من رو یادت هست

دانلود کتاب من رو یادت هست

کتاب من رو یادت هست رمانی بامزه، سریع و طنزآمیز است که مخاطبین را تمام شب بیدار نگه خواهد داشت.

چه می‌شود اگر یک روز از خواب بیدار شویم و زندگیمان را به یاد نیاوریم؟ سوفی کینسلا در پی پاسخ همین پرسش است. ماجراهای این رمان، شخصیت اصلی‌ کتاب و خواننده را به یک اندازه غافلگیر می‌کند!

در طول داستان و قدم به قدم، رازها آشکار و معماها حل می‌شوند. ایده داستان منطقی‌تر و باورپذیرتر از سایر کتاب های نویسنده است. بیشتر یک داستان معمایی دراماتیک است تا کمدی رمانتیک. در کل شخصیت‌ پردازی خوب و روایت پرکششی دارد و سرگرم‌ کننده است.

خلاصه کتاب

دختر جوان و سرخوشی که افتضاح‌ترین شب زندگی‌اش را پشت‌سر گذاشته، چشم‌ هایش را باز می‌کند و خود را در بیمارستان می‌بیند، آن هم در شرایطی که هیچ ارتباطی با گذشته‌ی واقعی‌اش ندارد؛ او همسری ثروتمند دارد، وسایلش گران‌ قیمت است، سبک زندگی خاصی دارد و… رمان من رو یادت هست؟ در صفحات ابتدایی خود این‌ گونه ما را غافلگیر می‌کند.

سوفی کینسلا این ماجرای عجیب‌ وغریب را از زبان لکسی روایت می‌کند، دختری که تلاش می‌کند سر از کارِ زندگی جدیدش دربیاورد. تا جایی که خاطرش هست او پدرش را به‌ تازگی از دست داده، پاداش شغلی نگرفته، و قالش گذاشته‌اند. پس چه اتفاقی ممکن است برای او افتاده باشد؟ آخرین چیزی که به خاطر می‌آورد این است که یک کارمند ساده است. اما این همهٔ واقعیت نیست.

او از چیزهای عجیب‌ و غریبی که دکترها به او می‌گویند حسابی متعجب است و نمی‌تواند آن‌ها را باور کند. موقعیت او آن چیزی نیست که خودش می‌پندارد. لکسی تلاش می‌کند خاطراتش را دوباره به یاد بیاورد و به زندگی جدیدش عادت کند؛ این کار چندان سخت به نظر نمی‌رسد، البته، فقط تا وقتی که او از رازهای جدیدی باخبر می‌شود…

من رو یادت هست؟ رمانی طنزآمیز و سرگرم‌ کننده است که ما را با خود همراه می‌کند تا بفهمیم چطور دختر بیست‌ و پنج‌ ساله‌ای که در همه‌ی جنبه‌ های زندگی‌اش شکست‌ خورده بود حالا تبدیل به جوان بیست‌ و هشت‌ ساله‌ای شده که بسیار موفق است. ما در این کتاب پابه‌ پای لکسی با این پرسش‌ها مواجه می‌شویم که آیا این زندگی جدید خوب است؟ آیا فریبی در کار است؟ آیا حافظه‌ی لکسی برمی‌گردد؟

بخشی از متن کتاب

بلند میشم و می شینم و دکمه ای رو که پرده ها رو کنار میزنه فشار میدم. دست هام رو میبرم تو موهام اما متوجه میشم به هم گره خورده ان. صفحه نمایش روبه روم سیاهه و اتاق خواب به شکل عجیبی ساکته. اتاقم تو آپارتمان بلهم خیلی پر سرو صدا بود زندگی توی این جعبه درزگیری شده نفوذ ناپذیر برام عجیبه. طبق دفترچه دستورالعمل ما اجازه نداریم پنجره ها رو باز کنیم به خاطر اینکه این کار برای سیستم تهویه هوا مشکلاتی به وجود می آره.

این مرده، جان، احتمالاً یک بیمار روانیه. لابد عادت داره آدم هایی رو که فراموشی گرفتن با گفتن اینکه عاشقشون بوده آزار بده. هیچ شواهدی مبنی بر اینکه ما با هم رابطه داشته ایم وجود نداره. هیچی. حتی نشنیده ام اسمش جایی برده بشه، نه یادداشتی، نه عکسی، نه یادگاری ای. ولی… یه صدای کوچولو توی سرم بهم میگه اگه همچین چیزهایی وجود داشت اونها رو دم دست نمی ذاشتم که اریک بتونه ببینه. یه لحظه کاملاً بی حرکت میشینم و به افکارم اجازه میدم که تو سرم بچرخن.

بعد از جام بلند میشم و میرم به اتاق لباسها. میرم به سمت میز توالت و کشوی اول رو باز میکنم، پر از لوازم آرایش مارک شنله که جیانا اونها رو تو ردیف های مرتب چیده. کشو رو می بندم و بعدی رو باز می کنم که پر از شال های تاشده است. تو کشوی بعدی به جعبه جواهرات و یه آلبوم عکس با جلد جير هست که هر دو شون خالی هستن، آروم در کشو رو میبندم. حتی  اینجا تو فضای خصوصی خودم همه چیز خیلی مرتب و استریل و بی هویته…

نقد کتاب من رو یادت هست

اتفاق‌ های ناگوار مانند تصادف ممکن است در مسیر زندگی هر فرد رخ دهد و پس از آن فرد برای بهبود موضوع پیش آمده تلاش می‌کند. اما اگر تصادف پیش آمده سبب شود حافظه‌ی خود را از دست بدهید شاید همه چیز به راحتی به وضعیت قبلی برنگردد. به ناگاه خود را در موقعیتی می‌بینید که هیچ اطلاعاتی از آن ندارید و وارد دنیای ناشناخته‌ها می‌شوید. کتاب من رو یادت هست؟ داستانی است درباره‌‌ی زنی جوان که  بر اثر تصادفی حافظه‌اش خاطرات و رویدادهای سه سال از زندگی‌اش را از دست می‌دهد و سعی می‌کند آن را بازیابد.

کتاب از زبان قهرمان داستان تعریف می‌شود و لکسی در همان جملات اول کتاب بی‌هیچ مقدمه‌ای شما را میان داستان زندگیش قرار می‌دهد :«از تموم شب‌های افتضاحی که تا حالا تو زندگی افتضاحم داشته‌ام این یکی قطعا افتضاح‌ترینه. اگه بخوام از بین یک تا ده بهش نمره بدم… منفی شش! و این طوری هم نیست که استاندارد خیلی بالایی داشته باشم. قطره‌های بارون داره از یقه‌ی لباسم پایین می‌ریزه و وزنم رو از روی این پای تاول زده روی اون یکی پا می‌ندازم.»

او اکنون رئیس بخش مربوط به خودش شده، و از همه ی اینها گذشته، با میلیونری خوشتیپ ازدواج کرده است! او نمی تواند این اتفاقات را باور کند، مخصوصا وقتی خانه ی جدید، باشکوه و خیره کننده ی خود را می بیند. اما لکسی خیلی زود متوجه می شود که زندگی بی نقصش، تماما آن چیزی نیست که به نظر می رسد. تمام دوستان قدیمی اش اکنون از او متنفرند و رقیبی سرسخت برای گرفتن شغل او در حال تلاش است. سپس سر و کله ی مردی ژولیده اما جذاب پیدا می شود و ماجرا را پیچیده تر از قبل می کند…

اگر به رمانهای طنزآمیز علاقه دارید و دوست دارید حسابی سرگرم شوید، کتاب من رو یادت هست؟ را در فهرست خواندنی‌های خود جای دهید.

کتاب های پیشنهادی

• چگونه یاد گرفتم دنیا را بفهمم
• راهنما یادت نرود
• یادم تو را فراموش

تعداد بازدید: 311 بار

عنوان کتاب: من رو یادت هست

نویسنده: سوفی کینسلا

مترجم: روناک احمدی آهنگر

تعداد صفحات کتاب: 419 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 39.53 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب