مثل خون در رگ هاى من

دانلود کتاب مثل خون در رگ هاى من

کتاب مثل خون در رگ هاى من پر از نامه‌های عاشقانه‌ ای‌ست که هرگز مشابهش در ادبیات فارسی دیده نشده.

عشقی خالصانه، بالغانه و پخته، فارغ از خودخواهی… احمد شاملو در حوالی چهل سالگی با آیدا آشنا شد و به او دل باخت. پیش از آن، شاملو قصد خودکشی داشت و آشنایی با آیدا تبدیل به نقطه عطف زندگیش شد. او در این کتاب می نویسد: «آیدا، فسخ عزیمت جاودانه بود»! مطالب این کتاب به قدری زیبا و جذاب و لطیف است، که حتی اگر از طرفداران کتاب‌های عاشقانه نباشید باز هم با لذت خواهید خواند.

شاملو پیش از آیدا دو ازدواج ناموفق داشت. بعد از آشنایی با آیدا چند سالی طول کشید تا موفق به ازدواج با او بشود و در آن سال‌ها بسیار درگیر غم نان بود! بدهکاری‌هایی که حتی باعث شده بودند تصمیم بگیرد از ایران برود و همسر سابقش که او رو تحت فشار قرار داده بود و در برهه‌ی زمانی خاصی باید بین زندان و زندگی با همسر سابقش یکی را انتخاب می‌کرد، درحالی که بی‌تابانه عاشق آیدا بود. شاملو چهل سال عاشقانه با آیدا زندگی کرد.

خلاصه کتاب

مثل خون در رگ هاى من نامه‌‌های عاشقانه‌ی احمد شاملو به آیدا سرکیسیان است. این کتاب شامل بیست نامه‌ی احمد شاملو به همسرش آیداست که در سال‌های چهل و پنجاه خطاب به او نوشته است. «آیدا سرکیسیان» همسر احمد شاملو بعد پانزده سالی که از مرگ این شاعر جریان‌ساز می گذرد اجازه‌ی انتشار این نامه‌ها را داده است. رابطه‌ی عاطفی و عاشقانه‌ی احمد شاملو و آیدا سرکیسیان یکی از مشهورترین وجوه زندگی این شاعر است که باعث تحولی در زیست شاملو شد.

به طوری که در بسیاری از مشهورترین اشعارش رد پای حضور آیدا کاملا محسوس است. به همین دلیل می‌توان این رابطه را یکی از تاثیرگذارترین روابط عاشقانه‌ای دانست که شخص شاملو نیز مدام به آن اشاره داشت. در این نامه‌ها فضای حاکم نبر همین احساسات شخصی شاعر است و صدالبته اشاره‌ هایی به برخی مسائل ادبی و سیاسی روزگار. هرچند این امر آن‌چنان پررنگ به شمار نمی‌آید. در انتهای کتاب نیز تصویر هفده نامه با دست‌خط شاعر گنجانده شده‌است. در واقع فارغ از محتوای خاص این نامه‌ها می‌توان آن‌ها را بخشی از تاریخ زندگی شاعر به حساب آورد که تا به امروز منتشر نشده‌ بود.

کتابی مثل خون در رگ هاى من است شامل نامه هایی با جملات بیش ازحدعاشقانه و البته خالصانه مردی به زنی پیش از ازدواجشان که در عشقی سوزان، دست و پا می زند.عشقی که شاید خیلی ها در زندگی، حداقل یکبار تجربه اش کرده اند و البته این که عشقِ این خیلی ها، به فرجام رسیده باشد یا نه و اینکه در فرجامِ خوشش، آیا به همان اندازه اولش، عمیق و آتشین باقی مانده است یا نه؛ دانستنش خالی از لطف نیست. خوب است مردی زنی را برای زندگی آینده خود در نظر بگیرد و اینگونه عاشق و شیدایش باشد و بالعکس؛ خوبتر آنکه وقتی وارد عرصه عمل شدند جا نزنند و ذره ای از عشقشان کم نشود بلکه بیشتر و بیشتر گردد.

بخشی از متن کتاب

به خانه ای می اندیشیدم که تو کدبانوی آنی – خانه ای که در آن مرا نیز در شمار کودکان می شمرند، اگرچه سی و چند سال از آن گذشته باشد و عشقی که به من می دهند اکسیری حیات بخش است از عشق دختری به پدر، زنی به شوهر، و مادری به پسرش! آیدای من ! تصور زندگی با تو در آن خانه، بر فراز آن تپه، آنقدر خیال انگیز و شیرین بود، آنقدر شوق انگیز بود، و من در این رویا : چنان فرو رفتم که اگر هم الان عمرم به آخر برسد باز هم خودم را مغبون نمی شمرم… آیدای من تا هنگامی که هنوز کلماتی دارم تا عشق خود را به تو ابراز کنم زنده ام…

زندگی را می طلبم. شور زندگی در من فریاد می کشد… آه اگر واقعا” کنار من بودی!… تو همزاد من هستی… به من بنویس تا یقین داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شب های سفیدی…  در انتظار تلگرافت اعصابم دارد له می شود، چون همه چیز بسته به جواب توست… تمام بچه های مهربان خوب و مهربان این جا دست به دست هم داده اند که ما را این جا ماندگار کنند و از همه بالاتر افتخار کنند که تو نازنین من، عروس تبریز خواهی شد، برای این که این ها خوب هستند و ما را دوست دارند آیدای احمد را و احمد آیدا.

نمی دانم. نمی دانم این «بدترین شب ها» را شروع کرده ام یا دارم شروع می کنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بی امید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع می شد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده می شد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم می داشت، می دانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد.

نقد کتاب مثل خون در رگ هاى من

مثل خون در رگ هاى من یک کتاب نیست. این مجموعه ای از نامه هاست که نویسنده نامه نمی دانست که روزی می تواند یک کتاب بشود پس انتظار زیاد داشتن از این نامه ها بی انصافی ست…از خواندن این اثر لذت خواهید برد به خصوص جاهایی که با زبان شیرین احساسات خودش را عنوان می کند؛ از برخورد معشوقش (بجای اینکه معشوق را تخریب کند کاری که اکثر ماها می کنیم) و نحوه ی حل کردن مسائلش انقدر شیرین است که نشان می دهد شاملو علاوه بر شاعر بودن روانشناس بزرگی هم هست.

در این کتاب صرفا احساسات شاملو را می توان مشاهده کرد و کمتر از مسائلی دیگر همچون مسائل سیاسی یا ادبی صحبت می کند.

کتاب های پیشنهادی

• مثل هیچ کس
• مثل یک ببر زندگی کن
• خون انار گردن پاییز است
• مثل یک مرد فکر کن
• آیدا در آینه

تعداد بازدید: 6,545 بار

عنوان کتاب: مثل خون در رگ هاى من

(نامه های احمد شاملو به آیدا)

نویسنده: احمد شاملو

تعداد صفحات کتاب: 104 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 8.46 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب