسه. تردیدهای ابلهانه و ملاحظات اخلاقی رو کنار بذار یعنی باید کنار بذارم من بالاتر از این چیزهام.
با این شر و ورهای ابلهانه خداحافظی کنم. من نه قهرمانم و نه برده اخلاق ازین به بعد مطابق عقلم رفتار میکنم. بعد پتو رو زیر بغل گذاشتم و راهی خیابون استنر، شماره پنج شدم. در زدم و وارد اتاق بزرگ و ناآشنایی شدم که برای بار اول به اونجا پا میذاشتم. زنگهای بالای در جلنگ جلنگ اعصاب خرد کنی سر دادن، مردی از یکی از اتاقهای مجاور وارد شد. چیزی می جوید. دهنش پر بود و پشت پیشخون ایستاد. گفتم: «عینک مو آورده م گرو بذارم و یه نیم کرونی بگیرم. یکی دور روز دیگه میآرم میدم و عینکمو می گیرم.»
نقد کتاب گرسنه
برای انسان امروز، در سرزمینهایی که غذا بهاندازهی کافی یافت میشود، خواندن این رمان که انسان را به نروژ در قرن نوزدهم میبرد خالی از لطف نیست. تصور فردی که گرسنگی میکشد و درعینحال تلاش میکند از عزتنفسش محافظت کند در اسلو، شهری که امروز یکی از مرفهترین شهرهای جهان است جالب توجه به نظر میرسد. کتاب گرسنه کتاب تأثیرگذاری است که در فهرست 1001 کتابی که باید قبل از مرگ بخوانید و همچنین فهرست روزنامه گاردین که در آن 1000 رمان که هر شخص باید قبل از مرگ بخواند، قرار دارد.
راوی رمان گرسنه كه با پرسه زدنش در شهر اسلو همیشه با چند نفر خاص مواجه می شود، هیچ وقت از نگاه دیگران خارج نیست و دائم خودش را زیر ذره بین آدم های اطرافش می بیند و به دنبال چاره یی است كه خودش را برای آنها موجه جلوه دهد. او كه حتی در اوج گرسنگی و فقر حاضر می شود لباس هایش را گرو بگذارد تا برای پیرمردی كه از او طلب پول كرده پولی فراهم كند، دائم باید برای رفتارش و حضورش در مقابل دیگران جوابگو باشد.
در واقع حضور دیگران دلیلی می شود تا او به اعماق وجود خود برود و خود را از احساس گناهی مبهم تبرئه كند. با انتشار رمان روانکاوانه و نیمه خود زندگینامه گرسنگی در سال ۱۸۹۰ شهرت هامسون به اوج خویش رسید. برخی منتقدین فرانتس کافکا را در نوشتن داستان کوتاه هنرمند گرسنه متأثر از این رمان میدانند.
کتاب گرسنه رمانی تأثیرگذار در تاریخ ادبیات است. از آن کتاب هایی است که هیچ وقت فراموش نمی شود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 984 بار
عنوان کتاب: گرسنه
جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ
جز برترین آثار داستانی جریان سیال ذهن
جزو برترین کتاب های اگزیستانسیالیسم
نویسنده: کنوت هامسون
برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1920
مترجم: احمد گلشیری
تعداد صفحات کتاب: 182 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 16.04 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب