تا در محله گم نشوی

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
تا در محله گم نشوی (nbookcity.com)

دانلود کتاب تا در محله گم نشوی

نویسنده در کتاب تا در محله گم نشوی، با ساده ترین و عمیق ترین توصیفات، درونی ترین حالات انسانی را به تصویر می کشد.

این تکنیک فارغ از موضوع داستان؛ و آغاز و پایانش، آثار پاتریک مودیانو را به انتخابی جذاب برای خواندن تبدیل میکند. حجم کتاب کم است اما به دلیل توجه زیادی که می طلبد (چرخش های پی در پی داستان در سال های مختلف و خاطرات متعدد) باعث می شود زمان خوانش آن به مراتب افزایش یابد.

نباید گولِ صفحاتِ کمِ آثار این نویسنده را خورد که مودیانو گویی رمان هایش را در عمق می نویسد، نه در درازای صفحات. اگر پایان باز و مبهم و گیج کننده را نمی پسندید شاید این اثر شما را با علامت سوال بزرگی رها کند! دوست‌ داران داستان‌های روانشناسانه و طرفداران رمان‌های نوآر و معمایی، بی‌تردید این شاهکار پاتریک مودیانو را اثری همساز با سلیقه‌ی خود خواهند یافت.

خلاصه کتاب

کتاب تا در محله گم نشوی، داستانِ نویسندۀ میانسالی به اسم «ژان درگان» است. او مدتی است که دچار خستگی از زندگی شده و دیگر نه کتابی می‌نویسد و نه با دیگران تعاملی دارد. وقتی ژان، کنج اتاقش نشسته، مردی به اسم «ژیل» تلفن می‌کند. ژیل ادعا می‌کند که دفترچۀ تلفن ژان درگان را که مدتی پیش گم شده بوده، پیدا کرده و می‌خواهد قرار ملاقاتی برای پس دادن دفترچه با او بگذارد اما این مرد، هدف دیگری هم دارد.

او می‌خواهد از ژان دربارۀ یکی از اسامی دفترچه‌ تلفن، به اسم «تورستل» سوألاتی بکند؛ کسی که با قتلی در حدود ۵۰ سال پیش در ارتباط است. درگان سال‌ هاست که گذشته را فراموش کرده اما این پرسش او را به دنیای رنگارنگ خاطرات جوانی‌ و کودکی‌ اش می‌برد. دنیایی که در آن زنی مرموز به اسم «آنی استراند» برای ژانِ کودک، نقش مادر و برای ژانِ جوان، نقش محبوب را داشته است؛ زنی مرموز در خانه‌ای مشکوک با رفت‌ و آمدهای مشکوک‌تر.

پاتریک مودیانو، در این اثر هم مانند آثار دیگرش، درونمایۀ «جست‌ و جوی هویت گمشده» را به‌ عنوان موضوعی اساسی مطرح می‌کند. او در داستان‌ هایش همیشه در حال کشف بخشی از وجود، گذشته و هویت خود است. رمان تا در محله گم نشوی، شاید اتوبیوگرافی خودِ مودیانو باشد که با چاشنی تخیل و قصه‌ پردازی آن را نوشته است. کتاب حاضر، برندۀ نوبل ادبیات ۲۰۱۴ و یکی از مشهورترین آثار این نویسنده فرانسوی است.

بخشی از متن کتاب

اواخر بعد از ظهر از اینکه شانتال گریپه تلفن نزده است متعجب می شود. با این حال باید به او خبر بدهد که لباس مشکی اش را فراموش کرده است. به موبایلش زنگ میزند ولی کسی جواب نمی دهد. بعدِ بوق، سکوت است. مثل رسیدن به لبه ی یک صخره ی ساحلی که در پس آن، چیزی نمی بینی جز هیچ مطلق. میگوید شاید این شماره مال خودش نباشد، شاید هم این شانتال گریپه موبایلش را گم کرده باشد. اصلاً هنوز زنده است؟ شک به ژیل اتولینی، مثل یک بیماری مسری به او سرایت می کند. روی صفحه کلید کامپیوتر میزند «آژانس سویرتس، پاریس».

هیچ آژانس سویرتسی نه در پاریس، نه در محله ی ایستگاه سن لازار و نه در هیچ منطقه ی دیگری وجود ندارد. نویسنده ی مدعی سوار خیابان گرد چیزی نیست جز شبح، یک کارمند در آژانسی خیالی. میخواهد بداند که آیا یک اتولینی در میدان گرزی وودان وجود دارد یا خیر، ولی بین اسم هایی که در هشت شماره ی میدان ظاهر میشوند اصلاً چنین اسمی نیست. به هر حال، لباس مشکی اینجا، روی دسته ی کاناپه است و همین مدرک ثابت میکند که خواب ندیده همین طور شانسی میزند «سیلوی رزا. خیاطی مد. خیابان استل مارسی»

ولی تنها نتیجه ی به دست آمده «رتوش کاری رزا، ۱۸، خیابان سواژ، ۶۸۱۰۰ مولهوز» است چند سالی میشود که از این کامپیوتر استفاده نکرده است. تازه اکثر جست و جوهایش پریدن از این شاخه به آن شاخه بوده اند. معدود اشخاصی که دوست داشت ردشان را پیدا کند موفق شده بودند از تیزهوشی این دستگاه فرار کنند. آنها از بین حلقه های تور سُریده بودند. چون به دوران دیگری تعلق داشتند و جزء بچه های گروه کُر کلیسا به شمار نمی رفتند. یاد پدرش میافتد که تازه شناخته بودش و با صدای ملایمی به او می گفت:

من ده تا بازپرس رو تشنه از لب چشمه بر میگردونم. هیچ اثری از پدرش در شبکه وجود ندارد. همین طور از تورستل یا پرن دولارا که اسمشان را دیشب، قبل از آمدن شانتال گریپه، روی صفحه کلید زد. در مورد پرن دولارا، همان اتفاق معمول رخ داد. تعداد زیادی پرن روی صفحه آشکار شدند که برای جست وجو بین آنها یک شب کفایت نمیکرد. آنهایی که او دلش میخواهد خبری ازشان داشته باشد، اغلب بین انبوه افراد ناشناس پنهان شده اند یا پشت شخصیت مشهوری که هم اسمشان است…

نقد کتاب تا در محله گم نشوی

کتاب تا در محله گم نشوی رمانی فوق العاده‌ و از جهاتی شاهکار پاتریک مودیانو به شمار می‌رود. چرا که در آن، تمام تم‌ها و موتیف‌ های آشنا در کارهای مودیانو، در قالب داستانی زیبا، به هنری‌ترین شکل ممکن عرضه شده است. این رمان را می‌توان معجونی خلسه‌ آور از حسرت و نوستالژی نامید؛ گفته‌ای که البته، راجع به سایر کتاب‌ های او نیز صادق است. با این همه، این «حسرت» و «نوستالژی» در کمتر داستانی از وی، تا این اندازه به بیان زیبایی‌ شناختی نزدیک شده است.

رمانهای مودیانو برخلاف آثار نویسندگان کلاسیک، رمانهایی داستان‌ محور نیستند و خط داستانی در آن ها بسیار کمرنگ است و بیش از هر چیز فضاست که اهمیت دارد. فضایی که یک وجه آن در واقع اتمسفر بیرونی داستان است و نویسنده به شکلی نوستالژیک آن را پی ریزی کرده است، گاه در قالب یادآوری یک حضور در یک مکان و گاه در قالب گشت و گزار در خیابانی که با جغرافیای حقیقی خود بسیار نزدیکی دارد.

و اما بُعد دیگر فضا در این آثار این چیزی ست که در ذهن نویسنده جریان دارد؛ گاه گذشته در زمان حال نمود پیدا می کند و گاه شکل گیری گفتگویی بین شخصیت ها مرزهای زمانی و مکانی را در نوردیده و فضای عاطفی تاثیر گذاری می آفریند. نباید ناگفته گذاشت که شگردهای نویسنده در توصیف آن هم به شکلی موجز نقش ویژه ای در این میان بازی می کنند. لازم به ذکر است که رمان پیش رو قبلا با عنوان برای اینکه در محله گم نشوی، نیز ترجمه و منتشر شده است.

کتاب تا در محله گم نشوی، جستجویی عمیق در حافظه‌ی انسانی ست و مودیانو از آن دست نویسنده هاست که باید نوشته‌ هایش را بلعید!

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 235 بار

Patrick%20Modiano%20 %D9%BE%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%DA%A9%20%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88 1

عنوان کتاب: تا در محله گم نشوی

نویسنده: پاتریک مودیانو

برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2014

مترجم: حسین سلیمانی نژاد

تعداد صفحات کتاب: 98 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 8.86 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کتاب حاضر، بازنویسی داستان سندباد است. ماخذ این داستانها در کتاب هزار و یک شب است که البته به طور جداگانه هم نوشته و منتشر شده اند. موضوع داستان، سفرهای دریایی سندباد به نقاط دوردست...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 320
من در کلینیک خود در زوریخ، معمولا روبه روی بیماران خود، پشت میزم می نشینم، و روی میز تحریرم، مثل هر میز تحریر دیگر، ظرف کوچکی قرار دارد که پر از گیره ی کاغذ است. من در بعضی از جلسات ویزیت بیماران خود متوجه شدم که یک نیرویی آنها را وادار می کند تا جلو آمده و یکی از آن...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 392

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *