تئاتر بی حیوان

کتاب تئاتر بی حیوان (nbookcity.com)

دانلود کتاب تئاتر بی حیوان

موضوعات نمایشنامه های کتاب تئاتر بی حیوان خلاقانه هستند و طنز موجود در آنها، طنزِ بسیار پخته و اندیشمندانه‌ای است.

طنز این نمایشنامه، به نوعی طنز ابزورد یا معناباخته است که در کارهای اوژن یونسکو و هارولد پینتر هم شاهدش هستیم. در این نوع طنز توضیحی درباره علت پدید آمدن یا حتی پایان غیرعادی برخی وقایع وجود ندارد.

چیزی که برای نویسنده این اثر، ژان میشل ریب مهم‌تر است چگونگی و واکاوی علت پدیده در زمان حال است. به عبارت دیگر بستر فرهنگی و اجتماعی جایگزین پیشینه شخصیت و اتفاقات می‌شود.

خلاصه کتاب

کتاب تئاتر بی حیوان فارغ از بذله گویی های بدیع، نگاهی است که به انسان دارد. چرا که دو اپیزود در موزه‌ها می‌گذرد و تاکید نویسنده بر نوع بشر است. به اعتقاد نویسنده، هیچ خدایی وجود ندارد! و انسان با طبیعت خویش با افراد هم‌کاسه می‌شود وگرنه جایش در موزه های طبیعت گردی و ماهیانی است که پیش از همه‌ی انسان‌ها وجود داشته‌اند!

برادری که ناگهان باهوش‌تر از دیگری می‌شود، پدری که نام دخترش را از یاد برده است، مردی که می‌خواهد مرغ دریایی شود، شی خارق العاده‌ای که از اتاق خانه سر درمی آورد و کلی حکایت دیگر که خواننده را صائقه زده میخکوب می‌کند. ژان میشل ریب هم در پی همین لحظه هاست، لحظه هایی صائقه آسا که به انسان می‌گویند هنوز می‌توان در رویا فرو رفت، لبخند زد و دنیای دیگری آفرید.

هشت حکایت که عادات و زندگی روزمره ی ما را به سخره می‌گیرند، به زیر سوال می‌برند و سیر عبوس زندگی را ریشخند می‌کنند. کتاب تئاتر بی حیوان جایزه‌ی مولیر بهترین نمایشنامه‌ی کمدی سال ۲۰۰۲ را از آن خود کرد و نویسنده‌اش جایزه‌ی مولیر بهترین نویسنده‌ی سال ۲۰۰۲ و جایزه‌ی تئاتر سال ۲۰۰۱ فرهنگستان فرانسه را کسب نمود.

کتاب حاضر، مشتمل بر 9 نمایشنامه کوتاه است که هر یک ماهیتی مستقل از دیگر نمایشنامه‌ها دارد و می‌توان ویژگی هر یک از متون را علاوه بر تم مشترک، کوتاهی هر کدام از آنها دانست. این اثر، با تمامیِ اوج و فرودهایش در خنداندن و به اندیشه واداشتن مخاطبینش به طور نسبی موفق است و با بهره گیری از لحظات به یادماندنی در متن و بازی دیدنی است.

بخشی از متن کتاب

در کتاب تئاتر بی حیوان می‌خوانیم: «نمایشگاهش فوق العاده است.» «شکی ندارم، ولی ترجیح می‌دادم با یک پایه‌ی محکم هنرو شروع کنن. با یک نقاشی که تموم سال در موزه بمونه، یک نمونه‌ی ثابت که بهشون آرامش ببخشه، می‌دونین بچه‌ها در پنج و هفت سالگی همه چی رو می‌فهمن» «در این صورت از نمایشگاه دائمی دیدن کنین» «تو نمایشگاه دائمی کی‌ها هستن؟»

«اوه خیلی‌ها، پوسن، واتو، داوید، دو لاکروا، رنوار. این طوری شاید بهتره.» «هر طور میل‌تونه. میشه هشتاد فرانک» «میشه بپرسم چرا مدیگلیانی رو رد می‌کنین؟ مشکل جا دارین؟» «خانم ازتون تقاضا می‌کنم… «فکر نمی کنین بهتره قدیمی‌ها رو رد کنین؟ مثلاً خودمونیم «واتو» دیگه دوره‌اش گذشته، نه؟» «خانم…» «و رنوار؟ این همه روی تقویم و جعبه شکلات کافی نیست؟ تابلوی “مولن دو لاگالت‌ش” توی این موزه است؟»

«نخير.» «چه بهتر. دیگه حالمون از این تابلو به‌هم می‌خوره. در حالی که مدیگلیانی جوونه… نه؟ جوونه دیگه مگه نه؟» «خواهش می‌کنم پول بلیط رو بدین، مردم منتظرن.» «یعنی شما دارین به من می‌گین که من هم در این صف صندوق موقتی هستم و شما دائمی هستین؟» «میشه هشتاد فرانک خانم» (ص54 کتاب تئاتر بی حیوان)

«با بازدیدکنندگان هم مثل مدیگلیانی رفتار می‌کنین و با این وضع بعید می‌دونم بتونین جوون‌ها رو به نقاشی علاقه‌مند کنین. بیایین بچه‌ها از اینجا بریم» «اوناهاش کاندینسکی رو پیدا کردم… کاندینسکی… آه. این چیه دیگه» «کوبیسم، فویسم، دوران پیش رافائلیسم، تاچیسم، فنتیسم، آدم همه رو قاطی می‌کنه.» «حیف که پرتره‌ی من کنار نقاشی‌های پیکاسو نیست»

«سالن‌های جدید چنگی به دل نمی‌زنه. خورد تو ذوقم تو چی؟» «معلومه، چون دوباره شاهکارها رو اینجا گذاشتن.» «اگه خوب دقت کنی متوجه میشی که وان گوگ همه رو از بروگل دزدیده» «باید گفت که همسایه بودن» «نمی دونم تأثیر گویاست، رامبرانده، چی چیه، ولی دیگه پام درد نمی‌کنه…. اصلاً….» «میمیرم واسه این یکی» (ص55 کتاب تئاتر بی حیوان)

«اون کوچیک کوچیکه؟» «آره دیوونشم.» «ژوزیان واقعا که آدم عجیبی هستی.» «من دیگه واسم روشنه، از گرکو حالم به هم می‌خوره» «مثل موزارت؟» «عينا.» «خودمونیم خیلی هم خوب نکشیده…!» «عزیزم سبکش این طوریه.» «حتا واسه سبک خودش هم خوب نکشیده.» «این نوعی تلاش برای دستیابی به فرمه» «ولى الحق که افتضاح کشیده» «دیگه غلو نکن، خرگوشه رو خوب میشه دید.»

«زده به سرت؟ این کجاش شبیه خرگوشه؟» «صبر کن ببینم…. نه حق با توئه، یک گوساله ست» «تازه اسم تابلو هم «گوساله» ست. پایینش نوشته.» «خودمونیم خیلی بد نوشته» «از خودم می‌پرسم که در پس همه‌ی اینها خدا نیست؟» «بدم نمیگی.» «وقتی میگی “هنر آبستره صفر است” می‌خوای بگی هنر آبستره‌رو مثل عدد صفر نمیشه به تصویر کشید ولی…

سخن مولف

همواره صائقه، جرقه، ساختمان هایی که فرو می‌ریزند، انسان هایی که می‌لغزند با به پرواز در می‌آیند، و خلاصه هرگونه جهش را دوست داشته‌ام. لحظات شیرینی که به ما می‌گویند دنیا به طور یقین قابل پیش بینی نیست و هنوز مکان هایی وجود دارد که در آنها واقعیت درها را برویمان نبسته و محبوسمان نکرده است.

این حکایت کوتاه و داستان های بی‌سر و ته که تحت عنوان تئاتر بی حیوان گردآوری شده است، تلاشی ناچیز است در هنر صاعقه زدگی، و برزگداشتی است به تمام کسانی که با زندان عبوس معیارها و اعتدال در جنگند.

نقد کتاب تئاتر بی حیوان

کتاب تئاتر بی حیوان اثری جذاب است که اگر درباره‌ی دنیای نویسنده کمی پیش زمینه داشته باشید، خیلی بهتر کمدی‌اش را درک خواهید کرد. ژان میشل ریب در مجموعه نمایشنامه های کوتاه خویش، که در سال 2001 به رشته تحریر درآمده و جایزه های بسیاری را در سال 2002 از آن خود کرده، به یکی از پیروان تمام عیار نویسندگان تئاتر معناباخته مبدل می‌شود.

او در آثارش انسان هایی را به نمایش می‌گذارد که بیش از نیم قرن است به حضور بر صحنه چنین سیرکی خو کرده‌اند و مشعوف از کف زدن های مکرر دلقک‌ها و حیوانات – که نقش هایشان را سخاوتمندانه به آنان پیشکش کرده‌اند – همچنان به اجرای نقش خویش ادامه می‌دهند. انسان معنا باخته قرن بیست‌و یکم، دیگر ولادیمیر یا استراگون وار در انتظار گودو نیست.

بلکه او این بازی را با تمامی قواعدش پذیرفته و آنقدر نقشش را خوب بازی کرده که تمامی دلقک‌ها و حیوانات سیرک را بازنشسته کرده است. کاراکترهای نمایشنامه های کوتاه کتاب تئاتر بی حیوان بیش از هر اثر دیگری به معناباختگی خویش باور پیدا کرده‌اند و به نوعی خودآگاهی در این زمینه رسیده‌اند. از این روست که نقش هایشان را اینگونه پر احساس ایفا می‌کنند.

این انسان، با معناباختگی‌اش به نوعی همزیستی رسیده است و شاید لذت بی‌حد و حصری نیز از موقعیت جدیدش می‌برد. نویسنده تلاش می‌کند با ایجاد موقعیت هایی روزمره، به نمایش عمق این معنا باختگیِ تندیده شده در تارو پود زندگی انسان امروز نیز اشاره کند و با بی‌اعتبار نمودن کلمات و اعمال، موقعیت هایی بیافریند که سرخوشانه و شوخ طبعانه از امکان برقراری ارتباط و درک متقابل بر اساس واژگان ارزش زدایی می‌کند.

اما مهم آن است که نویسنده‌ی کتاب تئاتر بی حیوان در نهایت زیرکی و تیزهوشی آن هنگام که ما را می‌خنداند، جدی ترین حرف هایش را هم می‌زند!

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 53 بار

Jean Michel%20Ribes%20 %DA%98%D8%A7%D9%86%20%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%84%20%D8%B1%DB%8C%D8%A8

عنوان کتاب: تئاتر بی حیوان

نویسنده: ژان میشل ریب

مترجم: شهلا حائری

تعداد صفحات کتاب: 110 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 5.81 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

استعداد اصلی دی والرا این است که با استفاده از سخنان خود تقریبا همه اطرافیانش را مجذوب کند. دی والرا به سیبیلوت می گوید او داستانی دارد که می تواند شغل روزنامه نگار را نجات دهد اما تنها در...
بروزرسانی: 11 ماه قبل
تعداد بازدید: 209
تراژدی کوریولانوس از اثار کمتر شناخته شده‌ی ویلیام شکسپیر است که ماجرای یک سردار رومی به نام کوریولانوس را روایت می‌کند. او در سال ۴۹۴ ق.م. شهر کوریولی از بلاد لاسیوم را فتح کرد و بدین‌واسطه شهرتی یافت...
بروزرسانی: 1 هفته قبل
تعداد بازدید: 648

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *