دانلود کتاب نام ناپذیر
کتاب نام ناپذیر یکی از متفاوت ترین ها و بهترین های دنیای ساموئل بکت است که قبلا با عنوان ننامیدنی نیز ترجمه شده است.
کتابی به شدت جذاب، ولی نیازمند به حوصله ای پولادین، برای روبرو شدن با هیولایی مجنون به نام بکت! برای اینکه از رمان پیش رو لذت ببرید باید شدیدا روی داستان تمرکز کنید. حتی گاهی لازم است برگردید و از نو بخوانید.
رمان ننامیدنی، به طور کلی از مونولوگ های از هم گسیخته و مجزای شخصیتی بی نام و نشان و بی حرکت تشکیل شده است. داستان کتاب، روی هیچ موضوعی متمرکز نیست و برای اینکه بدانید آیا شخصیت های دیگر، واقعا وجود دارند یا فقط صورتک هایی از خود راوی هستند، نیز جوابی قطعی و متقن وجود ندارد.
خلاصه کتاب
این کتاب آخرین جلد از سهگانهی بکت است؛ دو کتاب دیگر این سه گانه، مالون می میرد و مالوی هستند. بکت قصد داشته به دو کتاب قبلی قناعت کند، اما ده ماه بعد تصمیم می گیرد کتاب نام ناپذیر را به عنوان حلقه سوم به دو اثر قبلی بیفزاید. کار نوشتن این اثر 29 مارس 1949 شروع شد و نه ماه طول کشید تا پیشنویس اولش آماده شود، برای آن عده از منتقدان که به خوانش های فلسفی گرایش دارند.
کتاب نام ناپذیر جایگاه خاصی دارد و در برگیرنده مجموعه ای از مضامین و احوال های بکتی است. دیگر موجودات و مخلوقات بکت، در عرصه ادبیات داستانی، قبل و بعد از نوشتن این رمان، به همراه مالوی و مالون، گرد نقطه تقارن این رمان می گردند. با اینکه خوانش های فلسفی از سه گانه بکت همچنان اغوا کننده اند نباید فراموش کرد که سه گانه او بیش از هر چیزی رمان است، نه مانیفست فلسفی یا سیاسی.
رمان نام ناپذیر اوج نبوغ بکت و در مورد آزادی است. شخصیت بینام، بیبازو و بدون پا که در طول یک صد صفحه از کتاب فریاد میزند، به راحتی میتواند صدای همه بشریت، همه انسان های رنج دیده و مظلومی باشد که هرگز صدایی ندارند. در این کتاب نوشتن هم نعمت و هم نفرین تلقی میشود. بکت برای کنار آمدن با پوچ بودن زندگی شخصیت هایی را خلق میکند تا به جای او زندگی کنند، به آنها اجازه میدهد از طریق او صحبت کنند و آنها را با تمام رنج های خود نشان میدهد.
رمان، تلفیقی از خاطرات و تخیلات هستی گرایانه ی راوی است و بسیاری از آنها، این احتمال را به ذهن متبادر می کنند که زبانی که راوی صحبت می کند، او را ساخته و شکل داده است. سایر شخصیت ها [اگر بتوان آنها را از راوی، جدا در نظر گرفت] نقش شنونده ای منفعل را در گفت وگوها ایفا کرده و در خیلی اوقات هم، دلیل آغاز مکالمه ها هستند.
لحن راوی در سراسر رمان، ناامید و مستأصل باقی مانده و حرف هایش را جملاتی بلند و طولانی شکل می دهند. کتاب با جمله ی «نمی توانم ادامه دهم، ادامه خواهم داد.» پایان می پذیرد که بعدا به عنوان نام کتاب مجموعه آثار بکت، انتخاب شد. در کتاب نام ناپذیر، هر جمله جوری نوشته شده که انگار موجودی جاندار است!
بخشی از متن کتاب
شاید پیش از آنکه دوباره به اغما بروم، به مفهوم فنی کلمه، به جایی برسم که خودم را زنده فرض کنم. اما اجازه بدهید کار را شیوه مند ادامه بدهیم. مثل همیشه نهایت سعی ام را میکنم، چون کار دیگری نمیتوانم بکنم. تسلیم خواهم شد، جسد مانندتر از همیشه. کلمه ها را همان گونه که دریافت کرده ام از راه گوش، یا با فریاد، در شیپوری به درون روده و تا حد امکان با همان نظم و ترتیب منتقل خواهم کرد و همان طور خالص و ناب.
این تأخیر بی نهایت کوتاه، میان ورود و خروج این تأخیر جزئی در تخلیه سازی، تنها چیزی است که نگرانش نیستم. سرانجام حقیقت من به بیرون خواهد جوشید، جوشان و سوزان، البته به شرط اینکه دوباره تته پته نکنند. گوش میدهم، تعلل کافی است، من ورم هستم یعنی دیگر او نیستم، چون میشنوم. اما در اوج فلاکت این مسئله را فراموش خواهم کرد. فراموش خواهم کرد که دیگر ورم نیستم، بلکه مثل یک اوتور دست دهم عید قدیسان هستم، این همان چیزی است که به آن امید بسته اند.
پس حالا که ورم هستم این صدا را که هرگز قطع نخواهد شد میشنوم، صدایی که یکنواختی اش در وصف نمی گنجد، اما در عین حال از نوعی تنوع نیز بی بهره نیست. در پایان ابدیتی نامعلوم، آنها که چیزی درباره اش نمی گویند، این صدا آن قدر ادراک مرا خسته و مستأصل کرده که سرانجام میفهمم. آنچه مایه عذاب شده یک صداست و این که قلمروی طبیعت، که از قرار گرفتن در آن به خود میبالم، اصوات دیگری برای ارائه کردن دارد که حتا از این صدا نیز ناخوشایندترند و میتوان امیدوار بود که به زودی خودشان را به گوشم برسانند.
بعد نگویید که هیچ تمایلی برای رسیدن به جایگاه انسان نداشتم. از آن فاجعه نخست چه راه و مسیر ملال آوری، چه رشته های عصبی ای که از دل بی حسی پاره و بیرون کشیده شده اند، توأم با ترس و وحشت و ساختار یک مغز در دل آتش. مدت ها طول کشید تا به این پوست کنی عادت کند و خودش را با آن وفق دهد. درک کردن، آه، هیچ اهمیتی ندارد. چیزی پیش پا افتاده و بی ارزش، خیلی معمولی، شوخی ای بی خاصیت.
این وضع تا ابد ادامه نخواهد یافت. تا من به محض آنکه توانستم دست به کار شوم، به رزها اشاره کردند. پیش از آنکه کارم تمام شود بویشان خواهم کرد. بعد روی خارها تأکید خواهند کرد. چه تنوع حیرت انگیزی! تیغ هایی که مجبورند بیایند و به تن من فرو کنند، درست مثل کاری که با عیسای تلخ فرجامشان کردند. نه من به هیچ کس نیاز ندارم. به تدریج از زیرم جوانه میزنند، بدون کمک، روزی احساس خواهم کرد که تا فراز وضع و حال خودم اوج خواهم گرفت…
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
نوشتنِ رمان نام ناپذیر همانگونه که خود بکت به آن اقرار کرده است، بسیار سختتر از دو قسمت قبلی این سه گانه بوده است؛ اما نتیجه ی آن، شاهکار نسبتاً سخت خوانی شده است که برای هر مخاطبی که بخواهد با خوانشی ادبی، فلسفی و یا حتی سیاسی و اجتماعی آن را بخواند، حرف برای گفتن دارد. راوی داستان اول شخصی مجهول است که فقط حرف میزند و حرف میزند. هیچگاه از حرف زدن دست نمی کشد و حرف هایش هیچ هدف مشخصی را دنبال نمی کند و کاملاً پراکنده است.
این رمان اثری است از سفر به اعماق درونی انسان؛ سفری پر از ابهام و مسائل ضد و نقیض به ذهن یک انسانِ پوچ. به نوعی بکت در این رمان می خواهد با پوزخند به جمله ی «من می اندیشم، پس هستم.» دکارت، بگوید که «من حرف می زنم و ادامه می دهم، پس می توانم تصور کنم که تا این لحظه هستم.»
بکت نویسنده پیشرو و منحصر به فرد در سبک نیهیلیسم (پوچ گرایی) و تئاتر ابزورد (معناباخته) است که همیشه با قلمی تلخ و بدبینانه تصویری برزخی از دنیای انسان مدرن را، روی کاغذ منعکس می کند. شاید بتوان گفت جدای تاثیرپذیری از نویسنده ی هم وطن او، جیمز جویس، اصلی ترین عامل موثر بر بکت در خلق شاهکارهایش بیش از هرچیزی، پایان جنگ جهانی دوم و معنا باختگی فلسفه های تفکری ماقبل این اتفاق، بوده است.
نقد کتاب نام ناپذیر
ساموئل بکت در مصاحبهای نوشتن دو کتاب اول را به راحتی قدم زدن دانسته و نوشتن سومی را همچون سدی نفوذناپذیر توصیف کرده است؛ به راستی نیز کتاب نام ناپذیر چنین است. پیرنگ و شخصیت و داستان و علیت تماما از میان رفتهاند و تنها چیزی که از ادبیات باقی مانده تلاش مذبوحانهای برای تقلای بیان خودش است؛ حقیقتی که خود راوی رمان نیز در جای جای رمان به هولناکی آن را بیان میکند.
طرح ذهنی بکت برای این سهگانه طرح از بین رفتن تدریجی ادبیات و دست یافتن به گونهای فرم نوین ادبی برای زدودن توهم هرگونه معنا و عقلانیت در پشت سر یک اثر هنری است. سهگانه با رمانی دارای پیرنگ شروع میشود، به رمانی عجیبتر میرسد که شخصیت در آستانهی مرگش به واگویههای خود میپردازد و دست آخر به رمانی بی هیچ پرسوناژ و داستانی میرسد تا در آن هیچ نشانی از یک انسان معمولی و عادی از دیدگاه روانشناسی معمول نباشد.
گنگی و گیجی و سردرگمی در رمان نام ناپذیر به اوج خود میرسد و خواننده باید خود را برای یک سفر شگفت انگیز در هزارتوی هویت باختگی و از هم گسیختگی های زبانی آماده کند؛ سفری که گاه بسیار دشوار است و شاید خواننده را از ادامه دادن رمان بازدارد. شاید بهترین توصیف از این رادیکالیسم بکت در نوشتن رمان های پیچیده و خارج از عرف را برادرش در نامهای به او کرده باشد: «چرا نمیخواهی آنطور که مردم میخواهند رمان بنویسی؟»
بلاهت بی نظیر شخصیت های داستانی بکت نشانه ی گویایی است از زوال هویت. کتاب نام ناپذیر جذاب و تکان دهنده است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 463 بار
عنوان کتاب: نام ناپذیر
(ننامیدنی)
جز برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ
جزو برترین رمان های روانشناسانه
جز برترین آثار ادبیات پست مدرن
نویسنده: ساموئل بکت
برنده ی جایزه نوبل ادبیات سال 1969
مترجم: سهیل سمی
تعداد صفحات کتاب: 179 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 17.19 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب