یکشنبه ی بعد از روز مادر

یکشنبه ی بعد از روز مادر (nbookcity.com)

دانلود کتاب یکشنبه ی بعد از روز مادر

ادوارد پی جونز، زاده ی 5 اکتبر 1950، رمان نویس و نویسنده ی داستان کوتاه آمریکایی است.او در تمام دوران نویسندگی اش در سه دهه ی گذشته فقط سه اثر داستانی منتشر کرده است: دو مجموعه داستان به نام های گمشده در شهر( یا یکشنبه ی بعد از روز مادر) و «همه ی بچه های خاله هاگار» و یک رمان حماسی به نام «دنیای آشنا» که برایش جایزه ی پولیتزر سال ٢٠٠٤ را به ارمغان آورد.

چکیده کتاب

داستانهای کتاب یکشنبه ی بعد از روز مادر روایت واقع گرایانه و شخصی جونز است از زندگی سیاهپوستان طبقه ی کارگری شهر نیویورک. او با خواندن کتاب دوبلینیها اثر جیمز جویس بر آن شد تا در این مجموعه رویکردی مشابه به شهر نیویورک داشته باشد. او می گوید: «مردم دیدگاه محدودی به نیویورک دارند و من سعی کرده ام تصویر واضح تری از شهر ارائه کنم.» نوشتن این مجموعه ی داستانی سه سال طول کشید، گرچه از سالها پیش به این داستانها فکر کرده بود. می خواست شخصیتها و موقعیتهای هر داستانی متفاوت و متمایز باشد. در گفتگویی با لارنس پی.جکسن در مجله ی افریکن آمریکن ریویو خاطرنشان می کند: «نمی خواستم کسی فکر کند داستانها همه از یک کیسه بیرون آمده ند. به گمانم این یکی از دلایلی بود که نوشتشان اینقدر طول کشید.»
جز داستان «روز نخست» که به وضوح نشانه ای از اتوبیوگرافی نویسنده را در بردارد سایر داستانها بازآفرینی جامعهای است که جونز در سالهای 1950 و 1960 در آن بزرگ شد. در ادامه ی گفتگویش با لارنس پ.جکسن می گوید: «زبان آهنگین سیاهپوستان را به خاطر داشتم. به مرور، طی سالها این چیزها را جذب کردم. من با شیوه ی شگفت انگیزی از حرف زدن بزرگ شدم.» شهر در این داستانها خود یک شخصیت مستقل است. برخی شخصیت ها در این شهر گم شده اند و برخی دیگر «کمی راهشان را پیدا کرده اند.» به گفته ی یکی از منتقدان پابلیشر ویکلی، ادوارد پی جونز با این «چهره های خردمندانه» و «تصاویر بی هیاهو از معضلات اجتماعی هولناک» نامزد جایزه ی کتاب ملی شد. و جمله ی آخر این که جونز به گفته ی خودش «درباره ی چیزهایی می نویسد که به ما کمک می کند زنده بمانیم: عشق، بخشش، هوش و توانایی.

بخشی از متن کتاب

وقتی مادلین ویلیامز چهار ساله بود و برادرش، سام ده سال داشت، پدرشان شبی اوایل ماه آوریل مادرشان را کشت. اگر مادرشان فریادی زد یا کمکی خواست، بچه‌ها نشنیدند یا دست‌کم درحدی نبود کنجکاوشان کند و هر دو تا صبح، تخت خوابیدند. حدود شش و نیم صبح، پدرشان، ساموئل به خواهرش، مدی زنگ زد تا بگوید چه کار کرده و چطور. ساموئل گفت: «خیلی بهش چاقو زدم»، گرچه مدی تازه داشت از خواب بیدار می‌شد اما او که حرف می‌زد آن کلمات برای همیشه در ذهنش حک شد. ساموئل ازش خواست بیاید و بچه‌ها را ببرد، خیلی زود تا بیدار نشده‌اند و صبحانه نخورده‌اند.

تا جایی‌که دیگران می‌گفتند این گفتگوی دو دقیقه‌ای با مدی، تمام صحبتش دربارۀ قتل زنی بود که به عقیدۀ همه بیش از هر کسی در دنیا عاشقش بود، حالا چه باور کنیم یا نکنیم. بعد از آن ساموئل به دیگران از جمله وکیلش فقط یک جمله گفت: «کار من بود.» قاضی منصوب پروندۀ ساموئل لمنت ویلیامز در ناحیۀ کلمبیا خطاب به وکیل مدافع ساموئل گفت: «آقای چارلستن، واضحه که شما نمی‌تونید برای مردی که نمی‌خواد ازش دفاع بشه، دفاع تنظیم کنید.» این یکی از جمله‌های رونوشت پرونده بود که مدلین ویلیامز باید حفظ می‌کرد.

نقد کتاب یکشنبه ی بعد از روز مادر

ادوارد پی جونز در یکشنبه ی بعد از روز مادر  می‌خواست شخصیت‌ها و موقعیت‌های هر داستانی متفاوت و متمایز باشد. جز داستان «روز نخست» که به وضوح نشانه‌ای از اتوبیوگرافی نویسنده را در بردارد سایر داستان‌ها بازآفرینی جامعه‌ای است که جونز در سالهای 1950 و 1960 در آن بزرگ شده است. فایل pdf این کتاب از همین صفحه برای کاربران vip شهر کتاب قابل دانلود و مطالعه می باشد.

شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:

تعداد بازدید: 284 بار

Edward%20P.%20Jones%20 %D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%20%D9%BE%DB%8C.%20%D8%AC%D9%88%D9%86%D8%B2

عنوان کتاب: یکشنبه ی بعد از روز مادر (گمشده در شهر)

برنده ی جایزه ی بنیاد پن – همینگوی سال 1993

نامزد دریافت جایزه ی کتاب سال آمریکا

نویسنده: ادوارد پی. جونز

مترجم: شیرین معتمدی

تعداد صفحات کتاب: 283 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 13.3 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

دکتر هرمزی جنگی در فروردین ماه 1371 در دل سرزمینی از سرزمین های کویری ایران زمین پا به عرصه وجود نهاد. دوران کودکی و نوجوانیش به منوال کویرنشینان به آسمان آبی و بی پروای نامدار کویر پیوند خورد...
بروزرسانی: 1 روز قبل
تعداد بازدید: 321
می‌خواهم در آستانت بگریم پیش از گمرکی شدن اشک‌هام، می‌خواهم دوستت بدارم ای بانوی من، تا بر ارابه‌ی زمان، تقویم‌ها را بگردانم، ماه‌ها و روزها را به نامی دیگر بخوانم. ساعات جهان را تنظیم کنم، با کوبه‌ی...
بروزرسانی: 2 هفته قبل
تعداد بازدید: 510

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *