قلاب ماهیگیری پدربزرگ

آخرین ویرایش: 12 ماه قبل
قلاب ماهیگیری پدربزرگ (nbookcity.com)

دانلود کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ

کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ به قلم گائو شینگجیان، برنده جایزه نوبل ادبیات 2000 شده است.

شینگجیان، نویسنده، مترجم، نقاش و منتقد ادبی در 4 ژانویه 1940 در شهر «گان ژو» در شرق چین به دنیا آمد. او برای ترجمه (به ویژه برگردان آثار ساموئل بکت و اوژن یونسکو)، فیلمنامه نویسی و کارگردانی نمایش نیز در چین شناخته شده است. او در چین بعد از اشغال ژاپن، بزرگ شد.

پدرش کارمند بانک و مادرش یک هنرپیشه بود که علاقه او را به تئاتر و نویسندگی برانگیخت. گائو در دوران تحصیل، زبان فرانسه را هم فرا گرفت. او به نقاشی نیز علاقه‌مند بود ولی می‌دانست نقاشی و ادبیات دو زبان کاملاً متفاوت هستند. او که هم اکنون در فرانسه زندگی می‌کند معتقد است وقتی ادبیات با محدودیت‌هایی از نظر زبان بیانی روبه‌رو می‌شود، نقاشی می‌تواند سخن بگوید.

خلاصه کتاب

کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ، متشکل از ۱۰ داستان کوتاه با موضوعات مختلف است؛ هر داستان از یک نوع درون مایه تصویری سرچشمه می گیرند و شیوه روایت ها هرچه به پایان کتاب نزدیک می شویم، کم رنگ تر می شود. عناوین داستان های کتاب عبارتند از:

  • رفیق
  • گرفتگی عضلات
  • تصادف
  • بیست و پنج سال
  • پرستشگاه
  • در پارک
  • مادر
  • قلاب ماهیگیری پدربزرگ
  • در دریا
  • باران، برق و چیزهای دیگر

داستانی که عنوان کتاب از آن گرفته شده، درباره ی مردی سالخورده است که سالیان درازی است ازدواج کرده و باخانواده اش زندگی می کند. زمانی که چشمش به ویترینی می افتد که در آن قلاّب ماهیگیری آلمانی اصل وجود دارد، به یاد پدربزرگ و دوران کودکی و نوجوانی خود می افتد.

زیرا او در سنین کودکی چندین بار، قلاب ماهیگیری پدربزرگ را به دلیل کنجکاوی شکسته بود و تصویری زیبا از ماهیگیری پدبزرگ و شکارهای او در جنگل دارد. مرد، قلاب ماهیگیری را برای پدربزرگ می خرد و به دوران کودکی کشانده می شود…

بخشی از متن کتاب

آدم های زیادی در واگن های پر، پا روی پا انداخته بودند. مثل ماهی های درون قوطی، شانه به شانه شده بودند. خودشان را در میان بارها و زیر نیمکتها پیچ و تاب میدادند تا شاید کمی خوابشان ببرد. واگن به ایستگاه وارد میشد و دوباره بیرون میرفت. دو شب و دو روز. تو به بغچه ی کتابهایت لم داده بودی و دستواره ی راهپیمایی ات را که از چوب نخل بود در دست نگه داشته بودی. آن هدیه ی یکی از همکلاسی های دانشگاهت به پدرومادرش بود که تو گفته بودی برایش میبری.

برادر کوچکت با گروهی از پسرهای همسایه که با تو بزرگ شده بودند، در ایستگاه راه آهن منتظرت بود. همه طرف تو دویدند. بغچه ی کتابهایت را گرفتند و برایت آورند. تو دستواره را تکان میدادی و می خندیدی و خیلی خوشحال و دلشاد بودی. آن پسرها که به خوبی می توانستند به اتوبوس هجوم بیاورند، هرچند پولی نداشتند، برایت تاکسی گرفتند. دوستانت با دوچرخه جلو افتادند، پشت و کنار تاکسی را گرفتند. انگار بادیگاردت بودند. هیچ کدام از آنها پذیرش دانشگاهی چنان معتبر را به دست نیاورده بود.

تو از همه بالاتر بودی و معلوم بود که این مراسم هم برایت اجرا خواهد شد. در ماشین، سخن های پیروزمندانه ای گفتی، اما آنها با واژه های اندکی تورا همراهی کردند. فقط دو جمله. با این همه تو چیزی نفهمیدی، حواست نبود و هیچ چیزی درباره ی مادرت نپرسیدی. تازه به خانه که رسیدی و پدرت لنگ لنگان به پیشوازت آمد و سلامی دردناک به تو کرد، ناگهان برق از سرت پرید و اشکهایت آرام سرازیر شد. در تابستان نمی شود جسد را نگه داشت. دو روز و دو شب منتظرت مانده بودند.

جسد را یک روز پیش از رسیدن قطارت سوزاندند. من چه پسر بی وفایی هستم. دل آن پسر، فقط برای خودش جا داشت. آره آن پسر وظیفه ای داشت، آبرو داشت و بلند پروازی اش را وقف مادر میهن و ملت کرده بود. راستی که آدم معرکه ای بود و کار مادرش را یکسره کرده بود. حتا برگه ی دفنت را هم گم کرد. و تو هر وقت که پسرت به خانه می آمد به وی رسیده بودی و خوب از او پذیرایی کرده بودی.

فقط برای آن که بتوانی وی را کمی بیشتر ببینی غذاهای خوشمزه برایش میپختی تا او قوی باشد، کپن تخم مرغ را که در آن زمان سهمیه خانواده ها بود، ماه ها نگه میداشتی. نمی توانستی آنها را تنهایی بخوری، کپن های ماهانه گوشت را با همسایه ها عوض میکردی تا وقتی او آمد، بتوانی غذای کافی همه ی خانواده را تامین کنی. دوره ی بدبختی بود. تقصیر خود مردم بود، اما قحطی هم افتاده بود. پدر دو روز پیش از مرگت فهمید که تنت آب آورده. از کشتزار برگشته بودی…

نقد کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ

اگر رمان نویس موفق کسی باشد که چیز جدیدی درباره روح بشر به ما بگوید؛ و رمان موفق، رمانی که ما را به دنیای دیگری ببرد، می توان گفت نویسنده کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ بسیار موفق است.

گائو شینگجیان رمان نویس، داستان نویس و نقاش؛ متولد کشور چین و دارای ملیت فرانسوی، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۰ است. همچنین برای ترجمه (به ویژه برگردان آثار ساموئل بکت و اوژن یونسکو)، فیلم نامه نویسی و کارگردانی نمایش نیز شناخته شده است. او در سال ۱۹۹۸ ملیت فرانسوی را اختیار کرد.

کتاب قلاب ماهیگیری پدربزرگ از این نویسنده، شعله هوش و عمق احساس را زنده نگاه می دارد.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 122 بار

Gao%20Xingjian%20(%DA%AF%D8%A7%D8%A6%D9%88%20%D8%B4%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AC%DB%8C%D8%A7%D9%86)

عنوان کتاب: قلاب ماهیگیری پدربزرگ

(خرید قلاب ماهیگیری برای پدربزرگ)

نویسنده: گائو شینگجیان

برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2000

مترجم: امیرحسین اکبری شالچی

تعداد صفحات کتاب: 113 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 9.51 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

یک ماجراجویی بزرگ با جهانی زنده و شخصیت‌هایی به یاد ماندنی است. داستانی بسیار خلاقانه و پر از اکشن که نویسنده با صراحت و جزئیات کامل فناپذیری مردم و شهرها را به تصویر می‌کشد...
بروزرسانی: 4 هفته قبل
تعداد بازدید: 157
اگر احساس می کنید فردی بد و فاقد ارزش هستید، بیشتر چالش‌های زندگی می تواند جلوه‌ای از مشکلاتی جدی به خود بگیرد. خواه در پی انتخاب همسر باشید و خواه یافتن شغل یا پیدا کردن دوستان تازه، دیدی که نسبت به...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1200

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *