گاماسیاب ماهی ندارد

آخرین ویرایش: 2 ماه قبل
گاماسیاب ماهی ندارد (nbookcity.com)

دانلود کتاب گاماسیاب ماهی ندارد

داستان کتاب گاماسیاب ماهی ندارد مثل کتاب فریدون سه پسر داشت، داستان موازی چند نفر در بحبوحه انقلاب و جنگ است.

آدمهایی که انتخاب های متفاوتی دارند اما در نهایت کنار هم یک تاریخ را شکل می دهند؛ تاریخی که نتیجه اش برای همه آنها و ما شکست است. روایت نوجوان هایی که در تب و تاب انقلاب تصادفی و بدون هدف وارد گروه هایی با ایدئولوژی های عجیب و غریب و سخت گیرانه می شوند و در مسیر رودخانه ای می افتند که خروش و تلاطمش به قربانی فرصت اعتراض و انتخاب نمی دهد.

نویسنده کتاب حامد اسماعیلیون ایدئولوژی آدم های داستان را نقد نمی کند، کسی سفید یا سیاه نیست و آنقدر شخصیت ها واقعی هستند که می توانند خاله، عمو یا برادر هر کداممان باشند. آدمهایی که می توانستند همدیگر را دوست داشته باشند! کتاب روایتی انسانی است از آنچه در سالهای انقلاب و جنگ داخلی و جنگ 8 ساله بر مردم این سرزمین رفته. انتخاب این موضوع و به ویژه انتخاب سازمان مجاهدین خلق و روایت زندگی انسانهایی که اسیر کینه و نفرت و تعصب شدند جسارت می خواهد و باید به نویسنده برای این انتخاب دست مریزاد گفت…

خلاصه کتاب

کتاب گاماسیاب ماهی ندارد بیش از آن که داستانی در زمینه تاریخی انقلاب تا پایان جنگ باشد، روایتی تاریخی با رنگ و بوی داستانی است. البته روایتی که به سرگذشت یک خانواده معمول ایرانی، یک جوان روستایی رزمنده و یک گروه تروریستی تمامیت‌خواه می‌پردازد. داستان به طور موازی هر بار به یکی از این سه روایت اختصاص دارد تا سرانجام در پایان تند و شتابناک کتاب هر سه روایت به هم می‌رسند.

از پلات و تمهید و ساختار و گره‌گشایی و کشف و تجلی و… در کتاب خبری نیست و به همین رو به راحتی نمی‌توان آن را داستان به معنای مدرسه‌ای نامید اما نثر حامد اسماعیلیون پرکشش، تصویری و‌ گاه تکان دهنده است؛ خواننده را به قلب زمانه و زندگی ایرانیان دهه ۶۰ می‌برد؛ گاه تصاویری ارایه می‌کند که از یاد نخواهد رفت، و حتی آنگاه که به روایت سرگذشت اعضای گروه تروریستی و تمامیت خواه می‌رسد هم تا حد زیادی دوربینی نوشته شده و لحنی بی‌طرفانه دارد که اثری قدرتمند را ایجاد می‌کند.

البته که قطعا باید از اطلاعات درخور و جزییات قابل توجهی که حتما ساعتها جستجو را پشت سر پنهان کرده نیز یاد کرد. اگر هدف اسماعیلیون روایت و ثبت زندگی بخشی از ایرانیان در یک دوره زمانی خاص بوده باشد به نحوی که خواننده با رغبت روایتش را بخواند و پس از خواندن بتواند ادعا کند آن جهان و آن زمانه را زیسته است، موفق بوده است.

گاماسیاب وقایع و شرایط تاریخی سالهای اول انقلاب را تا روزهای پایانی جنگ تحمیلی روایت می کند. از فروردین ۱۳۵۸ شروع می شود و با عملیات مرصاد در مرداد 1367 در کرمانشاه به پایان می رسد. در این رمان ، اسماعیلیون زندگی شخصیت هایی را روایت می کنند که به نوعی سرنوشت شان با انقلاب و جنگ و حوادث پیرامون آن گره خورده است.

داستان گاماسیاب ماهی ندارد در مورد یک پسر نوجوان رنجدیده است که در آستانه انقلاب به صفوف انقلابیون می پیوندد. در طول جنگ تجربه کسب می کند وبه فرماندهی می رسد. در کنار داستان فرمانده ، شخصیت های دیگری نیز در داستان وجود دارند. یکی از شخصیت های اصلی رمان ، زنی است که به همراه همسر و فرزندان خود در کرمانشاه زندگی می کند و دائما نگران خانواده اش است. ایران در سالهای جنگ و زندگی مردم زیر بمباران از جمله مضامینی است که اسماعیلیون در این اثر به آن پرداخته اند.

بخشی از متن کتاب

جعفر مزنگی تنها بچه شانزده ساله آبادی نبود که دلش میخواست خودش را برای انقلاب فدا کند. از همان روزهایی که بندرگز و گرگان هم افتادند در دیگ جوشان انقلاب، او، برادرش مراد و تمام بچههای آبادی به صرافت ایثار کردن برای اتفاقی بودند که میدانستند دارد جلو می آید. انقلاب برایشان همان سیلی بود که یک سال تراورسهای چوبی راه آهن را برد، یا آن درخت بلند که افتاد و جاده بندرشاه را بست. شاید فقط میریونس میدانست دارد چه میشود. جعفر تبر را بالا میبرد و بر درخت میکوبید به یاد میریونس و باقی بچه ها بود که دستشان روی ماشه تفنگها می لغزید.

میریونس تنها درس خوانده آن حوالی از طهماسبیها بود و دانشگاه میرفت. شبی بعد از نماز عشا در مسجد بر منبر رفته بود و بعد از کش و قوس بسیار و آوردن اسم آدمهایی که نه جعفر میشناخت نه باقی و مثل اسم تكنسین واکسیناسیون و تلقیح دامهای آبادی سخت تلفظ میشدند، گفته بود: «ای اهالی مزنگ بدانید که دارد انقلاب میشود.» انقلاب؟ انقلاب دیگر چیست؟ بعد از سخنرانی میریونس جوانها هلهله کرده بودند و حاج عبدالله بلند و قرا طوری که مادران آبادی هم در خانه هاشان صدا را بشنوند تشر زده بود که «شماها چه میدانید انقلاب چیست؟

اگر می خواستید انقلاب کنید چرا با خود شاه انقلاب نکردید؟ خود اعلیحضرت فرموده بود که انقلاب سفید.» میریونس فریاد کشیده بود: «حالا دیگر اعلیحضرتی در کار نیست کربلایی. اعلیحضرت شما دیروز رفت پی کارش. رفت پیش ارباب آمریکایی اش.» و جعفر از کربلایی شدن حاج عبدالله دلش غنج رفته بود. مش کاظم همان شب پسرها را نصیحت کرده بود که دنبال این چیزی که اینها می گویند، یعنی همین انقلاب، نباشند. چرا که اگر همین زمین زراعی را هم از آنها بگیرند هشتشان میشود گروی نه. گاوها گرسنه میمانند و نان خالی هم ندارند سق بزنند. و مگر ندیدید حاج عبدالله و پسرهاش چه رویی ترش کرده بودند؟

نقد کتاب گاماسیاب ماهی ندارد

در کتاب گاماسیاب ماهی ندارد، آنچه جایش خالی است، گذرکردن تجربه تاریخی از درون نویسنده، آمیختن آن با تخیل و تجربه‌های ادبی و زبانی او و در نهایت، کشف و ارایه زبانی خاص ادبیات برای روایت این تجربه است، که ادبیات، خود چیزی نیست جز خلق زبان مناسب برای بیان آنچه نویسنده در تلاقی تجربه خود با تجربه جمعی، به آن دست یافته است. این زبان جزیی از چیزی است که سبک هر نویسنده را می‌سازد و سبک، خود حاصل نوع و شیوه مواجهه نویسنده با هر آن چیزی است که نویسنده موضوع روایت خود قرار می‌دهد.

به بیانی شاید بتوان گفت، رمانی که درباره یک واقعه تاریخی نوشته می‌شود، تجربه دوباره آن رویداد، این‌بار از خلال زبان است و در این تجربه دوباره، آنچه اهمیت می‌یابد کشف ابعادی از رویداد است که پیش از این نامکشوف مانده بوده است. کار نویسنده کشف است نه داوری از منظر یک تحلیلگر که انگار در فاصله‌ای بعید از حادثه‌ای ایستاده است و درباره آن قضاوت می‌کند و این کشف، بخش مغفول‌مانده ادبیات این سال‌های ماست. به‌طور خاص می‌خواهم به رمان‌هایی اشاره کنم که در این سال‌ها با رویکردی تاریخ‌نگر نوشته شده‌اند و اگر گاماسیاب ماهی ندارد را به‌عنوان نمونه موضوع بحث قرار دادم به این دلیل بود که این رمان، دست‌کم از برخی مسایل ابتدایی مبتلا به داستان‌نویسی امروز ایران عبور کرده است.

طرحی دارد که پیشبرد آن طبعا وقتی از نویسنده گرفته است و از حد دلنوشته‌هایی که این سال‌ها جای ادبیات را گرفته‌اند، فراتر است اما همچنان چیزی کم دارد تا ادبیات شود. نویسنده درباره مقطعی از تاریخ به نتیجه‌ای کم‌وبیش محتوم رسیده است؛ نتیجه‌ای که تازه هم نیست و برای خوانندگان آشناست. پس رمان، نه با طرح پرسش، که با پاسخی روشن آغاز می‌شود و این، روندی معکوسِ آنچه را که رمان‌نویس باید طی کند، برای رمان رقم می‌زند. پاسخ روشن است. حال، باید برای بیان آن طرحی دست‌وپا کرد و آدم‌هایی که طرح را پیش ببرند…

اگر به رمان هایی با موضوع جنگ تحمیلی علاقه دارید خواندن کتاب گاماسیاب ماهی ندارد را از دست ندهید.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 2,008 بار

Hamed%20Esmaeilion%20 %D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF%20%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86

عنوان کتاب: گاماسیاب ماهی ندارد

نویسنده: حامد اسماعیلیون

تعداد صفحات کتاب: 212 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 21.31 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

روزی ورنر، رادیوی بسیار ساده ای پیدا می کند و همین اتفاق، مسیر زندگی اش را تغییر می دهد. او رفته رفته، در ساخت و تعمیر وسایل رادیویی خبره و متخصص می شود و همین توانایی منحصر به فرد، او را وارد سازمان جوانان هیتلر...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 705
پنج قدم فاصله رمان عاشقانه‌ای است که هر شخصی را می‌تواند شیفته‌ی خود کند. داستان در آن واحد که موضوعی عاشقانه را نقل می‌کند به بحث ناخوشایند و غمناک بیماری خاص نیز می‌پردازد که ممکن است تعداد زیادی...
بروزرسانی: 2 ماه قبل
تعداد بازدید: 9763

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *