دانلود کتاب خانه روز خانه شب
رمان خانه روز خانه شب، کتابی متفاوت با توصیف هایی زیبا از زندگی، خوابها و افکار انسانها است.
کتابی که داستانی واحد را دنبال نمیکند، گویی یک دفترچه خاطرات است با بخش هایی متنوع! اولگا توکارچوک نویسنده لهستانی متولد 1962 است. این نویسنده، فعال اجتماعی و روشنفکر به عنوان یکی از موفق ترین نویسندگان نسل خود شناخته می شود.
وی سال 2018 برنده جایزه من بوکر بین المللی برای رمان پروازها شد و به عنوان اولین نویسنده لهستانی این جایزه را از آن خود کرد. توکارچوک برای لحن اسطوره ای نوشته هایش شناخته شده است. وی که به عنوان روانشناس از دانشگاه ورشو فارغ التحصیل شد مجموعهای از اشعار، چندین رمان و نیز شماری کتاب متشکل از داستانهای کوتاه و کتاب های غیرداستانی در کارنامه دارد.
خلاصه کتاب
این کتاب روایتی در لهستان است که شما را با خود به سرزمینی پر از درخت و باران میبرد. حوادث کتاب خانه روز خانه شب در منطقهای به نام سیلیزی در جنوب غربی لهستان اتفاق افتاده است. این منطقه تا سال ۱۹۴۵ قسمتی از رایش آلمان بود، تا وقتی که در اجلاس یالتا و پوتسدام متفقین توافق کردند که مرزهای لهستان را به سمت غرب جابجا کنند.
بسیاری از مردم لهستان از شرق (که توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تصاحب شده بود) به غرب، یعنی سرزمینی که قبلاً متعلق به آلمانیها بود، رفتند و در آنجا مستقر شدند. در این منطقه خانه و اموال آلمانی های آواره را به آنها دادند.
کتاب داستان مردی است که لحظه به لحظه بیشتر در جنون فرو میرود، او نام خودش را بهخاطر نمی آورد و در یک منطقه سرد در خانهای روستایی زندگی میکند، خانه روی یک جریان آب زیرزمینی ساخته شده است و شبها صدای آب قطع نمی شود، راوی کمکم دچار زوال حافظه میشود لحظه به لحظه اطلاعات زندگیاش را مانند یک بیننده جزئی نگر روایت میکند.
بخشی از متن کتاب
روز عید قدیسه ای که نامش را روی من گذاشتند، باران گرفت، بنابراین صندلی ها را به سالن آوردیم که تا موقع بند آمدن باران آنجا بنشینیم؛ اما باران هیچ وقت بند نیامد؛ بی وقفه از آسمان می بارید. افق را محو کرده بود، سالن به تدریج غرق در آب شد. واقعاً نمیدانم چرا شاید باران داشت از دیوار نفوذ میکرد یا شاید تقصیر سگ بود. با رد پای پنج نقطه ای اش آب را روی زمین به جای می گذاشت.
بیرون، علوفه های خشک، بی صدا در حال خیس شدن بودند، حلزونها در مخفیگاه ها و دنیای زیر برگشان خوشحال بودند و برای جشنواره آماده می شدند – روز رطوبت. چند کیلومتر پایینتر از جاده نووا رودا خانه عجیبی وجود دارد، یا بهتر است بگویم که آن خانـه عجیب نیست بلکه محلش عجیب است. خانـه در درهای باریک و بین قله های پوشیده شده از درخت سبز تیره قرار دارد.
نسبت به دیگر خانـه های آن محله کم ارتفاع تر است و درواقع از هیچ جایی دیده نمی شود به غیر از بالای آن قله ها. آب رود از دو طرف با صدای شلپ شلپ به خانه برخورد میکند و به دیوارهای مرطوب آن تازیانه میزند و همچنان که در چهارچوب در ایستاده و به باران خیره شده بود شروع کرد به تعریف کردن داستان خانواده حلزون هایی که آنجا زندگی میکنند.
پدری درشت هیکل با پوستی زبر و قهوه ای مادری که کمی کوچکتر است و دو بچه شان عصرها در سکوت و تاریکی پشت میز می نشینند – هیچ نوری نیست، چون رطوبت باعث می شود برق قطع شود. پوست تیره و براقشان تنها نور ضعیفی را که در روزهای تیره و تار می تابد منعکس می کند. شبها همه خانواده روی زمین در گوشه خانـه به خواب میروند.
چهار بدن به هم می چسبند، قلبشان آرام میتپد و آهنگ نفس هایشان کند است. صبح ها سینه خیز به سمت گلخانه مرطوب و سرسبز میروند. پشت سرشان رد لیز مانندی به جای میگذارند. با خودشان توت فرنگی های فاسدی را که در لایه ای رنگ پریده از کپک پوشیده شده است، می آورند و در سکوت می جوند. آب روی زمین پخش شده و باعث شده است که حلزونها رنگ لاکی براقی به خود بگیرند…
نقد کتاب خانه روز خانه شب
آن چه در کتاب پیش رو روایت می شود در منطقه ای به نام سیلیزی در جنوب غربی لهستان اتفاق می افتد، جایی که زمانی به آلمانی ها متعلق بوده است. هنگامی که راوی کتاب به این منطقه مهاجرت می کند از طریق همسایه مرموز خود، مارتا، در می یابد که داستانی پشت هر چیز پنهان است.
او به کمک مارتا به کشف داستان پنهان در پس هرچیز روی می آورد و با ماجراهایی که هر یک تکه ای از پازل داستان یک شهر هستند به کلیتی از جریان موجود دست می یابد. برخی از این داستان ها ریشه در اعتقادات عامیانه دارد، برخی دیگر اعتقاداتی غیرمعمولی را دربرمی گیرد و برخی از دل افسانه ها و رویاها بر می خیزند اما ماجرای کلی بیشتر آن ها پرواز است.
کتاب خانه روز خانه شب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی اروپای شرقی پیشنهاد می کنیم.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 222 بار
عنوان کتاب: خانه روز خانه شب
(خانه ی روزانه خانه ی شبانه)
نویسنده: اولگا توکارچوک
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2018
مترجم: رضوان برزگرحسینی
تعداد صفحات کتاب: 314 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 26.12 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب