دانلود کتاب یک استکان چای تلخ
کتاب یک استکان چای تلخ را به تمام علاقه مندان به فیلمنامه پیشنهاد می کنیم.
فیلمنامه در مراسم ختم شروع می شود، زمانی که منوچهر پسر مرد فوت شده در حال تسلیت گفتن به دیگران است و دختر ۱۸ سالهاش چای می آورد. اعضای خانواده به ظاهر عزادار هستند اما درحقیقت منتظر نشستهاند تا همه چیز تمام شود و اموال پدرشان بین خودشان تقسیم کنند.
خلاصه کتاب
کتاب یک استکان چای تلخ تازه ترین تجربه نوشتاری سید علی شجاعی است که در قالب یک فیلمنامه سینمایی نوشته شده است. این فیلمنامه با مرگ صاحب یکی از بزرگترین کارخانهها و دفاتر صادرات و واردات چای در ایران شروع می شود. پیرمردی که فرزندانش سالها چشم در طمع مال او داشتند و حالا پس از مرگ او درست زمانی که حس می کنند صاحب اموال وی شدهاند با این واقعیت روبرو می شوند که پدر پیش از مرگ خود و سالها قبل، تمامی اموالش را در قالب صلح نامهای به فرد دیگری بخشیده است. این اتفاق شوکی بزرگ به خانواده وارد می کند و در ادامه داستان به سراغ ماجرایی در ۱۸ سال قبل می رود که راز این اتفاق را باز می کند.
بخشی از متن کتاب
مهتاب بلند می شود و کنار منوچهر می نشیند. میان بحث شان رسیده ایم. مهتاب: داداش شما دیگه چرا این حرف رو… منوچهر میان حرف مهتاب. منوچهر: چرا منظور منو متوجه نمیشی مهتاب جان! بحث اموال نیست… نوش جون هرکی گرفته… الان فقط می خوایم بدونیم ماجرا چی بوده، نه بیشتر… هیچ کدوممون هم کیسه ای ندوخته بودیم… مازیار میان حرف منوچهر با پوزخندی. مازیار: حاجی باز شما حرف خودت رو میزنی که کسی کیسه ندوخته ولی حقمون رو که باید بگیریم.. مهتاب: کدوم حق مازیار؟ مال آقاجون مال خودش بوده… شرع و عرف و قانون بهش حق میده که به هرکی…
مهشید می خندد و به مسخره. مهشید: مهتاب جون حواست هست که آقاجون مرحوم شده. احتمالا هم الان فرمایشات گوهربار شما رو نمی شنون… بنابراین این شیرین بازيا الان مشتری نداره… منوچهر رو به مهشید. منوچهر: مهشید درست صحبت… مهشید بی توجه به تذکر منوچهر ادامه می دهد. مهشید: به پزی میای که خودت هم میدونی توش خالیه تا ته ته… می بافی و میری یه ضرب… شما میتونی کل زندگیت رو حراج کنی و ببخشی و بدی بره… در راه خدا… اما واسه اموال ملت که نمیتونی آرد بدی… سی ساله نخورده، الان چشمش دنبال دو زاریه که فکر می کرده دستش رو می گیره…
حق نداره بگه کو؟ چی شد؟ حمید خوش اش آمده از برخورد مهشید با مهتاب و رو به مهتاب. حمید: خب راست میگن دیگه مهتاب جون….. شما که نمیتونی جای همه تصمیم بگیری، شاید… مهتاب: حمید خواهش می کنم دخالت نکن.. مهشید: چرا نباید دخالت کنه؟ حرف حساب می زنه خواهر من… شما یه نفری، قد خودت هم میتونی تصمیم بگیری.. مهتاب: من واسه کسی تصمیمی نگرفتم… اصلا چیزی دستم نیست که بخوام واسش فکری بکنم… مهشید: آفرین! وقتی چیزی دستت نیست حرفی هم نزن و بذار ببینیم چیزی مونده که بخوایم سرش دعوا کنیم یا…
نقد کتاب یک استکان چای تلخ
فیلمنامه یک استکان چای تلخ با بازخوانی برخی از مهمترین دغدغههای شجاعی در قالب یک داستاننویس اجتماعی نوشته شده است. نگاه خاص او به رویدادهای اجتماعی که نشأت گرفته از سازمان و سامان زندگی پاک در ساختار گاه ناپاک زیست اجتماعی معاصر است، در او دغدغههایی را خلق کرده است که در نگارش این فیلمنامه به خوبی هویداست.
شخصیتسازی از افراد مختلف که به طور عمده در نقش خانواده و نزدیکان خانواده سررودی (متوفی) خود را نشان میدهند و نوع نگاه خاص آنها به زندگی و مناسباتش و نیز ایجاد برخی چهرههای سفید و خاکستری درست در مقابل آنها در داستان، برای نوعی تلنگر زدن به مخاطب و نیز تکیه بر قصهسازی و قصهگویی و دوری از اطنابهای بیانی در زمره شگردهای او در داستاننویسی است. در عین حال شجاعی در این فیلمنامه سعی کرده است با ایجاد میزانسنهای دقیق و متعدد در فیلمنامه و تغییر مدام زاویه دید در اثر آن را به متنی پرکشش و تعلیق مبدل کند.
تعبیه دو داستان در دل هم و نیز استفاده از زبان نزدیک به شخصیت کاراکترها و نیز طنزی نهفته در بیان آنها که نویسنده سعی کرده آن را با توصیف حالات متعدد از شخصیت آنها همراه کند نیز از دیگر موضوعاتی است که در ایجاد جذابیت در کتاب یک استکان چای تلخ مؤثر بوده است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 289 بار
عنوان کتاب: یک استکان چای تلخ
نویسنده: سید علی شجاعی
تعداد صفحات کتاب: 98 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5.2 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب