دانلود کتاب طاهره طاهره عزیزم
غلامحسین ساعدی در کتاب طاهره، طاهره عزیزم نامه هایی بسیار عاشقانه و دلنشین را به محبوبش که هیچ وقت به او نرسید؛ نوشته است!
این اثر، مجموعه ی نامه های ساعدی به طاهره کوزه گرانی -دختری ترکتبار- است که به صورت یک کتاب به انتشار رسیده است. این نمایش نامه نویس و پزشک ایرانی که از جایگاه رفیعی در میان نویسندگان برخوردار است، در این نامه ها، از دل تنگی و دوری و دلباختگی برای معشوقه اش می نویسد. اما پاسخ طاهره کوزه گرانی در برابر این نامه های عاشقانه فقط سکوت است و بس.
حال این که در پس این سکوت چه نهفته بود و چرا طاهره این همه سال نامه های ساعدی را در کنار بریده ی مطالب روزنامه ها درباره ی او یکجا نگهداری کرده است، سوالی است که پاسخش برای ابد در کنار باقی رازهای این عشق منحصر به فرد، دفن شد. اما چیزی که باقی ماند، مجموعه ای از نوشته های درخشان با احساسات گیراست که در آن عاشق، از تنهایی و مهر و علاقه اش به محبوب، سخن رانده است.
خلاصه کتاب
این کتاب، آیینه ی عمیق ترین احساسات غلامحسین ساعدی، معروف به گوهرمراد است که در قالب نثری دلکش و خواندنی به معشوقه اش ابراز داشته و حالا این میراث عاشقانه برای آیندگان برجا مانده است. طاهره، طاهره عزیزم که متشکل از چهل و یک نامه ی پر مهر و اشتیاق است، سبب شده تا قصه ی عشق نویسنده، خود به داستانی پرشور همچون حکایت هایی که از قلمش برمی آمد تبدیل شود. دقیقا همچون دیگر آثار نوشته شده به قلم “گوهرمراد”، این کتاب نیز از ارزش فوق العاده بالای ادبی برخوردار است و نمایانگر ژرف ترین عواطف نویسنده در نثری بدون سانسور می باشد.
نویسنده عمیق ترین احساسات خود را با لحنی درمانده و خیلی روان به مخاطبش می رساند: صبح که از خواب بیدار میشوم یاد تو میافتم، شب هم تو را به خواب میبینم، فکر تو چنان مرا ناراحت کرده است که دیگر آرامی ندارم، حالا که حساب میکنم در عرض این چندسال جز دل دردمند و بدنی خسته، چیزی دیگر از عشق تو نصیب من نشده است. اما محبوب من، تو هم عوض اینکه از اینهمه رنج و محنت من چیزی کم کنی، یعنی آنچنان رفتار کنی که من زیاد در عذاب نباشم، هر روز که میگذرد، بر غم من میافزایی…
ساعدی که متولد ۱۳۱۴ در تبریز بود، در جوانی درگیر عشقی شورانگیز و پنهانی به دختر تبریزی شد. سال های سال کسی از این عشق خبر نداشت، حتی دوستان نزدیک ساعدی. تا اینکه چند سال پس از مرگ طاهره، خواهرزاده ی او نامه هایی که این نویسنده ی بزرگ به خاله اش نوشته بود را در قالب کتابی به نام «طاهره، طاهره عزیزم» منتشر کرد. محتوای نامه ها نشان می دهد این عشق ریشه ی عمیقی داشته و از نوجوانی آن ها آغاز شده بود.
این نامهها را ساعدی در یک فاصله ی زمانی ۱۳ ساله از میانه ی سال ۱۳۳۲ تا میانه ی سال ۱۳۴۵ نوشته بود، نامه هایی که اغلب بی جواب ماندند و خبر از عشقی سوزان و البته بی فرجام می دادند. در یکی از نامه ها او یک صفحه ی تمام تنها نام معشوق را تکرار کرده و در پایان نوشته: «طاهرهام، دوستت دارم.» مهرداد کامروز ، خواهرزاده ی طاهره، در جایی گفته خاله اش سال ها در مورد ساعدی سکوت کرد و هیچگاه هم ازدواج نکرد. او یکی از علل بی ثمری عشق ساعدی و طاهره را تفاوت موجود میان خانواده ی مرفه و طرفدار استبداد کوزه گرانی و خانواده ی متوسط و طرفدار مشروطه ی ساعدی دانسته است.
بخشی از متن کتاب
طاهره ی عزیزم… امروز یکی از روزهای بسیار وحشتناک عمر من بود، دیروز پنج شنبه ساعت ۱۱ از سربازخانه بیرون آمدم و به منزل رفتم، سردرد عجیبی عارض ام شده بود، بیزاری دل ام را انباشته بود، توی گوشام صداهای عجیب و غریبی نعره می کشید، یک قوطی آسپرین گذاشتم جلو و مرتب خوردم یک دفعه متوجه شدم که هشت عدد آسپرین را در عرض ۶ساعت خورده ام و حال ام داشت عوض میشد، می دانستم که این سردرد از وضع روحی من پیدا شده و آسپرین نمی تواند کاری کند.
شب جمعه را نخوابیدم، صبح بیدار شدم و اکبر در بیمارستان کشیک بود و من باز تا غروب در خانه می غلتیدم حلق ام می سوخت، یک ساعت به وقت مانده به سربازخانه برگشتم و اکنون با قلبی درهم و مغزی آشفته این نامه را می نویسم. سابق من هروقت در حال خموده گی بودم می رفتم حمام، زیر آب داغ خود را خسته می کردم و بعد می گرفتم میخوابیدم. اما دیگر همه ی این حرفها جزو آرزوها درآمده، امشب پاس ام. و می دانم سه ساعت تمام نصفه شب همه اش را با تو خواهم بود.
خیال تو را نمی توانم از خودم دور کنم وضع روحی ام در حال متلاشی شدن است، از تو خواهش می کنم شبهای جمعه شمعی روشن کنی، در (پیر) همان جایی که سابق شمع روشن می کردیم مرا دعا کن، مرا دعا کن تا از این دنیای تاریک خلاص بشوم مرا دعا کن تا هرچه زودتر رها شوم و به نزدت برگردم. مرا دعا کن از این تنهایی کشنده و خطرناک راحت و آسوده شوم. برایم نامه بنویس، نامه ی تو میتواند مدتی مرا سرحال و شاد نگه دارد. به زندگی امیدوار کند. تو همه ی امیدهای من هستی. این را بهتر از خود من میدانی. مرا تنها نگذار. برای ام نامه بنویس و شمع روشن کن… دعایت می کنم.
نقد کتاب طاهره طاهره عزیزم
نویسنده کتاب طاهره، طاهره عزیزم در وصف معشوقه اش چنین می نویسد: «طاهره خانم، غمی است که قلب مرا میفشارد، عذابی است که که از دستش راحتی ندارم و نمیدانم تا چه وقت این چنین خواهم بود، خدا میداند، روز و شب مثل کسی که خوره در جسدش افتاده باشد ناراحتم، قلب من مشتعل است بدون اینکه کسی بداند چه آتشی در آن شعله میکشد.»
نامههای مجموعه پیش رو سرشار از احساسات است و برای خوانندهی امروزی که از دنیای نامه نوشتن فاصله گرفته است بسیار خواندنی و جالب است. این اثر همانند سایر آثار «غلامحسين ساعدی» از ارزش ادبی برخوردار است، این نامهها بازتابی از احساسات و نثر بدون سانسور این نویسنده است. این اثر طی سالهای گذشته توسط ناشرین متفاوت منتشر شده است.
نسخهی الکترونیک کتاب طاهره، طاهره عزیزم در همین صفحه از شهر کتاب برای دانلود علاقه مندان عزیز موجود است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 1,513 بار
عنوان کتاب: طاهره، طاهره عزیزم
نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
نویسنده: غلامحسین ساعدی
تعداد صفحات کتاب: 67 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5.24 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب