زیر تیغ ستاره جبار

آخرین ویرایش: 10 ماه قبل
زیر تیغ ستاره جبار (nbookcity.com)

دانلود کتاب زیر تیغ ستاره جبار

تارو پود خاطرات نویسنده کتاب زیر تیغ ستاره جبار درد و رنج دوران نازیسم و ارعاب بی‌انتهای رژیم توتالیتر اتحاد جماهیر شوروی است.

به زبان ساده‌تر، از چاله درآمدن و به چاه افتادن، به روایت زنی که مرگ را دست به‌سر کرد و اجازه نداد واژه هایش بوی نا بگیرند، بپوسند. که «واژه ای که بوی نا بگیرد ترک می‌خورد و به کار نمی‌آید. هدا مارگولیوس کووالی 15 سپتامبر ۱۹۱۹ در پراگ پایتخت چکسلواکی سابق و جمهوری چک امروزی به دنیا آمد. نام خانوداگی‌اش بلوخ بود و اصالتاً یهودی. همین یهودی بودن در ۱۹۴۱ کار دستش داد.

همراه بیش از ۵۰۰۰ یهودی دیگر از خانه و کاشانه‌شان رانده شدند. او در قالب طرح پاکسازی نژادی یهودیان که به دستور هیتلر انجام شد، در ۱۹۴۴ همراه خانواده‌اش به آشویتس فرستاده شد. آنچه از اینجا به بعد اتفاق می‌افتد شاکله کتاب را می‌سازد، جایی که هدا در قامت نویسنده و مترجمی کاربلد نقبی می‌زند به تاریخ چکسلواکی و تأثیرات بهار پراگ در ۱۹۶۸، نسل کشی نازی‌ها و حکومت رعب و وحشت کمونیست‌ها در بلوک شرق خاصه چکسلواکی…

خلاصه کتاب

داستان کتاب زیر تیغ ستاره جبار روایتی است موثق و دردناک درباره زندگی تحت لوای اندیشه های کمونیستی، تصویری تکان دهنده از چهره واقعی کمونیسم و اندیشه مستتر در آن که، بی هیچ کم و کاستی و بدون جانبداری از «ایسم» خاصی برای خواننده ترسیم شده است. تصویری یکدست اما دردناک از آدم‌هایی که آرزوهایشان روی دست‌شان ماسید و میوه امیدشان، نرسیده، خوراک کلاغ‌ها شد.

این کتاب تصویرگر چهره کریه قُرق بانانی است که با شعارهایی مانند «ما می‌خواهیم برایتان آینده بهتری بسازیم» یا «صلاح شما را بهتر از خودتان می‌دانیم» زندگی میلیون‌ها نفر را به بازی گرفتند، مخالفان را سلاخی کردند، واژه ها را به صلابه کشیدند و به مدد رسانه‌های هوچی‌گر پوپولیست‌شان، تصویری آرمانی از جامعه «تک صدا» و «تک حزبی» شان ترسیم کردند که در آن:

کبک همه خروس می‌خواند، هیچ قتلی رخ نمی‌داد، فساد اداری و بروکراسی کلا ریشه‌کن شده بود، حقوق اجتماعی زنان در بالاترین سطح قرار داشت و مردم جای آنکه به «کار» بگویند الآن وقت تفریح است، به «تفریحی» که وجود نداشت می‌گفتند الآن وقت «کار» است. همان مردمی که از سر بی‌سوادی و از بیم جانشان به اوج گرفتن تفکراتی مانند کمونیسم نازیسم و فاشیسم کمک کرده بودند، دست آخر چاره ای نداشتند جز آنکه دعوت به مراسم گردن زنی را با جان و دل بپذیرند و دم نزنند.

کتاب زیر تیغ ستاره جبار روایت رنج و درد از دست دادن عزیزان است که به شکلی زیبا توصیف شده و دقیقاً به همان اندازه که صفت «زیبا» در کنار درد و رنج نمی‌نشیند و عجیب است، آنچه کووالی روایت می‌کند با باورهای ما از تعریف انسانیت، اخلاق مداری و احترام به نظر و رأی مخالف سنخیتی ندارد. مردمی که کووالی درباره‌شان حرف می‌زند، آدم‌های زیاده خواهی نبودند، مدینه فاضله ای را هم طلب نمی کردند و فقط دنبال یک زندگی ساده بودند و قدری آرامش.

اما ابتدا طاعون نازیسم زندگی‌شان را مالامال از وحشت کرد و بعد هم گرفتار مصیبت کمونیسم شدند و از آن «داس و چکش» که قرار بود روزی پرچمدار مناعت طبع اقتصاد پویا و خودباوری باشد، چیزی جز ویرانی و زنجیر سکوت نصیب‌شان نشد. بعد هم آفت رئالیسم سوسیالیستی به جان هنرشان افتاد. هرچند هنر زیر این یوغ بدشگون نرفت و کمر راست کرد. کتاب زیر تیغ ستاره جبار داستان یک زندگی در پراگ در فاصله بین سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۴۱ را روایت می‌کند. 

بخشی از متن کتاب

باید از کشور می‌رفتیم. آرامشم اما دوام چندانی نداشت، استعفای رودلف پذیرفته نشد. فقط اجازه دادند چند روزی سر کارش نرود و بعد دوباره همه چیز برگشت به همان حالت قبلی. عصر شنبه‌ای، پاول آیزلر با عجله به آپارتمان ما آمد. گفت: ادا گولداستوکر ناپدید شده. کسی نمی‌داند کجاست، شما چیزی درباره‌اش نشنیده‌اید؟ادوارد گولداستوکر از قدیمی‌ترین دوستان رودلف و پاول بود. سفیرِ چکسلواکی در اسرائیل بود و چند روز قبل از آنجا برگشته بود.

روابط بین بلوک شوروی و اسرائیل روزبه روز بدتر می‌شد و ما می‌دانستیم این موضوع ادا را در موقعیت متزلزلی قرار می‌دهد. ولی ما چیزی درباره او نشنیده بودیم و بهتر بود که به حدس و گمان متوسل نشویم. چند روز بعد فهمیدیم که او هم دستگیر شده است. رودلف چیزی نگفت ولی چند شب متوالی مدام صدای پاهایش را می‌شنیدم که در آپارتمان می‌رفت و می‌آمد و من هم در رختخواب دراز می کشیدم و خوابم نمی‌برد و درمانده و حیران به تاریکی خیره می‌شدم.

چرا نیت خیر مردم جواب عکس می‌دهد؟ چرا ما نمی‌توانیم عواقب تصمیمات‌مان را پیش‌بینی کنیم؟ با ترس و لرز از رودلف پرسیدم: «به نظرت عجیب نیست که بیشتر دستگیر شده‌ها یهودی هستند؟» رودلف که معمولاً آرام بود یکهو از کوره در رفت: تورا به خدا بس کن! واقعاً فکر می‌کنی کمونیست‌ها ضدیهودی هستند؟ چطور هنوز متوجه نشده‌ای؟ باید همه کارهات را تعطیل کنی و برای تنوع هم که شده جدی مطالعه کنی.

به نظرم در نوامبر ۱۹۵۱ بود که رودلف اسلانسکی دبیرکل حزب دستگیر شد. همسرم به شدت از اسلانسکی نفرت داشت. به نظرش از آن تندروهای متعصب بود، مردی بی رحم و خودبین که به شکلی بیمارگونه درپی قدرت و شهرت بود. رودلف معمولاً از او دوری می‌کرد و تا آنجاکه من می‌دانستم هیچ ارتباط شخصی یا کاری‌ای با او نداشت. اسلانسکی در وزارت تجارت خارجی از طریق رئیس رودلف یعنی شخص وزیر، با او ارتباط برقرار می‌کرد.

همسر من به ندرت با این دبیر کل قدرتمند دیداری داشت. وقتی اسلانسکی دستگیر شد، تصور کردیم که تغییری در راه است. منطقی هم بود، چون تصورمان این بود که باعث و بانی این حکومت وحشت کسی نیست جز دبیرکل حزب. اما راستش دقيقاً عکس این ماجرا اتفاق افتاد؛ پلیس مخفی، که حالا با نام سرویس امنیت ملی شناخته می‌شد…

نقد کتاب زیر تیغ ستاره جبار

درباره آنچه در صفحات کتاب زیر تیغ ستاره جبار مطالعه می‌کنید شاید ذکر چند نکته لازم باشد، به ویژه برای کسانی که کمتر با رویدادهای جنگ جهانی دوم و فضای آن روزهای کشوری مانند اتحاد جماهیر شوروی آشنا هستند. در متن کتاب به کرات از واژه «رفیق» استفاده شده است. این واژه در اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی و در دوره زمامداری لنین و استالین به کرات به کار می‌رفت.

«رفیق» نمایانگر یک ارزش بود یا نوعی ضرورت در برقراری ارتباط میان کسانی که جامعه را به دو گروه «ما و آنها» یا «خودی و غیرخودی» تقسیم کرده بودند. بنابراین هرجا منظور نویسنده «دوست» بوده، مترجم هم از کلمهٔ «دوست» استفاده کرده و رفیق به معنایی که توضیح داده شد، به کار رفته. روایت کووالی بسیار دست اول و ناب است و برای اینکه هرچه بیشتر به دلایل جذابیتش پی ببرید، حتماً مؤخره مترجم انگلیسی را هم که در پایان کتاب آمده مطالعه کنید.

اهمیت کتاب زیر تیغ ستاره جبار به نوع روایت نویسنده اش محدود نمی‌شود؛ با علم به اینکه در کتاب‌های مربوط به آن مقطع تاریخی، خاصه روایت‌هایی که به شرح و بسط تفکر غالب بر شوروی سابق پرداخته اند، سرنوشت زنان و آنچه بر ایشان گذشته مغفول مانده است، آنگاه به اهمیت کتاب حاضر بیشتر پی می بریم. بنابراین روایت کووالی روایتی است که استقامت زنانه را در مواجهه با مشکلات به خوبی نشان می‌دهد.

و در عین حال سمت و سویی نازل و سخیف ندارد و عاری از واقعیت‌های تاریخی نیست. روایت او از سرنوشت نوکیسه ها و گردانندگان بازار سیاه که در دوران نازیسم و کمونیسم نانشان توی روغن بود، روایتی است در نوع خود کم نظیر نیز آنچه درباره زنان می‌گوید با روایتهای مشابه کسانی مانند الکساندرا کولونتای تفاوت‌های بسیار دارد؛ جانب دارانه، کم مایه، سطحی و فاقد مستندات تاریخی نیست.

کتاب زیر تیغ ستاره جبار داستان زندگی نویسنده در سایۀ جنگ و بعد حکومتی توتالیتر روایت می‌شود، پس به نظر باید پر باشد از مرگ و سیاهی، با این همه روایت میل به زندگی است…

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 198 بار

Heda%20Margolius%20Kovaly%20 %D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B3%20%DA%A9%D9%88%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C

عنوان کتاب: زیر تیغ ستاره جبار

داستان یک زندگی در پراگ 1941 – 1968

نویسنده: هدا مارگولیوس کووالی

مترجم: علی رضا کیوانی نژاد

تعداد صفحات کتاب: 221 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 18.72 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کتاب تعلیق با پرداختن به مکان ها و شخصیت هایی مختلف تلاش می کند تا کُلاژی هنرمندانه از امیدها، ترس ها و خودفریبی های مردمان یک قاره خلق کند؛ مردمی که خطر وقوع جنگی خانمان سوز را...
بروزرسانی: 11 ماه قبل
تعداد بازدید: 209
مسایل انسان خیلی پیچیده است که تنها روانکاوی بتواند به آنها جواب بدهد. از این رو نباید برای یک محقق تنگنا ایجاد کرد. همچنان که من در آثارم آورده‌ام، دانش روان شناسی لحظه به لحظه تحول...
بروزرسانی: 6 ماه قبل
تعداد بازدید: 315

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *