گورستان اهل فرنگ

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
گورستان اهل فرنگ (nbookcity.com)

دانلود کتاب گورستان اهل فرنگ

کتاب گورستان اهل فرنگ، برداشت آزاد یک نویسنده کنجکاو آمریکایی است از برخورد دو فرهنگ کاملاً متفاوت در دوران تقابل فرهنگها.

ريچارد دولينگ گفته است: در اوایل دهه هشتاد قرن بیستم، حدود یک سال در روستاها و شهرهای کوچک کشور سیرالئون زندگی کردم. مردم قبایل مِنده با سخاوت تمام مرا به خانه هایشان راه دادند، غذایشان را با من تقسیم کردند و مرا با فرهنگ، سرگرمیها و نحوه زندگیشان آشنا نمودند. در اکثر قریب به اتفاق موارد میزبانان من روستاییان فقیری بودند که به رغم تنگدستی حاضر نشدند در ازای میهمان نوازیشان وجه یا کمکی قبول کنند.

در نوشتارم مراسم آیینی برخی از انجمن های سری قبایل مِنده را توصیف کرده ام اما ذکر این نکته را لازم میدانم که هیچ یک از اعضای این انجمنها حاضر نشد سوگند رازداری خود را بشکند و اسرار انجمن را در اختیار من بگذارد. من این بخش از نوشتارم را عمدتا از کتابهای معتبری استخراج کرده ام که درباره قبایل مِنده کشور سیرالئون منتشر شده است.

خلاصه کتاب

در داستان کتاب گورستان اهل فرنگ؛ ژاندل، وکیل آمریکایی ثروتمند و بانفوذی که در تمام عمر خویش همیشه به خواسته‌ هایش رسیده است، حتی تصور این را هم نمی کند که در دنیا جایی وجود داشته باشد که در آن رسیدن به نتایج فوری و مطلوب با مشتی دلار ناممکن باشد. مایکل، پسر وی به عنوان یکی از اعضای داوطلب سپاه صلح به یکی از روستاهای جنگلی سیرالئون رفته و پس از مدتی در آن‌جا ناپدید شده است.

سیرالئون از نگاه انگلیسی‌ها گورستان اهل فرنگ بود، چرا که بر اثر آب و هوای ناسالم و انواع بیماری‌ها، سفیدپوستان زیادی در آنجا تلف شده بودند. بون، دوست مایکل، برای یافتن وی راهی آفریقا می‌شود و در طی حوادثی با آداب و رسوم و فرهنگ مردم منطقه، اعتقادات خرافی درباره‌ی وجود ساحره‌ها و جادوگرها و مراسم و آیین‌ های مذهبی و غیرمذهبی آنها آشنا می‌شود.

او پس از طی ماجراهای فراوان، مایکل را در دستان عده‌ای شورشی می‌یابد و از سویی پدر مایکل برای رهایی از کابوس‌های خویش به سیرالئون می‌رود و با کمک‌ های فراوان مالی زمینه‌ی نجات فرزندش را فراهم می‌آورد. پس از کمک‌ هایی راندال مایکل که به انسیه دل بسته شرایط خروج خود، او و بون را از منطقه ترتیب می‌دهد…

زبان کریوی سیرالئونی، زبان بسیار شیرین و زیبایی است که قاموس لطیفه ها، ضرب المثلها و امثال و حکمش بر فرهنگ کل آثار شکسپیر می چربد. اما متأسفانه درک و فهم شکل نوشتاری آن برای کسی که بر این زبان تسلط ندارد تقریبا غیر ممکن است. بنابراین نویسنده کتاب گورستان اهل فرنگ کوشیده نوعی کریوی نوشتاری اختراع کند که به گمان خود، طنین آن به کریو شباهت دارد و در عین حال به سادگی قابل درک است.

بخشی از متن کتاب

مک، چرخ دستی مخصوص حمل پوشه را که روی آن تعداد زیادی پرونده و سند ردیف شده بود به اتاق آورد. با ژستی آکنده از غرور و رضایت به چند بسته کاغذ که ارتفاع هر یک به نیم متر میرسید، اشاره کرد و گفت: «این هم پرونده دراپ کو استیل. همه اش این جاست: درخواست افتتاح پرونده، عرضحال، ضمانت نامه های پیشنهادی، فهرست طلبکارها، فهرست بیست طلبکار عمده و پیشنهادها و توضیحات مربوطه. به محض آنکه درخواست را امضا کردید، همه اش را بسته بندی میکنم و با تاکسی میفرستم دادگاه.»

راندال یکی از پرونده ها را برداشت و برگ های آن را ورق زد. صفحه ای را که باید امضا میکرد، سبک سنگین کرد و گفت: «تو امروز یه منشی کمکی آوردی توی دفترت، این طور نیست؟» مک پاسخ داد: «درسته سالی امروز مریضه. ولی شما از کجا فهمیدید؟» «هیچ یک از منشی های دفتر ما، متنی را که قراره من امضاش بکنم روی کاغذ هفتاد گرمی تایپ نمیکنه. بهش بگو این چیزها را روی کاغذ هشتاد گرمی بنویسد.»

مک پرسید: «همه پرونده را؟» این طوری که نمیشه بالاخره هر کاری حساب و کتابی داره. به منشی ات بگو از همه اینها یک پرینت جدید بگیره و بهش بگو بین متن و محل امضا چهار سطر فاصله باشه. با انگشت به محلی که نام او در زیر متن تایپ شده بود اشاره کرد و ادامه داد: اینجا فقط سه سطر فاصله گذاشته.» مک با سرافکندگی به راه افتاد و چرخ دستی را از اتاق بیرون برد. 

از دستگاه تلفن صدای بوقی برخاست که نشان دهنده یک مکالمه داخلی بود. صدایی از بلندگو به گوش رسید: کیلیگان من استون هستم. من اینجا توی بایگانی زیرزمین هستم و دارم روی پرونده سونیتکس کار میکنم. تا خرخره در تفاسیر و موارد مسبوق به سابقه مربوط به پاراگراف ۵۰۷ گیر کرده ام. بعدش یکباره به یاد آن روز افتادم که با همکارانمان رفته بودیم پیک نیک. البته آن روز هر دو سیاه مست بودیم.

ولی یادم میآد که شما گفتی فقط یک فیلسوف حقوقدان و همه فن حریف مثل توماس دِ آکین باید دوباره زنده بشه و سر از گور برداره تا بتونه بفهمه و درک کنه که تو با پاراگراف ۵۰۷ چه بلاهایی میتونی سر طلبکاران بیاری. در آن روزها شما روی پرونده مگنترون یا پرونده مگالینک کار میکردی. تا آنجا که یادم میآد پرونده مربوط به منطقه جنوب بود و قاضی باکستر ریاست دادگاهش را به عهده داشت.»

نقد کتاب گورستان اهل فرنگ

در اوایل دوران استعمار سیرالئون توسط انگلیسی‌ها، اکثر میسیونرهای مذهبی و کارمندان سفید پوست اداره مستعمرات، بر اثر آب و هوای ناسالم این سرزمین و انواع بیماری‌ های استوایی تلف شدند. انگلیسی‌ها در آن سال‌ها کشور سیرالئون را به طعنه قبر مرد سفید یا گورستان اهل فرنگ می‌نامیدند.

این کتاب پژوهش رندانه‌ای است درباره سنت سحر و جادو در غرب آفریقا و برخورد و مقابله دو فرهنگ کاملاً متضاد در دوران “جنگ تمدن‌ها” و در عین حال داستانی است مهیج که خواننده را تا صفحه آخر مسحور می‌کند. نویسنده این رمان، متولد سال 1955 در اوماها است که پس از تحصیلات دانشگاهی در رشته ادبیات انگلیسی مدتی به عنوان فیزیوتراپ در بیمارستان به کار پرداخت.

اگر به خواندن ادبیات غربی علاقه دارید و از خواندن رمان های خارجی لذت می برید، کتاب گورستان اهل فرنگ را از دست ندهید.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 112 بار

Richard%20Dooling%20(%D8%B1%D9%8A%DA%86%D8%A7%D8%B1%D8%AF%20%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%8A%D9%86%DA%AF)

عنوان کتاب: گورستان اهل فرنگ

نویسنده: ريچارد دولينگ

مترجم: جواد سيد اشرف

تعداد صفحات کتاب: 647 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 68.27 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

هنگامی که یک باور خاص و مخرب را در خود شناسایی می‌کنیم، قادر خواهیم بود ذهن خود را از آن جدا و از خارج آن را مشاهده کنیم و بدین ترتیب می‌توانیم راه بازگشت به خودمان را بیابیم. بسیاری از عقاید ما در بخش عمده‌ای...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 446
نویسنده با کمک دیدگاه جدیدی در روانشناسی که روانشناسی تکاملی نامیده می‌شود، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد: چرا اضطراب، افسردگی، پرخوری، بی‌حوصلگی و ... وجود دارند؟ این کتاب به همان اندازه که به زندگی روزمره...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 763

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *