دانلود کتاب روبان قرمز
استاد احمدی در کتاب روبان قرمز از تنهایی، گذر زمان، فراموشی و رنج انسان سخن میگوید.
اگرچه در طول سالهای دور و نزدیک احمدرضا احمدی فعالیت های هنری گوناگونی داشته است اما در میان آنها پرنگتر و جدیتر از همه سرودن شعر بوده است. انتشار سه مجموعه شعر، در مدت زمانی کوتاه، یعنی حد فاصل زمستان ۱۳۹۳ بهار ۱۳۹۴ نشان دهنده فعالیت جدی و پیگیر بودن او در این ایام است.
ایامی که از قضا بسیار با بیماری و بیمارستان دست به گریبان بوده است. متاسفانه غیر از تاریخ انتشار کتابها که در شناسنامه آنها مندرج است، در انتهای هیچ یک از اشعار تاریخ سرودن آنها دیده نمی شود. اما با توجه به ترتیب انتشار آثار احمدی به نظر می رسد در فاصله سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ سروده شده باشند.
خلاصه کتاب
اشعار کتاب روبان قرمز ویژگیهای زبانی و شعری آثار متاخر احمدرضا احمدی را دارا هستند. آثار او بعد از گذشت سالها همچنان عمق درونی و سادگی بیان روزگار جوانیاش را دارند. سرودههای احمدی پویایی زبان خاص خود را دارند که در طی سالها به ثبات و پختگی رسیده است.
به همین جهت همه نوع طیف از افراد میتوانند با آثارش ارتباط برقرار کنند و هر کدام به نوع خود و فراخور احوالاتشان از آن بهرهمند میشوند. در کتاب روبان قرمز شور و شعف جوانی، جای خود را به پختگی و غنای پیری داده است. اشعار کتاب حاضر در قالب شعر نو هستند که با نبوغی هنرمندانه از روابط انسانها، دلتنگی، زندگی شهری و مادی، تنهایی، گذر زمان، فراموشی و رنج انسان صحبت میکنند.
با وجود اینکه اندوهی برآمده از مضامین ذکر شده در تارو پود این سرودهها حس میشود، اما همچنان روحی از امید و عشق در این اشعار موج میزند و به قدری عمیق و زیبا هستند که شما را به خوبی با خود همراه میکنند. کتاب حاضر، ۱۱۰ قطعه شعر سپید کوتاه را در بر میگیرد.
بخشی از متن کتاب
در کتاب روبان قرمز میخوانیم: روز و شب در ناامیدی های ما، به هم شباهت پیدا میکنند. نه روز زایش درختان است، نه شب پهناور و تیره است. من قلب بیمارم را به کسی برای مداوا نمی سپرم. زمان با سنگدلی کنار ما ایستاده است. ما اگر سرگردان هم نبودیم، آرزوی سفر و خوشبختی و عشق را نداشتیم. من باید خرامان روز را ادامه بدهم و ساعت حرکت کشتیها و اتوبوسها را نپرسم.
فقط گاهی میپرسم: شک و یقین، باهم چه تفاوتی دارند؟ اوج پوچی هنگامی فرا میرسد که ورقه های استخدام و نسخه های بیماریها را برای تجدید از خانه بیرون میبرم. غروب که شد، فقط گوشه هایی از آن آسمان آبی را، در یک بهار، به یاد دارد که دست زن کور زیبایی در دستش بود. در انتظار یک اتوبوس بودند که به یک قبرستان قدیمی بروند.
عکس های جوانی زن کور در دستش بود و تکهای نان در دست. زن کور زیبا بود. خورشید هنوز در آسمان بود. بیابانها در کنارش میروییدند و دشتهای بیگیاه، هر لحظه طویلتر میشدند. نه توفان است، نه حرف از توفان است. دریا هنوز در جایش مانده است. موج دارد و رنگ آب دارد. (ص59 کتاب روبان قرمز)
شاخه های گلهای سرخ متناوب گل میدهند. ابرها بریده بریده میشوند و متناوب باران میبارد. ما از صدای پای خود در باران، هراس داریم و از نسیمی موقت دور افتادهایم. هرچه به شب نزدیکتر میشویم، از هراس باهم مهربانتر میشویم. دیگر به دنبال کشف سرزمین های نایاب نیستیم…
نقد کتاب روبان قرمز
در کتاب روبان قرمز گزیدهای از نابترین اشعار شاعر توانای معاصر، احمدرضا احمدی را میخوانید. احمدی در این مجموعه در بیشتر شعرهایش به عنوان راوی حضور دارد و روایت او روایتی سر راست اما نه طبق معمول است. او باور و انتظار ذهنی مخاطب از کلمات را بهم میریزد، میشکند و از نو میسازد.
این شاعری است که زنجیر پاره کرده است. نه دیگر از سوگ هراس دارد، نه دیگر از عشق هراس دارد، نه دیگر از مرگ هراس دارد، نه دیگر از ابهام و شکست و تردید هراس دارد. در زمان رها شده است. نه بالی دارد که پرواز کند، نه پالتویی دارد که در برف گرم شود….
احمدرضا احمدی با شعر و ادبیات کهن ایران آشنایی عمیقی داشت، اشعار نیمایی که او سرود دستمایهای شد تا قدمی منحصر به فرد را در شعر معاصر شروع و پیریزی کند. نخستین مجموعه شعری که از احمدی انتشار یافت در سال 1340 بود که توجه بسیاری از شاعران و منتقدان آن دوره را به خود جلب کرد.
همهی علاقهمندان به شعرهای معاصر ایرانی، مخاطب کتاب روبان قرمز احمدرضا احمدی هستند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 57 بار
عنوان: کتاب روبان قرمز
نویسنده: احمدرضا احمدی
تعداد صفحات کتاب: 205 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 0.5 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب