دانلود کتاب از این ولایت
شاید برای آشنایی با علی اشرف درویشیان، کتاب از این ولایت بهترین انتخاب باشد!
کتاب اصلی، شامل دوازده داستان کوتاه بوده که در چاپ بعد از انقلاب، یکی از داستانها به نام «تیشه» حذف شده است. (علت: شخصیت مرفه بی درد این داستان، یک حاجی آقا است که مدام در حال ذکر گفتن است!) محوریت کلی کتاب: فقر، خرافه و مشکلات اجتماعی است که در فضای روستایی کرمانشاه اتفاق میافتد.
این کتاب یکی از مهمترین دلایل بازداشت و زندانی شدن درویشیان پیش از انقلاب بوده است. درویشیان هم مثل خیلی از نویسنده های دیگر آن دوره، مغضوب دوتا حکومت بوده! در بسیاری از بخشهای کتاب، مینیمالیسم را در فضاسازی و تصویر سازی میشود دید. ایجازی که هنر نویسنده را نشان میدهد و ضمن فضاسازی منطقی، حوصله ی خواننده را هم سر نمیبرد.
خلاصه کتاب
کتاب از این ولایت، فضاهای ساده ی غمناک روستایی را به تصویر می کشد، فضاهایی که در آن علاوه بر فقر، رگه هایی از خرافات و عقب ماندگی وجود دارد. درویشیان در این داستان ها زیاد سراغ توصیف نمیرود اما به شکل کلی فضاسازی دارد و با جملات محدود، اما کاربردی و دقیق؛ توانسته حس و حال بستری که اتفاقات در آن صورت میگیرد را کاملا منتقل کند.
پسری که پدرش از کار افتاده و مادرش هم که کارش شکستن پستههای سربسته با دندان بوده، به خاطر شکستن دندانش بیکار شده است؛ پیرمردی که بچههایش از سرما و ناداری تلف شدهاند؛ گورکنی که دق و دلی فقر و نداریاش را با مشت و لگد بر سر زنش خالی میکند و….
داستانهای کتاب از این ولایت اگرچه اندکی دورتر از زمان حال را توصیف و جهتگیری خاصی را تداعی میکنند اما بدون شک این داستانها هیچ وقت کهنه نمیشوند، خاک نمیگیرند و فراموش نمیشوند. این داستانها هر روز و هر روز جریان دارند و هرکدامشان انگشت اعتراضی هستند که مرفهان بیدرد، نوکیسهگان و وجدانهای به خواب رفته را نشانه رفتهاند.
بخشی از متن کتاب
صبح زود، خروس خوان، که هنوز آب رودخانه آلوده نشده بود، هتاو با کوزه ای که از خودش کمی کوچکتر بود، از میان کوچه های ده پیدا میشد. کوچه ها پر از عطر یونجه و بوی گوسفند بودند. لب چشمه می نشست، کوزه اش را پر می کرد. با دستهای کوچکش چند مشت آب به کوزه میپاشید. تا خانه چند بار کوزه را زمین میگذاشت، نفس نفس میزد، پاهای چرکش را از روی تیزی سنگها به سرعت می غلتاند. دامنش خیس میشد و کوزه گوشه اتاق مینشست.
«براخاص» پدر هتاو، صبح خیلی زود میرفت. داس و کلکونه اش را بر میداشت. نان پیچه اش را نوک چوب دستیاش میآویخت و میرفت در دامنه کوههای دور درو میکرد. روز مزد بود. شب که می آمد، خسته ی خسته بود با خودش بوی گندم تازه میآورد بوی آفتاب می آورد. کلاش زیره قیری را که در می آورد، بوی عرق پا و بوی کاه تازه را در اتاق می پراکند و یک ریز تعریف می کرد. براخاص تند تند حرف میزد، مثل کسی که آش داغ میان دهانش باشد.
با چشمهای خواب آلود چرت میزد؛ ولی نمیتوانست از حرف زدن خودداری کند. از ترکیدن طایر کمباین ناصرخان که بادش دو تا گوسفند را کشته بود و صدایش سرتاسر آبادی پیچیده بود، از دعوای آب، از بی انصافی صاحب مزرعه، از آمریکاییها که داشتند زمینهای اطراف دهکده را برای نفت سوراخ سوراخ میکردند و آن دورها کنار ده آسمان آباد، ساختمان ساخته بودند و موتور برق گذاشته بودند، تعریف میکرد.
براخاص میگفت که چگونه به یکی از سوراخها که عمیق بود و گل آبی رنگی مثل گل سرشور اطرافش ریخته بود، سر زده بود و سنگی که داخلش انداخته بود و سوراخ مثل راه آب غل غل کرده بود. حرفش را می کشاند به ویس مراد، مستخدم مدرسه آسمان آباد، که میخواست برای پسرش، خداداد زن بگیرد. بعد با غزال مادر بزرگ هتا و سه نفری می نشستند سر سفره. نان ساجی با دوغ و پونه خشک.
شام که میخوردند مادر بزرگ میگفت «مثل اینکه حب کیف خوردین. زود خوابتان گرفت» چراغ را پایین میکشید. چراغ پرت پرت میکرد. مادر بزرگ سرش را میگذاشت روی متکا ولی بعد از چند لحظه سرش را بر میداشت و به متکا میگفت: ای متکا، دین و گناه سه راه دار و سه جاه دار و سه گمرکچی به گردنت، اگر صب زود بیدارمان نکنی…
نقد کتاب از این ولایت
درویشیان در داستان های کتاب از این ولایت به فقر، محرومیت و تنهایی آدمهایی میپردازد که در حاشیهی زندگی شهری فراموش شده و جدا افتادهاند. کتاب نمونهی خوبی از ادبیات متعهد و رئالیستی دههی پنجاه است. در داستانهای کتاب شخصیتهای اصلی، غالبا افرادی هستند که سرنوشتشان تحت تاثیر نیروهای اقتصادی و اجتماعی خارج از ارادهی خود قرار میگیرد.
تفاوت داستان های این کتاب با باقی داستان هایی که از درویشیان منتشر شده، در مذمت خرافات است. تا به حال عامل اصلی باعث بدبختی مردم حکومت ظالم و ستمکار بود و اشاره به خرافات و مذهب چندان نمودی نداشت، اما بعضی از داستانهای این کتاب مستقیما در مذمت خرافات و باورهای سنتی غلط نوشته شده اند.
کتاب از این ولایت، داستانهایی که بر اساس درد و رنج روستاییان نوشته شده و نثری روان دارد. کتابی دوستداشتنی از یک نویسنده زبردست!
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 206 بار
عنوان کتاب: از این ولایت
مجموعه داستان های کوتاه
نویسنده: علی اشرف درویشیان
تعداد صفحات کتاب: 57 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 4.57 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب