دانلود کتاب آیلف کوچولو
نمایشنامه آیلف کوچولو به عنوان یکی از آثار مهم هنریک ایبسن شناخته میشود و به طور گسترده در سطح جهان مورد توجه قرار گرفته است.
داستان در محیطی ساده و خانوادگی رخ میدهد و نویسنده در آن به تجسم و پرسش ابعاد مختلف زندگی و انسانیت میپردازد و برخی از ایدههایی که در آن وجود دارد، همچنان تا به امروز مورد توجه خوانندگان و تئاتر دوستان است.
اثر حاضر، نمایشنامهای در سه پرده است که برای اولین بار در سال ۱۸۹۴ میلادی منتشر شد. این نمایش روانشناختی به خاطر پیچیدگیهای ظریف و کنایههای عمیقش شهرت دارد.
خلاصه کتاب
کتاب آیلف کوچولو داستان کودکی است که به شکل دردناکی جان میدهد! تکفرزند خانواده جوانی از روی میز به زمین میافتد و برای همیشه از یک پا آسیب میبیند. آسیب فرزند چون دانه هرزه گیاهی است که بر زمینی آماده فرومی افتد. در خاموشی و هراس درونی پدر و مادر دانه جوانه میزند و به گیاه زهرناکی فرا میروید که از هر سو راه بر شادی و خوشی و سپس زندگی روزانه میبندد.
کار آنجایی بالا میگیرد که کودکِ شل در آب دریا جان میدهد. اینک هرزه گیاه زهرناک نهتنها پیرامون که درون را هم گرفته و زهر و بوی بیماری آور خود را به هر سو پراکنده است. احساس گزنده و آزارنده گناه همهجا را پر کرده است. ولی کیست که پذیرایش شود و شانه به زیرش دهد؟ هر کس آن را از خود میراند و دوش آنیکی را نشان میدهد.
اگر شانهها پلس مینشینند، گناه ولی پلس نمینشیند، دامن میگسترد و چون دود به همه پستوهای جان آدمها راه میگشاید و همه چیز را جان و زبان میبخشد و به میان میکشد. رازها چون درختی خزانزده در سر راه بادی تند و سرد برهنه و آشکار میشود و آدمها چهره تازهای از خود و پیرامونیان خویش به چشم میبینند.
درونمایهی نمایشنامهی آیلف کوچولو، همانند دیگر آثار هنریک ایبسن، ازدواج است؛ ازدواجی که در عهد عتیق مرد، زنی میخرید و این پایان ماجرا بود. مرد کار میکرد و پول درمیآورد و زن میپخت و بچهداری میکرد. بخش بزرگی از این سادگی را در داستانهای امروزی که خیلی ابتدایی هستند میتوان دید! انسانهای این جوامع به هیچ چیز دیگر نمیاندیشند؛ همین که ازدواج کنند، تا ابد خوشبخت خواهند شد.
مضامین اصلی نمایشنامه:
- رشد و تغییر: آیلف کوچولو نمادی است برای فرآیند رشد و تحول در زندگی. این شخصیت از جهات مختلف با چالشها و مشکلات روبرو میشود و تجربیات جدیدی را تجربه میکند.
- تناقضات اجتماعی: ایبسن در این نمایشنامه به تناقضات و مشکلات اجتماعی اشاره میکند. آیلف کوچولو به نوعی میانجی است که از یک سو به نظام اجتماعی خانوادگی و از سوی دیگر به دنیای کودکی برمیگردد.
- خستگی از زندگی: احساسات خستگی و ناامیدی نیز در این نمایشنامه مطرح میشوند. آیلف کوچولو نمادی است برای افرادی که از مسیر زندگیشان خسته شدهاند.
بخشی از متن کتاب
در کتاب آیلف کوچولو میخوانیم: درهای کوچک و تنگ در جنگل خانواده لمش، کنار ساحل. در چپ، درختان تنومند روی این دره خیمه زدهاند. در پس زمینه جویباری به پایین میغلتد و درون سنگهای کناره جنگل محو میشود. راهی مارپیچی در راستای جویبار میبینیم. در راست چندتایی تک درخت که از میان آنها چشم اندازی از آب دره دیده میشود. در جلو، ضلعی از آشیانه یک قایق را میبینیم که قایقی را از آن بیرون آوردهاند.
زیر درختان کهنسال سمت چپ میزی است، با یک نیمکت و چندتایی صندلی، که همه را از ترکههای نتراشیده و باریک غان بافتهاند. روز بارانی خفهای است، با مهی غلیظ رقصان. آلفرد المش که مثل قبل لباس پوشیده روی نیمکت نشسته و بازوانش را روی میز تکیه داده است. کلاهش روی میز و پیش رویش است. او محو و بیحرکت بر سطح میز خیره است. چیزی نمیگذرد که آستا از راه جنگلی سر میرسد. چترش را باز کرده است.
آستا: (آهسته و محتاط به سوی المش میرود) تو نباید توی این هوای مرطوب بشینی اینجا آلفرد. (آلفرد بیآنکه پاسخی بدهد با سر تأیید میکند. آستا چترش را میبندد.) خیلی وقته دنبالت میگشتم. المش: (محو) ممنون. آستا: (صندلیای میآورد و کنار او مینشیند) خیلی وقته اینجا نشستی؟ تمام این مدت؟ المش: پاسخ نمیدهد. (ص68 کتاب آیلف کوچولو)
(کمی که میگذرد به حرف میآید) نه، نمیتونم تصورش کنم. اصلاً غیر ممکن به نظر میاد… این ماجرا. آستا: (دستش را از سر همدردی روی بازوی او می گذارد.) آخی آلفرد! اُلمِش: (خیره به او) پس واقعاً درسته آستا؟ یا شاید دیوونه شدهم یا دارم خواب میبینم؟ آخ، کاش فقط یه خواب باشه! فکرش رو بکن، چقدر خوب میشه که الان از این خواب بیدار شم! آستا: کاش میتونستم بیدارت کنم.
اُلمِش: (خیره به آب دره) امروز چقدر ظالم به نظر میاد این آب دره… این جوری سنگین و خواب آلود. آبی خاکستری…. با ذره های طلایی… که ابرای بارونی رو منعکس میکنه. آستا: (ملتمسانه) اوو، آلفرد، این جوری نرو تو بحر آب دره اینجا! المش: (انگار نشنیده) روی سطحش، آره. ولی توی عمقش…. اونجا که موجای قوی همه چیز رو به عمق دریا میکشن… (ص69 کتاب آیلف کوچولو)
آستا: (ترس خورده) آخ، محض رضای خدا… به عمقش فکر نکن! المش: (با مهربانی به او خیره میشود) احتمالاً فکر میکنی که اون بچه اون تهِ آبه؟ ولی نیست آستا. نباید این رو باور کنی. چون احتمالاً میدونی جریان آب اینجا چقدر تنده. مستقیم میره طرف دریا. آستا: (روی میز ولو میشود، صورتش را در دستانش پنهان میکند و میزند زیر گریه.) اوه خدایا… خدایا!
نقد کتاب آیلف کوچولو
نویسنده کتاب آیلف کوچولو یکی از بهترین شاعران، نمایشنامه نویسان و نویسندگان نروژی است که افراد بسیاری از وی تأثیر گرفتهاند. هنریک ایبسن در جهان، هم ردیف سوفوکل و شکسپیر قرار گرفته و به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان تئاتر شناخته شده است. هر هفته 130 سالن تئاتر در سرتاسر دنیا یکی از نمایشنامههای ایبسن را روی صحنه به نمایش میگذارند.
کتاب حاضر ماجرای دلدادگی زن و شوهری به نام ریتا و آلفرد را به تصویر میکشد که با فلج شدن فرزند اولشان، خوشبختی همچون پرندهای از زندگی آنها پر میکشد. آلفرد آلمرز از کلبه کوهستانیاش بازمیگردد و پی میبرد که ایلف، پسر معلول او به طرز اسرارآمیزی غرق شده است. رابطه او با همسرش ریتا کمکمرو به وخامت میگذارد و او تصمیم میگیرد خانه را ترک کند.
سرانجام هردو در کنار هم قرار میگیرند تا خانوادهای را که به سبب مرگ ناگهان ایلف متلاشی شده را سامان بخشند. آیلف کوچولو را اثر “وحشی” ایبسن میدانیم زیرا در آن به نشانۀ گذر از مارپیچ پدیدار شناسی ذهن و تکامل آگاهی آدمی، سرکشترین و پنهانیترین کششهای آدمی در فضای وحشی رها میشوند تا، سپس، این کنشهای خام در پالایشگاهی به نام «قانون تغییر» و فرایند قوام یابند.
آیلف کوچولو و سه اثر پایانی دیگرِ نویسنده، بیانیۀ فراگیری هستند دربارۀ شگردهای نوین یا مدرنیستِ نمایشنامه نویسی، و بحثهای نفسگیر دربارۀ پدیدارشناسی ذهن آدمی در پیوند با جامعه، فرهنگ، زبان، صورتگری، مذهب، و هنر.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 71 بار
عنوان کتاب: آیلف کوچولو
نمایشنامه در سه پرده
نویسنده: هنریک ایبسن
مترجم: بهزاد قادری
تعداد صفحات کتاب: 119 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 9.07 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب