دانلود کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران جلدسوم
فراماسونری دارای یکی از پیچیده ترین و ناشناخته ترین ساخت های تشکیلاتی در جهان است و با شعار«نظم به جای بی نظمی» سازمانگری و پنهانکاری را در بنیاد «طریقت» خود قرار داده است.
طبق آئین کهن اسکاتلندی (اسکاتی)، که مرسوم ترین طریقت ماسونی در جهان است، سیر ماسون دارای سی و سه پایه است که از پایه نخست (کارآموزی) آغاز می شود. ماسون سپس به درجه دوم (کاریاری) «سر» داده می شود و پس از آن به درجه سوم (استادی) می رسد.
ماسون های که به این سه پایه تعلق دارند، خیل عظیم ماسون ها را تشکیل می دهند و در واحدهای پایه به نام «لژ» سازمان داده می شوند. لژها براساس ضوابطی توسط «گراندلژ»ها (لژهای بزرگ) هدایت می گردند. ولی سیر ماسونی در پایه «استادی» متوقف نیست و این تنها مدخلی است برای ارتقاء در هرمی که به اوج، یعنی به پایه سی و سوم و مقام «بزرگ بازرس کل» منتهی می شود.
این بخش از تشکیلات ماسونی، که متکفل سیر ماسون از درجه چهارم به درجه سی و سوم است، ناشناخته ترین آن است و هدایت آن دیگر با گراندلژها نیست، بلکه با «شورای طریقت» ماسونی است، که از فراز قله ای که «بارگاه» خوانده می شود بر مجموعه سازمان ماسونی- اعم از گراندلژها و تشکیلات درجات عالی- نظارت می کند.
لژ بیداری ایران فراموشخانه و فراماسونری در ایران جلدسوم
درباره تشکیلات ماسونی درجات عالی درایران تاکنون سندی منتشر نشده و اصولا بسیاری از پژوهشگران تصوری نیز از آن ندارند. لژهایی که تاکنون درایران معرفی شده اند، لژهای پایه بوده اند که طبق قوانین اساسی ماسونی به سه درجه نخستین (کارآموزی، کاریاری، استادی) اختصاص داشته اند.
این ناشناختگی به معنای عدم وجود تشکیلات درجات عالی ماسونی در ایران نیست، بلکه شواهدی در دست است که احتمال فعالیت آن را از گذشته دور مطرح میسازد. قانون اساسی گرانداوریان فرانسه، که درسال 1324ق/ 1908م- یعنی دراوان فعالیت لژبیداری ایران- دراختیار گردانندگان آن قرار گرفت.
و به سال 1330ق/1912م توسط سه استاد این لژ(میرزا محمدعلی خان ذکاءالملک فروغی، حاج سید نصرالله تقوی، میرزا حسین خان دبیرالملک) به فارسی برگردانده شد، حاوی شرح مبسوطی از ساختار تشکیلاتی و درجات عالی ماسونی است، و به تعبیر لژ بیداری ایران «مفتاح تعلیمات و اسرارماسونی و اساس حقیقتجویی» می باشد.
روشن است که صرف دستیابی گردانندگان لژ بیداری ایران و مترجمین به این سند، دال بر تعلق آنان به درجات عالی ماسونی است. مترجمین قانون اساسی گرانداوریان- که قانون اساسی لژ بیداری ایران نیز محسوب می شد- واحد پایه تشکیلات ماسونی را همان «لژ» خوانده اند، واحد عالی (شاپیتر) را «خانقاه»، واحد برتر را «کنگاشستان» و واحد برین را «بارگاه»:
هیچ خانقاهی نمی تواند موجود باشد مگر به رضای لژی که بنیان اوست، همچنین هیچ کنکاشستانی موجود نمی شود مگر اینکه متکی بر خانقاهی باشد. «شاگرد» (کارآموز) پس از 9 ماه می تواند به «پایه یاری» (درجه کاریاری) برسد، و کاریار پس از 8 ماه می تواند «استاد» شود.
این سه درجه ای است که در لژ «سر» داده می شود. ارتقاء، ماسون به درجه چهارم در لژ میسر نیست و مستلزم عضویت او در یک «خانقاه» (شاپیتر) است. در«خانقاه»، ماسون ازدرجه چهارم تا درجه هیجدهم «سر» داده می شود و به پایه هیجدهم می رسد.
ارتقاء بیشتر در هرم ماسونی مستلزم عضویت در واحد برتر- کنگاشستان- است. ماسون در «کنگاشستان» تا پایه سی ام ارتقاء، می یابد و صعود او به آخرین پایه های هرم ماسونی (پایه های سی و یکم، سی و دوم و سی و سوم) مستلزم عضویت او در یک لژ، یک «خانقاه» و یک «کنگاشستان» است.
آخرین مدارج طریقت
پس از این مرحله، ماسون برای طی آخرین مدارج «طریقت» وارد عالی ترین واحد ماسونی یعنی «بارگاه» (کارگاه برین) می شود. قانون اساسی گرانداوریان فرانسه- که بر پایه آئین اسکاتی کهن بنا شده- درباره «شورای طریقت» و «بارگاه بزرگ آئین ها» نیزسخن گفته است.
«بارگاه بزرگ آئین ها» نهادی است مرکب از ماسونهای دارای پایه سی و سوم، که «عده ایشان کمتر از 8 و بیشتر از 33 نفر نمی تواند باشد» و«هر یک از ایشان باید عضو رسمی یک لژ و یک خانقاه و یک کنگاشستان باشند» این نهاد «نگهبان آداب و رسوم محفوظه و ناظم ترتیبات ماسونی» است.
با توجه به سند فوق، این پرسش مطرح است که آیا ماسونهای دارای درجات عالی، که لژ بیداری ایران را هدایت می کردند، در جوار این تشکیلات دارای لژهای عالی ماسونی و «شورای طریقت» نبوده اند؟ این ناشناختگی فعالیت مجامع عالی ماسونی در ایران در بررسی تاریخ سالهای پسین نیز صادق است.
گفته می شود که پس ازاستقرار سلطنت پهلوی، به دستور رضا شاه فعالیت لژهای ماسونی متوقف شد، ولی با توجه به اینکه بسیاری ازکارگردانان صعود رضاخان به سلطنت از ماسونهایی بودند که سالها پیشینه فعالیت ماسونی را در پشت داشتند، آیا این ممنوعیت فقط شامل تشکیلات پایه، یعنی لژها، و یا واحدهای عالی ماسونی- اگر وجود داشت که قاعدتاً باید چنین می بود- را نیزدربرمیگرفت؟
درسال 1317ش./1938م.محمد خلیل جواهری- ماسون دارای درجه سی وسوم – به ایران آمد و با ماسونهای قدیمی ایران، چون محمدعلی فروغی و ابراهیم حکیمی و سیدمحمد صادق طباطبائی، تماس گرفت ومطلع شد که «فعالیت ماسونی در این منطقه تقریبا تعطیل شده است».
جواهری می افزاید: ومقرر گردید که در صورت احتیاج از اسناد موجود در خانه حکیم الملک که مربوط به لژ بیداری ایران بود، استفاده کنم و از حافظه و اطلاعات 14نفر اعضای لژ بیداری ایران که در قید حیات بودند کمک بخواهم.
ملاحظه می شود که سخن از «تعطیل تقریبی» فعالیت ماسونها در این زمان درمیان است و نه قطع کامل.
کتابهای پیشنهادی
عنوان کتاب: فراموشخانه و فراماسونری در ایران جلدسوم
نویسنده: اسماعیل رائین
تعداد صفحات کتاب: 779 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 16.6 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهرکتاب