کتاب بخشش

دانلود کتاب بخشش دو زانتاماتا pdf

کتاب بخشش دو زانتاماتا بسیار پرمغز و تاثیرگذار است و بسیاری از ما نیاز به خواندن چنین کتاب هایی داریم!

بخشش به معنای فراموش کردن اتفاقی که رخ داده و ما را ناراحت کرده است، نیست؛ بلکه به معنای پذیرش است. ما می‌پذیریم که در گذشته اتفاقی رخ داده است و ما از آن ضربه خوردیم اما می‌توانیم با آن کنار بیاییم و فراموشش کنیم. بعد از بخشیدن ما ذهن و روان‌مان را پاکسازی می‌کنیم. بنابراین، وقت خود را با نشخوار ذهنی بیهوده هدر نمی‌دهیم.

و به این ترتیب از عصبانی شدن بر سر موضوعی که در گذشته رخ داده است، حرص نمی‌خوریم. زخم‌های گذشته، زخم‌ هایی که التیام نیافته‌اند، می‌توانند در هر زمانی سر باز کنند و دوباره به ما آسیب برسانند. اما با بخشیدن، ما ابتدا وارد مرحله پذیرش می‌شویم و درک می‌کنیم که نمی‌توانیم چیزی را تغییر دهیم. اما در نهایت می‌توانیم آن را رها کنیم و آرامش داشته باشیم.

خلاصه کتاب بخشش

کتاب بخشش دو زانتاماتا برای کسانی مناسب است که می‌خواهند زندگی‌شان در پرتو عفو و بخشش، شادتر و آرام‌تر باشد. برای بخشیدن باید بپذیریم اتفاقی که باید بیفتد رخ داده است و هیچ نمی‌توان آن را تغییر داد. این اتفاق گذشته و رفته است. بعد از پردازش ذهن و پاکسازی، نباید دیگر به آن فکر کنیم، عصبانی شویم و به آن پر و بال دهیم.

بخشیدن یک فرد، چیزی است بین شما و ذهن و قلب‌تان و اصلاً نیاز نیست دیگران را درگیر کنیم. بخشش ضامن حضور افراد در زندگی حال یا آینده شما نیست. بخشش، راه فراری برای آن‌ها از مجازات شدن یا عواقب ناگهانی که به دنبال دارد، نیست و به این معنا هم نیست که آن‌ها می‌توانند همان راهی را ادامه دهند که قبلاً می‌رفتند.

اگر فردی هنوز در زندگی حال و آینده شما است، این موضوع ربطی به بخشیدن او ندارد. شما می‌توانید فردی را ببخشید، اما همچنان فکر کنید که او احمق و خطاکار است. می‌توانید او را ببخشید، اما با او خیلی صحبت نکنید و دیگر مانند قبل با او صمیمی نباشید. می‌توانید کسی را ببخشید اما مطالبه خسارت کنید. می‌توانید کاملاً کسی را ببخشید، بدون اینکه حتی بداند شما این کار را کرده‌اید و دیگر با او صحبت نکنید و هرگز او را نبینید.

بخشش در قلب‌تان اتفاق می‌افتد و شما را از زندان درد می‌رهاند. چیزی که به شما انگیزه می‌دهد تا دوباره با او صحبت کنید، اعتماد است نه بخشش. هرکس می‌تواند کینه‌ای به دل بگیرد اما مهم‌ترین چیز آن است که شخصیت بخشنده داشته باشد. در کتاب بخشش دو زانتاماتا آموزه‌ هایی را برایتان فراهم آورده است که به شما کمک می‌کند فردی باگذشت، نسبت به خود و دیگران باشید.

بخشی از متن

در کتاب بخشش دو زانتاماتا می‌خوانیم: وقتی شما گرفتار یک رابطهٔ مخرب می‌شوید، معمولاً روی اینکه کجا هستید، چگونه معیارهایتان را پایین نگه می‌دارید تا تلاش کنید کارها انجام شود و دیگران را خوشحال کنید و چه احساسی دارید، تمرکز نمی کنید. بعد از اینکه این رابطه تمام می‌شود، باید در چندین مرحله مداوا شوید. بعد از شوک اولیه، دورهٔ زمانی اندوهناکی به سراغ‌تان می‌آید:

هم آینده‌ای که قرار نیست آنطور که فکر می‌کنید اتفاق بیفتد و هم گذشته‌ای که خیلی واضح و روشن آن را خواهید دید. اگر کسی توپ بولینگ را روی پای شما پرت کرد و یک دقیقه بعد، کسی به شما گفت که آن را نادیده بگیرید و رهایش کنید، مشخص است که می‌توانید به او بگویید که پایتان هنوز درد می‌کند. چند روز بعد، می‌توانید به وضوح به کبودی روی پایتان اشاره کنید. چند روز بعد از آن، می‌توانید بگویید که کبودی از بین رفته است.

در مورد قلب نیز این مسئله صادق است، اما بیشتر طول می‌کشد. آسیب و جراحت دیگر وجود ندارد و ظرف چند روز از بین می‌رود، حتی اگر شما بخواهید که بماند. جراحت التیام می‌یابد اما فقط با گذشت زمان و تلاش متمرکز این کار شدنی است. این کار مرحله به مرحله صورت می‌گیرد. از نظر جسمانی بدن‌تان یک زخم ساده را التیام می‌دهد و درمان می‌کند. (ص70 کتاب بخشش دو زانتاماتا)

شما باید زخم را تمیز نگه دارید، غذاهای خوب بخورید تا بدنتان ضعیف نشود و اجازه دهید زمان بگذرد. اگر زخم بدی داشته باشید، باید از پانسمان و آنتی بیوتیک و روش‌های طبی دیگر استفاده کنید. از همین روش برای درمان زخم‌های قلب استفاده کنید. قلب‌تان را تا جایی که می‌توانید پاکسازی کنید. عصبانیت یا ناراحتی‌تان را سرکوب نکنید و سعی نکنید تظاهر کنید حسی ندارید در حالی که دارید.

اما به خودتان خوب برسید و تصمیم بگیرید زمانی را صرف امور مثبت کنید. حتی اگر چرت می‌زنید یا دور از همه مشغول استراحت هستید، می‌توانید خودتان را بهبود ببخشید. خیلی از افراد ممکن است به شما بگویند بیرون بروید و بعد از جدایی با افراد زیادی ملاقات کنید، اما این خیلی فکر خوبی نیست. با این کار فقط پریشانی به سراغ شما می‌آید. (ص71 کتاب بخشش دو زانتاماتا)

و متوجه می‌شوید که به راحتی نمی‌توانید با انرژی شخص جدیدی که در زندگی‌تان جاری است همراه شوید.  ذهن خود را با فیلم‌های مثبت نمایش تلویزیونی و حتی ویدئوها و کتب خودآموز یا انگیزشی پرورش دهید تا بتوانید خیلی از چیزهایی را که احساس می‌کنید، دسته بندی و تفکیک کنید. در غیر این صورت ممکن است چیزهای مضحک و خنده دار بخوانید تا فقط روحیه‌تان عوض شود…

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

با مطالعه کتاب بخشش دو زانتاماتا کشف خواهید کرد که چگونه و چرا باید والدین، ​​خودتان، روابط بد، و حتی جزئیات روزانه که می‌تواند شادی کلی شما را از بین ببرد، ببخشید. هرکسی می تواند کینه‌ای داشته باشد، اما بخشیدن به شخصی با شخصیت نیاز دارد. وقتی می‌بخشید، خود را از یک بار دردناک رها می‌کنید.

بخشش به این معنا نیست که آنچه اتفاق افتاده خوب بوده و این بدان معنا نیست که آن شخص هنوز باید در زندگی شما باشد. این فقط به این معنی است که شما با این درد صلح کرده اید و آماده اید که آن را رها کنید. بخشش واژه‌ای است که اغلب اشتباه گرفته می شود. بسیاری از افرادی که قبلا بخشیده اند، در طول زندگی خود بی‌اندازه درد را تحمل می‌کنند.

بخششِ درست، واقعا شما را آزاد می‌کند. در کتاب بخشش خواهید آموخت که بخشش واقعا چیست، چگونه این کار را انجام دهید، سطوح بخشش و اطلاعات بسیار ارزشمندتری در مورد چگونگی واقعا “رها کردن”، نه فقط در خواسته‌ها و کلمات، بلکه در ذهن و قلب.

نقد کتاب بخشش دو زانتاماتا pdf

در کتاب بخشش دو زانتاماتا به شما کمک می‌کند تا بتوانید خود و دیگران را واقعا ببخشید و در مسیر خوشبختی و سعادت گام بردارید. بیشتر افراد فکر می‌کنند بخشش به این معنی است که رویدادی را از حافظۀ خود پاک کنند و زندگی خود را مانند قبل ادامه دهند. این بخشش نیست؛ بلکه نوعی انکار عمدی است که باعث می‌شود در موقعیت‌های بدی گرفتار شویم.

اگر خودتان را تنبیه و سرزنش کنید، چه کمکی به شما می‌شود؟ مادامی‌که باور داشته باشید بی‌ارزش هستید و باید از خودتان خجالت بکشید، توانایی‌ هایتان محدود خواهد شد و آن خوشی که مستحق داشتنش بودید، کم می‌شود. عدم امنیت باعث می‌شود رفتاری فرومایه داشته باشیم و حس شرمساری نسبت به خود موجب عدم امنیت می‌شود.

اگر بخواهید با دیگران مهربان باشید، خودتان را از زندان شرمساری که به دست خود در آن افتاده‌اید رها کنید. راه نجات دیگری وجود ندارد. قفل و کلید این زندان در دست خودتان است. تخریب کردن خود، احساس بی‌ارزشی کردن و اینکه احساس کنید مستحق این چیزها و آدم‌های بزرگ در زندگی نیستید به خاطر این است که فکر می‌کنید آن‌ها را می‌بینید و آرزوهای زیادی خواهید داشت، اما با ناپدید شدن آن‌ها ناامید و سرخورده می‌شوید.

با مطالعه کتاب بخشش دو زانتاماتا می‌توانید دوست یا شریک بهتری برای دیگران باشید و واقعاً خودتان را ببخشید.