دانلود کتاب هفته ای یه بار آدمو نمی کشه
کتاب هفته ای یه بار آدمو نمی کشه مجموعه داستان کوتاهی ست از جی. دی. سلینجر و حاوی شوخی هایی ست که تا حدود خوبی جدی اند!
اگه تو کالج با یه دختر خنگ هماتاق شدی، سعی کن کاری کنی بیشتر بفهمه. اگه بیرون سینما واسادی و یه پیرزن میآد بهت آدامس بفروشه، اگه یه دلار داری همهشو بهش بده، ولی فقط یه طوری این کارو بکن که بهش برنخوره. درستش اینه، بچه جون. خیلی چیزا میتونم بهت بگم مَت، ولی نمیدونم حرفام درسته یا نه. تو خیلی کوچولویی، ولی حرفمو میفهمی. بزرگ که بشی دختر باهوشی میشی. اگه دختر باهوش و باحالی نشی میخوام اصلن بزرگ نشی.
جروم دیوید سلینجر نویسنده آمریکایی بود که به خاطر رمان ناتور دشت در سال 1951 شناخته شد. قبل از انتشار این کتاب ، سلینجر چندین داستان کوتاه در مجله Story منتشر کرد و در جنگ جهانی دوم خدمت کرد. در سال 1948 ، داستان تحسین شده ی او توسط منتقدان یعنی”یک روز عالی برای موز ماهی” در نیویورکز ظاهر شد ، که این نشر بسیاری از کارهای بعدی او را منتشر کرد.
خلاصه کتاب
عنوان کتاب از داستانی با همین نام گرفته شده است. داستان کوتاه مذکور به عزیمت یک سرباز برای جنگ در اروپا و درخواست سرباز از همسرش می پردازد که وقتی او رفته است وقت بیشتری را با عمه اش بگذراند. سلینجر این داستان را زمانی نوشت که در انگلیس بود. این داستان به همراه چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه ی هفته ای یه بار آدمو نمیکشه و داستان های دیگر منتشر شده است. عنوان قصههای این مجموعه به ترتیب عبارتند از:
- لوییز تگت قاتی آدم بزرگها میشود
- ستوان با گذشت
- هفته ای یه بار آدمو نمی کشه
- روز آخر مرخصی آخر
- پسر سرباز در فرانسه
- غریبه
- من خلم
- شورش خاموش مدیسون
- طرفین ذینفع
- الین
بخشی از متن کتاب
پسر نصف قوطی گوشت خوک و زرده ی تخم مرغش را که خورد سرش را گذاشت روی زمین خیس از باران، خسته و کوفته کلاهخود را از سرش برداشت، چشمانش را بست، ذهنش را از فکر هزار و یک سنگر و خاکریز خالی کرد، و در یک چشم به هم زدن به خواب رفت. بیدار که شد، ساعت نزدیک ده بود زمان جنگ، زمان جنون، زمانی از آن هیچکس ـ و آسمان سرد و مرطوب فرانسه داشت به تاریکی می زد. همانجا ماند و چشمانش را باز کرد تا فکر و خیالهای کوچک مربوط به جنگ، فکر و خیالهایی که نمیشد به فراموشی سپرد، فکر و خیالهایی که نمیشد به باطل شدن شان دل بست یا امیدی داشت، آرام آرام اما بی تردید باز به ذهنش برگردند.
وقتی ذهنش که متأسفانه خیلی گنجایش داشت از این فکر و خیالها پر شد، آن فکر نامیمون که شبها می آمد سراغش از راه رسید: بگرد دنبال جای خواب. بلند شو. پتوتو جمع کن. اینجا که جای خواب نیست. پسر بالاتنه ی خسته و کثیف و بوناکش را بلند کرد و بعد بی نگاه به چیزی سرپا بلند شد. سست و بی حال خم شد، کلاهخودش را برداشت و به سر گذاشت. تلوتلوخوران رفت طرف کامیون پتوها، و از میان تل پتوهای گل آلود پتوی خود را بیرون کشید. آن بستهی کوچک و سرد را زد زیر بغل چپش و از میان بوته های کنار منطقه ی عملیاتی راه افتاد. از کنار هارکین گذشت که داشت عرق ریزان سنگر انفرادی می کند.
نه او و نه هارکین به هم نگاهی نینداختند. نزدیک جایی که ایوز داشت سنگر می کند ایستاد و به او گفت: «امشب کشیکی ایوز؟» ایوز سر بلند کرد و گفت: «آره.» و یک قطره عرق برق زد و از تک دماغ دراز ورمانتیاش چکید پایین. پسر به ایوز گفت: «خبری چیزی شد، بیدارم کن.» و ایوز جواب داد: «از کجا بدونم کجایی؟» و پسر جواب داد: «رسیدم صدات می کنم.» پسر همان جور که می رفت فکر کرد امشب سنگر نمی کنم. امشب دیگه با اون بیلچه ی کوفتی نمی افتم به جون زمین که خودمو خسته کنم. تیر نمیخورم. هی، ببین، کاری کن تیر نخورم. به خدا فرداشب به سنگر مشتی می کنم.
ولی امشب نه، الآن که از فرق سر تا تک پام درد میکنه، بذار فقط یه جا پیدا کنم کته مو بذارم. چشم پسر یکهو افتاد به یک سنگر انفرادی، سنگری که بی برو برگرد یک نازی که همان بعدازظهر خالی کرده بود، همان بعدازظهر طولانی و گند. پسر پاهای دردناکش را قدری سریع تر به کار انداخت و رفت طرف سنگر. به سنگر که رسید نگاهی به درونش کرد، و چشمش که افتاد به نیم تنه ی کثیف سربازی دیگر، که تر و تمیز و تا شده گذاشته شده بود ته سنگر، به این علامت آشنا که این سنگر صاحب دارد، آه از نهادش برآمد. به راهش ادامه داد.
نقد کتاب هفته ای یه بار آدمو نمی کشه
کتاب هفته ای یه بار آدمو نمی کشه در ایران با ترجمه امید نیکفرجام و لیلا نصیریها در اردیبهشت ۱۳۸۷ توسط انتشارات نیلا به چاپ رسیده است. آثار جی. دی. سلینجر نیازی به تعریف ندارند، بدون شک خواندن این اثر به همه علاقه مندان و مخصوصا کسانی که می خواهند داستان کوتاه بنویسند لذت بخش و کمک کننده خواهد بود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 258 بار
عنوان کتاب: هفته ای یه بار آدمو نمی کشه
و داستان های دیگر
نویسنده: جی دی سلینجر
مترجمان: امید نیکفرجام و لیلا نصیری ها
تعداد صفحات کتاب: 92 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 3.55 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب