غرب غم زده

دانلود نمایشنامه غرب غم زده

نمایشنامه غرب غم زده با سبک خاص مارتین مک‌دونا نوشته شده است که ترکیبی از کمدی سیاه و درام است.

دیالوگ‌ها بسیار تیز، طنزآمیز و در عین حال تلخ و پر از حقیقت‌های ناپسند درباره زندگی شخصیت‌ها هستند.

مک‌دونا با استفاده از طنز سیاه، به بررسی عمق مشکلات انسانی می‌پردازد و این تضاد بین خنده و اندوه، یکی از ویژگی‌های بارز آثار اوست.

خلاصه نمایشنامه

نمایشنامه غرب غم زده داستان دو برادر به نام‌های «ولین» و «کلمن» را روایت می‌کند. این دو برادر پس از مرگ پدرشان، در خانه‌ای کوچک در دهکده‌ای در لینه زندگی می‌کنند. رابطه آنها بسیار پرتنش و پر از نزاع و مشاجره است.

برادران به طور مداوم با یکدیگر درگیر هستند و هیچ‌یک حاضر به کوتاه آمدن و حل و فصل مشکلاتشان نیستند. در کنار این دو برادر، کشیش جوانی به نام «پدر ولش» نیز حضور دارد که سعی می‌کند رابطه بین آنها را بهبود بخشد و آرامش را به این خانواده بازگرداند.

همچنین دختری به نام جیرلین که در دهکده زندگی می‌کند و علاقه‌مند به یکی از برادران است، در داستان حضور دارد. شخصیت‌های این نمایشنامه آدم‌های خوبی نیستند و تنها کشیش است که سعی می‌کند شرایط را دگرگون کند و تلنگری هرچند کوچک برای بیداری به انسان‌ها بزند.

در کتاب غرب غم زده نویسنده نیازی نمی‌بیند که به زور یک یا دو خصوصیت انسان دوستانه به شخصیت‌های نمایشنامه‌اش بچسباند. او حتی چندان دخالتی در تغییر زندگی شخصیت‌های قصه‌اش ندارد و فقط گوشه‌ای می‌ایستد و به زندگی‌ متلاشی آن‌ها می‌نگرد.

در حقیقت مارتین مک‌دونا سعی دارد تصویری غم‌انگیز از غرب نشان ‌دهد، غربی که در اوج پیشرفت‌های علمی و اطلاعاتی، اکنون درگیر بدیهی‌ترین اصول اخلاقی و انسانی است.

بخشی از متن داستان

در کتاب غرب غم زده می‌خوانیم: وَلین: خب من این جوریتو هیچ وقت ندیده بودم دیگه. وِلش: چون میام تو و به شماها میگم یه یارویی همین الان رفته خودشو کُشته، یه یارویی که شماها باهاش مدرسه می‌رفتین… یه یارویی که شماها باهاش بزرگ شدین…

یه یارویی که هیچ وقت هیچ حرفِ بدی پشت سرِ هیشکی نمی‌زد و هر روزِ زندگیش همه‌ی تلاششو می‌کرد تا به این جامعه خدمت کنه… میام بهتون میگم خودشو کُشته، خودشو غرق کرده، که روشِ وحشتناکیه برا مردن، اون‌وقت شماها نه ‌فقط به روی خودتون نمی‌آرین… بلکه بعدش شروع می‌کنین دعوا کردن با همدیگه سَرِ چیپس و اجاق!

وَلین: من به روم آوردم. وِلش: من متوجه نشدم به روت آوردی! وَلین: خیلی هم به روم آوردم. وِلش: خب من متوجه نشدم دیگه! وَلین: (مکث) ولی اجاقِ قشنگی نیست پدر؟ (وِلش سَرش را توی دست‌هایش می‌گیرد. وَلین سمت اجاق می‌رود.)

وَلین: تازه یه روزه که راه ش انداخته م. هنوز هم می‌شه بو کنی که چه‌قدر تمیزه. کلاً قدغنه کُلمَن دست بزنه بهش چون کُلمَن یه پِنی هم سهم نذاشت براش. (سه پنی را برمی‌دارد) سه پِنی پول داره، ولی سه پِنی خیلی برا خریدنِ یه اجاق کفایت نمی‌کنه. اصلاً کفایت نمی‌کنه. یه کم قبل‌تر این سه پِنی رو پَرت کرد تو سَرِ من، می‌فهمی؟

صفحه 54 کتاب غرب غم زده

(دارد چیزی را درمی‌یابد؛ عصبانی) اون‌وقت اگه پول نداره و کسی هم کارشو راه ننداخته، پس اون بطریه از کدوم گوری اومده بود؟! کُلمَن…! وِلش: (جیغ کِشیده) وَلین، عجب کوفتی بدکوفتی هستی تو ها!! وَلین: چی؟ هاه، آره، تامِسِ بینوا. (وَلین به حالتِ همدردی تصنعی سَر تکان می‌دهد.)

وِلش: (مکث. غمگین بلند می‌شود) اومدم راضی‌تون کنم با من بیاین دمِ دریاچه تا جسدِ تامِ بینوا رو دربیاریم ببَریم خونه‌ی خودش. حالا کمک می‌کنین؟ وَلین: من می‌کنم پدر. من می‌کنم. وِلش: (مکث) ای کوفت. حالا دیگه دو تا قتل و یه خودکشی. دو تا قتل و یه خودکشی کوفتی…

(وِلش سَر تکان می‌دهد و بیرون می‌رود.) وَلین: (داد می‌کِشد) قطعاً تقصیرِ تو نبوده پدر. باز احساساتی نشو دیگه. (مکث) کُلمَن؟ من دارم می‌رم… کُلمَن: (از بیرونِ صحنه) شنیدم. وَلین: خب تو می‌آی؟ کُلمَن: (از بیرونِ صحنه) هیچِ هیچ‌رقمه نمی‌آم. بریم یه پلیسِ مُرده رو دورِ دهات بگردونیم؟

یه پلیسِ مُرده ای که قدیم سَرِ کلاسِ تربیت‌بدنی به شنا رفتن‌های من می‌خندید؟ اصلاً فکرِ کوفتی شو هم نمی‌کنم که بیام خب. وَلین: کینه رو تا ابد تو دلت نگه می‌داری. هاه، به‌هرحال که پدر والش هم مَردهای حسابی قوی لازم داره کمکش کنن…

آشنایی با شخصیت‌های نمایش

نمایشنامه ای با چهار شخصیت است. دو برادر که همیشه در حال دعوا و جدل هستن، کشیشی که دوست آنهاست و در منطقه‌ی تحت پوشش او پر از جرم و جنایت است و البته همیشه تلاش می‌کند رابطه‌ی دو برادر را اصلاح کند و دختر شانزده ساله‌ای که مشروب می‌فروشد.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

نمایشنامه غرب غم زده با استقبال گسترده‌ای از سوی منتقدان و تماشاگران مواجه شده است. این کتاب به دلیل دیالوگ‌های قوی، شخصیت پردازی دقیق و بررسی عمیق موضوعات انسانی، بسیار مورد تحسین قرار گرفته.

مک‌دونا با این اثر که برای نخستین بار در سال 1997 انتشار یافت، بار دیگر توانسته است توانایی‌های خود در خلق داستان‌های جذاب و پرمعنا را به نمایش بگذارد.

نمایشنامه پر از تلخی و سیاهی است ولی در عین حال، کل‌کل های همیشگی دو برادر، خنده روی لب‌ها می‌آورد. نمایشنامه‌ای جذابی است که روند آرام و ملایمی دارد. لحن طنزش به شدت جذاب است و تلخی و سیاهی درونش، به شدت تکان دهنده.

نکوداشت‌های کتاب

•  فوق العاده خنده دار و هیجان انگیز.
•  نمایشنامه ای خارق العاده. 
•  یکی از بزرگترین رویدادهای تئاتر معاصر ایرلند. 

نقد کتاب غرب غم زده

نمایشنامه غرب غم زده به موضوعات مختلفی می‌پردازد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• خشونت و درگیری خانوادگی: داستان به شکلی واقع‌گرایانه و گاه هجوآمیز، به خشونت‌های خانوادگی و درگیری‌های بی‌پایان بین دو برادر می‌پردازد.
• تنهایی و انزوا: دهکدهٔ کوچک و دورافتاده‌ای که برادران در آن زندگی می‌کنند، نمادی از تنهایی و انزوای انسانی است.
• مذهب و اخلاق: حضور پدر ولش و تلاش‌های او برای برقراری صلح، به بررسی نقش مذهب و اخلاق در زندگی شخصیت‌ها می‌پردازد.

نمایشنامه غرب غم زده آخرین جلد از سه گانه‌ی «لی نین» است که به همه علاقه‌مندان توصیه می‌شود.